در دوره‌ای بنا شد در جشنواره فجر از آقای رشیدی تجلیل شود. یکی از آدم‌هایی که در جریان این موضوع قرار گرفته بود به او گفت ما از این‌ که قرار است این اتفاق برای شما رخ بدهد، خیلی خوشحال شدیم، اما چرا اینقدر دیر؟آقای رشیدی هم گفته بود: دیر فرارسیدن چنین رخدادی بهتر از هیچ‌وقت نرسیدن آن است.

گفتگو با احترام برومند به بهانه پنجمین سالگرد درگذشت داوود رشیدی

به گزارش سلام نو، همدلی نوشت: پنج سال از درگذشت زنده‌یاد داود رشیدی می‌گذرد و بانو احترام برومند در طول همه این سال‌ها برای زنده نگه‌داشتن نام همسر هنرمندش کوشیده است. به بهانه پنجمین سالگرد درگذشت داود رشیدی به سراغ او رفتیم و با او به گفت‌وگو نشستیم؛ منتها گفت‌وگویی درباره خاطرات این بانوی هنرمند از دریا و مواجهه‌اش با این نعمت الهی پیش و پس از ازدواج. شرح این گفت‌وگوی اجمالی را در ادامه می‌خوانید.

حالا که بنا شده به بهانه پنجمین سالروز درگذشت روانشاد داود رشیدی باهم سخن بگوییم، خوب است به‌ روزهای پایانی زندگی استاد و خاطراتی که از آن روزها در ذهن دارید هم بپردازید...

آقای رشیدی در آن دوران گاهی می‌رفت دقایقی را جلوی کتابخانه می‌ایستاد. می‌پرسیدم: داود جان به دنبال چه چیزی می‌گردی؟ می‌گفت: نمایشنامه‌ای که علی در آن بازی کند. او همیشه در رؤیای همکاری دوباره با علی نصیریان بود. البته در آن دوران حالش چندان خوب نبود.

در طول همه این سال‌ها، ارتباط شما ازنظر خانوادگی با آقای انتظامی، کشاورز، نصیریان و مشایخی چطور بود؟

اول باید بگویم گاهی به دلیل همکاری‌های مشترکی که میان این هنرمندان شکل می‌گرفت، ارتباطشان باهم نزدیک‌تر هم می‌شد. برای نمونه یکی از فیلم‌هایی که بعد از انقلاب به کارگردانی آقای داودنژاد ساخته شد، «خانه عنکبوت» بود و آقایان انتظامی، مشایخی و رشیدی در آن باهم همبازی بودند. در طول این سال‌ها آقای رشیدی در چند فیلم سینمایی با آقای مشایخی همبازی بود و همین همکاری‌ها سبب می‌شد باهم رفت‌وآمد خانوادگی هم داشته باشیم.

به نظر شما، آقای رشیدی بعد از انقلاب به حقش در عرصه هنر رسید؟

بگذارید با ذکر یک خاطره پاسخ این پرسش شما را بدهم. در دوره‌ای بنا شد در جشنواره فجر از آقای رشیدی تجلیل شود. یکی از آدم‌هایی که در جریان این موضوع قرار گرفته بود به او گفت ما از این‌ که قرار است این اتفاق برای شما رخ بدهد، خیلی خوشحال شدیم، اما چرا اینقدر دیر؟آقای رشیدی هم گفته بود: دیر فرارسیدن چنین رخدادی بهتر از هیچ‌وقت نرسیدن آن است. داود قبل از انقلاب از فرهنگ و هنر استعفا داد و به تلویزیون رفت تا مدیر گروه نمایش (واحد فیلم و سریال) شود؛ حوالی سال ۵۰شمسی. بعد از انقلاب این عنوان شغلی کار دستش داد و سبب شد از صداوسیما پاکسازی‌اش کنند. البته خیلی‌ها بعد از انقلاب در اصطلاح پاک‌سازی شدند، اما با پیگیری‌هایی که انجام دادند سر کارشان برگشتند. بسیاری از هنرمندان پیش از انقلاب بعد از تصفیه از تلویزیون به دیوان عدالت اداری رفتند و نتیجه به نفعشان تغییر کرد، اما آقای رشیدی به دیوان نرفت و کارش درست نشد. امروز هم با وجود آنکه چند سالی از درگذشت داود می‌گذرد با آن‌ همه سابقه کاری در اداره هنرهای دراماتیک و بعد از آن هم تلویزیون او را کارمند هیچ سازمان یا اداره‌ای نمی‌دانند.

یعنی باید گفت به آقای رشیدی ظلم شد؟

بله. او از سال ۱۳۴۲ در فرهنگ و هنر استخدام شد و بعد از آمدن به تلویزیون سوابق قبلی او در اداره هنرهای دراماتیک برایش محاسبه شد. چند سالی هم پیش از انقلاب در تلویزیون مشغول به کار بود و با در نظر گرفتن مدارک تحصیلی و سوابق هنری‌اش می‌توانستند لااقل بازنشسته‌اش کنند. هرچند اول به او گفتند در اختیار امور اداری هستی، بعداً از او خواستند تا تقاضای بازنشستگی کند و با وجود این‌که همین کار را انجام داد، مدتی بعد گفتند: پاک‌سازی شده‌ای.

کد خبرنگار: ۱۸
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید