جمشید کاشانی از ریاضی‌دانان و اخترشناسان پر افتخار ایرانی است، با ما همراه باشید تا بیشتر درباره غیاث‌الدین جمشید کاشانی اخترشناس برجسته بدانیم.

غیاث‌الدین جمشید کاشانی اخترشناس برجسته

سلام نو _ سرویس گردشگری: فعالیت‌های عملی کاشانی در کنار محاسبات نظری و پا به پای آن انجام می‌شد. او هشت ابزار رصدی را اختراع می‌کند و نحوه ساخت آنها را متواضعانه در کتاب «شرح آلات رصد» منتشر می‌کند. کاشانی سپس در کتاب «نزهه الحدایق» به معرفی چند ابزار نجومی اختراعی خود و از جمله یک دستگاه طولیاب سیاره‌ای و یک دستگاه برای اجرای درون‌یابی خطی می‌پردازد و نحوه ساخت آنها را شرح می‌دهد. او در الحاقات اول و دوم همین کتاب و ضمن شرح برخی محاسبات و مشاهدات، نظریه شکل بیضوی برای مدار ماه و عطارد را مطرح می سازد.

درباره غیاث‌الدین جمشید کاشانی

جمشید بن مسعود بن محمود طبیب کاشانی ملقب به غیاث‌الدین (۷۵۸ ش ۱۳۸۰ م – ۱ تیر ۸۰۸ ش یا ۲۲ ژوئن م۱۴۲۹) ریاضی‌دان و اخترشناس ایرانی بود. او در غرب به الکاشی (al-kashi) مشهور است. علاقهٔ اصلی وی متوجه ریاضیات و اخترشناسی بود و تحت حمایت الغ‌بیگ موقعیت شغلی مطمئنی در سمرقند داشت. وی به تکمیل و تصحیح روش‌های قدیمی انجام چهار عمل اصلی حساب پرداخت و روش‌های جدید و ساده‌تری برای آن‌ها اختراع کرد. در واقع، کاشانی را باید مخترع روش‌های کنونی انجام چهار عمل اصلی حساب (به ویژه ضرب و تقسیم) دانست. کتاب وی مفتاح الحساب است که آنرا از حیث فراوانی و تنوع مواد و مطالب و روانی بیان سرآمد همهٔ آثار ریاضی سده‌های میانه می‌دانند.

غیاث‌الدین جمشید کاشانی اخترشناس برجسته

پاول لوکی، پژوهشگر برجستهٔ آلمانی که بیش از هر تاریخ‌شناس دیگری در راه شناساندن ارزش آثار ریاضی این دانشمند بزرگ به جهان کوشش کرده، دربارهٔ آثار کاشانی چنین آورده‌است:

پس از پژوهش دربارهٔ برخی آثار کاشانی، که خوشبختانه بیشتر آن‌ها در کتابخانه‌های شرق و غرب موجود است، او را ریاضی‌دانی هوشمند، مخترع، نَقّاد و صاحب افکار عمیق یافتم. کاشانی از آثار ریاضی‌دانان پیش از خود آگاه و به ویژه در فن محاسبه و به کار بستن روش‌های تقریبی بسیار آگاه و چیره‌دست بوده‌است. اگر رسالهٔ محیطیه او به دست ریاضی‌دانان غربی معاصر وی رسیده بود، از آن پس مردم مغرب زمین از بعضی منازعات و تألیفات مبتذل دربارهٔ اندازه‌گیری دایره (محاسبهٔ عدد پی) بی‌نیاز می‌شدند. اگر نظریهٔ واضح و روش علمی وی در مورد شناساندن کسرهای اعشاری انتشار یافته بود، فرانسوا وی‌یتْ، اِستِوِن، و بورگی ناچار نمی‌شدند که یک قرن و نیم پس از کاشانی نیروی فکری و عملی خود را برای از نو یافتن این کسرها به کار اندازند.

اِدوارد اِستوارت کنِدی، پژوهشگر برجستهٔ آمریکایی، که مدتی نیز در ایران می‌زیسته‌است و با زبان فارسی آشنایی دارد دربارهٔ کاشانی چنین گفته‌است:

پیش از هر چیز باید گفت که کاشانی حاسبی زبردست بود و در این فن مهارت شگفت‌انگیزی داشت؛ و شاهد این مدعا این است که وی با اعداد شصتگانی خالص به آسانی و روانی حساب می‌کرد. کسرهای اعشاری را اختراع نمود، روش تکراری را در حساب به‌طور کامل و پیگیر به کار می‌بست. با چیره‌دستی مراحل محاسبه را طوری تنظیم می‌نمود که بتواند حداکثر مقدار خطا را پیش‌بینی کند و در هر جا درستی اعمال را امتحان می‌کرد.

غیاث‌الدین جمشید کاشانی اخترشناس برجسته

آدُلف یوشکویچ، پژوهشگر مشهور روسیه در کتاب تاریخ ریاضیات در سده‌های میانه در بارهٔ کتاب ارزشمند کاشانی می‌نویسد:

مفتاح الحساب کتابی درسی، دربارهٔ ریاضیات مقدماتی است که استادانه تألیف شده و مؤلف آنچه را که طبقات مختلف خوانندگان کتاب بدان نیاز داشته‌اند، در نظر گرفته‌است. این کتاب از حیث فراوانی و گوناگونی مواد و مطالب و روانی بیان تقریباً در همهٔ آثار ریاضی سده‌های میانه یگانه‌است.

پایان تلخ زندگی جمشید کاشانی

جمشید کاشانی از معدود دانشمندان اخترشناس بود که هرگز تن به اختربینی و طالع‌بینی و دیگر انواع خرافه‌های نجومی که همواره بازاری پر رونق داشته‌اند، نداده است. اما روزگار به عادت معهود چنان پیش نرفت که شایسته جامعه‌ای علمی باشد. آگاهی‌ها و توانایی‌ها و قابلیت‌های شگفت جمشید کاشانی موجب شعله‌ور شدن آتش رشک و حسد رقیبانی شد که بر هر کار او اعتراض و اشکال‌تراشی و بدگویی می‌کردند و می‌کوشیدند تا وجهه و شخصیت او را نزد الغ‌بیک تخریب کنند. الغ‌بیک هرچند در ابتدا بدان تحریک‌ها بی‌توجه بود، اما به مرور تسلیم آن القائات شد و کاشانی را مورد بی‌لطفی قرار داد و راه بر ادامه فعالیت‌های علمی او بست.

غیاث‌الدین جمشید کاشانی اخترشناس برجسته

جوان دانشمند پیشرو، در حالیکه دستاوردهای علمی او در سراسر مشرق‌زمین و مغرب‌زمین طنین انداخته بود، در دیار غربت و هزاران کیلومتر دور از خانه و شهر و کاشانه خود، به کنج طرد و انزوا نشست. همه جا صداها و توطئه‌هایی علیه او بالا گرفت. پدر از راه دور نگران حال فرزند شد و این نگرانی در نامه‌های روشنگر و غم‌انگیزی که میان او و پدرش رد و بدل می‌شده، بخوبی هویداست (باقری، از سمرقند به کاشان). جمشید کاشانی در سحرگاه چهارشنبه نوزدهم ماه رمضان سال ۸۳۲ هجری قمری/ دهم تیرماه سال ۸۰۸ هجری شمسی و در حالی که فقط حدود ۴۰ سال سن داشت، به دست اشخاصی ناشناس و در محل رصدخانه سمرقند کشته شد.

یعنی درست در جایی که او روزگار خود را وقف ساخت و توسعه و بالندگی آن کرده بود؛ جایی که ماحصل توانایی‌های شگرف او بود. او را در کنار سازه‌ها و ابزارهای رصدی که به سوی آسمان برگشوده بود، کشتند. کشته شدنی که فقط مرگ یک شخص نبود، بلکه مرگ یک جامعه بود. مرگ علم و پیشرفت‌های علمی و سرآغاز دیگری بر عقب‌ماندگی‌های علمی بود. پس از قتل غم‌انگیز کاشانی، پایگاه علمی سمرقند و فعالیت‌های علمی رصدخانه به مرور رو به افول نهاد و جایگاه و موقعیت خود را برای همیشه از دست داد.

غیاث‌الدین جمشید کاشانی اخترشناس برجسته

کاشانی فقط قربانی دسیسه‌های رقبای حسود و فرصت‌طلبانی که علم را پایمال عوام‌فریبی و منافع شخصی می‌کنند، نشد. بلکه او قربانی جامعه‌ای هم شد که از عوام‌فریبی بیش از علم راستین استقبال می‌کند و شایستگی داشتن کسانی همچون او را ندارد. جامعه‌ای که هنوز هم کاشانی را نمی‌شناسد و بر آنچه بر او رفت، اعتنایی نمی‌کند. جامعه‌ای که اکثریت اعضایش به پهلوان‌پنبه‌ها بیشتر از پهلوانان و قهرمانان واقعی دلبستگی دارد و آنان را خوش‌تر می‌دارد. جامعه‌ای که قهرمانان خود را می‌کشد، اما همچنان روزگار بهتری را آرزو دارد.

کد خبرنگار: ۲۶
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید