سیده زینب موسوی خالق شخصیت امپراطور کوزکو و استند اپ کمدین معروف اینستاگرام در صفحه شخصی اینستاگرام خود از ازدواجش خبر داد.

زینب موسوی کمدین معروف « امپراطور کوزکو» ازدواج کرد / شوهر امپراطور کیست؟ + فیلم

به گزارش سلام نو، زینب موسوی از کمدین های فضای مجازی بوده که در شبکه‌های اجتماعی کلیپهایش به شدت مورد توجه قرار گرفته است.

او متولد ۱۲ اسفند ۱۳۶۸ در شهر قم بوده و در شبکه های اجتماعی به ساخت کلیپ های طنز می پردازد و توانست خیلی زود مورد توجه قرار بگیرد و به برنامه خندوانه و مسابقه خنداننده شو راه پیدا کند.

ویدیو های زینب موسوی که با چادر و کاملا پوشیده دیده می شود به مسائل سیاسی و اجتماعی می پردازد.

او در سال ۱۳۹۷ به عنوان استند آپ کمدین به برنامه خندوانه آمد و در مسابقه خنداننده شو شرکت کرد که به شدت مورد توجه و استقبال مخاطبان برنامه خندوانه قرار گرفت.

اما شاید بخواهید بدانید که کوزو به چه معناست !

کوزو یکی از شهرهای تاریخی در جنوب شرق و پرو بوده و به دلیل وجود ماچوپیچو یکی از عجایب هفتگانه جدید دنیاست به شهرت رسیده است.

زینب موسوی در صفحه شخصی اینستاگرام خود از نحوه اشنای‌اش با همسرش نوشت:

فروردین نود و پنج بود. من تو یه شرکت داغونی برنامه نویس وب بودم.

حالمم خیلی بد بود. کار بد حقوق بود همکارای بد زندگی افتضاح.

اون وقتا بهترین لحظات وقتایی بود که با بچه های سایت طرفداری کل کل می کردیم. اونجا یه پسری بود که نمی شناختمش تازه اضافه شده بود.

با هم یکی از بچه ها رو دست انداختیم و بعدش شماره اشو بهم داد. با خودم گفتم چه پسر قشنگیه. چقدر باحاله. بعدا صمیمی تر شدیم. وقتی قرار شد امپراطور کوزکو رو بسازم داشتم باهاش حرف می‌زدم. فروردین 95 بود هنوز آخرای فروردین بود و هر روز من تو تلـ.گرام می‌گذشت با پسری که تازه رفته بود آلمان و خیلی قشنگ بود.

و به همه میگفتم مدل پسرونه منه با این تفاوت که طرفدار بایرن مونیخ.

اولین کلیپو که ساختم واسش فرستادم گفت خیلی بامزه است خیلی کارت میگره فالوعرت میشه یه میلیون فالوعرت بشه یه میـ.لیون خودم میام می گیرمت.

شد اولین فالوعرم بزرگترین طرفدارم و حامی همیشگی کارم. 3 سال گذشت من اومدم تهران دیگه طرفداری نرفتم اونم نرفت. زندگیمون از هم خیلی دور شد ولی همیشه وقتی گربه میدیدم هر وقت بایرن مونیخ می دیدم هر وقت برکینگ بد می دیدم یاد یه پسر قشنگی میوفتادم که خیلی باحال بود. خرداد 98 بود زندگی هنوز انقدر تلخ نشده بود.

گفت بیخیال این همه فاصله من دوستت دارم و نمی‌دونست که من خیلی وقته دوستش دارم... الان 1496 روز از اون شب میگذره. 1496 بار هر شب ساعت 12 شب بهش گفتم دوسش دارم تا روزمو با دوست داشتن بهش آغاز کنم. 1496 روز منهای 28 شب زندان... فالوعرم هیچ وقت یه میلیون نشد.

ولی فردا صبح بالاخره باهم از خواب بیدار میشیم و من بیشتر از همیشه عاشقشم... دوستت دارم مهرداد خوبم.

زینب موسوی

کد خبرنگار: ۲۹
۲دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • IR ۱۶:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۴
    1 0
    انشالله خوشتخت،بشن همه جوونا،آمین

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید