سلام نو – سرویس سیاسی: برخی روزنامهها تیتر زدهاند که آب به خوزستان رسید و برخی از اکانتهای توییتری نیز با هشتگهایی مثل #خبر_خوب_خوزستان از رسیدن آب به رودها و رودخانهها تشنه و رسیدن تانکرهای آب به روستاها سخن میگویند. اگر به همین اخبار اکتفا کنیم به نظر میرسد مشکل خوزستان حل شده، اما اینطور نیست.
دریچه سدها باز شده و آب به خوزستان رسیده اما مشکل هنوز در جای خود باقی است و بحران چنان جدی است که با همین روند بارشی در پاییز برای گاومیشها که هیچ، احتمالا برای انسانها نیز آبی نیست.
به گفته محمد سبزهزاری، مدیرکل هواشناسی خوزستان«بر اساس آخرین مدلهای هواشناسی وضعیت بارش در پاییز کمتر از نرمال خواهد بود و بارشها دیرهنگام آغاز میشود هرچند ممکن است پیشبینی تغییر کند». اگر پیش بینی مدلها درست باشد خوزستان پاییزی خشک را نیز در پیش خواهد داشت، پاییزی که از امروز باید به فکر آن بود.
واقعیت این است که باز کردن آب سد تا ارسال آب معدنی همه و همه حکم چسب زخم را برای مجروحی دارند که که با گلوله مجروح شده است. برای حل مشکلات و بحرانهای جاری در خوزستان باید آنها را درست شناخت و پس از شناخت درست درمان درست را برای آنها انتخاب کرد.
تنها نگاهی به وضعیت خوزستان در چند سال گذشته نشان میدهد مشکل خوزستان چیزی فراتر از خشکسالی و یا حتی تغییر اقلیمی است و این عوامل تنها پناهگاهی برای پنهان کردن مشکل اصلی هستند؛ مشکلی که در یک کلام حکمرانی بد و سیاستگذاری غلط است.
خوزستان تنها اسیر خشکسالی نیست بلکه اسیر بیکاری، ریزگرد، آب کم کیفیت و انواع و اقسام مشکلات محیط زیستی که تنها یک مورد آن خشکسالی است. در مورد خشکسالی هم تنها بخشی از سهم خشکسالی بر عهده طبیعت و تغییرات اقلیمی است، بخشی دیگر محصول تصمیماتی است که رود، رودخانه و جلگه را خشک کرده است.
قاسم سلیمانیدشتکی، استاندار خوزستان با اشاره به آمار بیکاری این استان میگوید: نرخ بیکاری خوزستان ۱۴.۵ درصد اعلام میشود اما اگر در استان بگردید میبینید که قطعا این نرخ بالاتر است، گفت: در بسیاری از مناطق استان خوزستان نرخ بیکاری بالاتر از ۴۵ تا ۵۰ درصد است.
این میزان از بیکاری در حالی است که خوزستان یکی از استانهای غنی و ثروتمند ایران است. بر پایه آخرین آمار منتشر شده مرکز آمار، خوزستان در سال ۱۳۹۸ با جمعیتی بیش از چهار میلیون و ۸۰۰ هزار نفر، در رتبه پنجم جمعیتی کشور بوده است و پس از استان تهران، با بیش از ۱۴ درصد، رتبه دوم تولید ناخالص داخلی را داشته است. بخش عمده این ارزش افزوده بر تولید نفت استوار است.
با وجود این سهم خوزستان در تولید ناخالص داخلی این استان به جز نرخ بالای بیکاری به شدت درگیر فقر هم شده است. بیش از ۲۶ درصد از خانوارهای این استان به عنوان خانوارهای زیر خط فقر تعریف شدهاند.
رتبه کسب و کار خوزستان هم ۱۹ است که نشان میدهد این استان بدون نفت با بحرانهایی به مراتب شدیدتر مواجه خواهد بود، بحرانها و مشکلاتی که به لطف نفت تا امروز پنهان مانده است.
در حوزه آسیبهای اجتماعی هم وضع خوزستان خوب نیست. خوزستان جزو پنج استانی است که بیشترین آمار خودکشی را دارد و از نظر نرخ سرقت و قتل نیز بالاتر از میانگین کشوری است.
در حوزه محیط زیست و رفاه زندگی نیز خوزستان سالها است با خشکسالی، آب شرب بیکیفیت و مشکل گرد و غبار فصلی درگیر است، مشکلاتی که هر کدام برای به بحران کشیدن یک استان کافی است.
در این شرایط باز کردن آب یک سد، ارسال تانکر یا ارسال آب معدنی حتی راه حل موقت هم حساب نمیشود و حکم مسکن را هم ندارد. تنها راه علاج خوزستان تغییر نگاه مسئولین و بهبود شیوه حکمرانی در کنار اتکا به نخبگان علمی است.
نظر شما