مسئله این است که ما امروز و فردا قرار بود کجا باشیم و کجا هستیم. سند چشم‌انداز بیست ساله ایران که به سند ایران ۱۴۰۴ مشهور است به عنوان بالادستی‌ترین سند سیاستگذاری ایران در سال ۱۳۸۲ از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام تدوین شد و با عنوان «چشم‌انداز جمهوری اسلامی‏ ایران در افق ۱۴۰۴ ه‍.ش» توسط رهبر انقلاب به محمد خاتمی، رییس جمهور وقت ابلاغ شد. بر اساس این سند ایران قرار بود در سال ۱۴۰۴ در حوزه‌های مختلف از جمله سیاسی، اقتصادی و تکنولوژیک کشور اول منطقه باشد، اما حالا و در فاصله ۴ سال مانده به پایان راه این سند ایران در بهترین حالت بتواند وضعیتی شبیه سال ۱۳۸۴ را در سال ۱۴۰۴ تکرار کند.

تحریم ایران و فرصت توسعه‌ای که از دست رفت

سلام نو – سرویس سیاسی: «نگذاشتیم قحطی شود» و «نگذاشتیم شرایط ایران مثل ونزوئلا شود». این جملاتی است که حسن روحانی و معاون اول او در یک سال اخیر چند باری آن‌ها را تکرار کرده‌اند.

معاون اول رییس جمهور در سخنان اخیرش تاکید کرده که دشمنان ایران به دنبال ضربه به اقتصاد کشور بودند و بسیاری از اقتصاددانان پیش‌بینی تورم ونزوئلایی ۱۰۰۰ را داشتند اما با لطف خدا و تدبیرهایی که صورت گرفت نرخ تورم در ۳۶ درصد متوقف شد.

حسن روحانی و اسحاق جهانگیری از منظر عددی حرف بی‌ربط یا غلطی نمی‌زنند. اقتصاد ایران قطعا ونزوئلایی نشده است. از آن تورم ۱۰۰۰ درصدی خبری نیست، دولت و حکومت ثبات جدی‌تری دارد و کافی است تا مذاکرات وین به نتیجه برسد تا فضای تنفس اقتصاد ایران بیشتر شود و احتمالا دلار به چیزی بین ۱۵ تا ۱۷ تومان برسد. اگر چنین شود سند راهبردی با چین هم راه می‌افتد و چرخ پیشرفت تا حدی راه می‌افتد.

اگر شکست دونالد ترامپ را در کنار این تصویر بگذاریم مشخص می‌شود که دشمن ایران شکست‌های مهمی خورده است و از فروپاشی نظام سیاسی یا تحریک مردم برای یک شورش گسترده عاجز مانده است، اما این تمام ماجرا نیست و واقعیات جدی تحریم آثاری کاملا ملموس بر زندگی همه داشته است.

برای روشن شدن این مسئله باید دو نکته را در نظر گرفت. نخست این که تحریم چه هزینه‌هایی به کشور تحمیل کرد و دوم اینکه پیش از این قرار بود ما امروز و فردا در چه نقطه‌ای باشیم و امروز در چه نقطه‌ای هستیم؟

هزینه‌هایی که تحریم با هدف ونزوئلایی کردن ایران به کشور وارد کرده، از هر سو هزینه‌هایی سنگین است. سقوط بخش قابل توجهی از مردم به زیر خط فقر، کاهش شدید درآمد سرانه نسبت به ابتدای دهه ۹۰، مهاجرت گسترده نخبگان، خروج سرمایه‌ها، هزینه‌های چند برابری برای دور زدن تحریم‌ها، گسترش فساد به علت تحریم و مشکلات اقتصادی، رخدادهایی مثل آبان ۹۸ و هزینه‌های جانی، مالی و سیاسی آن و مشکلات دارویی و درمانی که به طور ویژه در دوران کرونا رخ نمایاند تنها بخشی از شاخص‌ترین هزینه‌هایی است که ایران تا اینجا پرداخت کرده است.

اما مسئله دیگر این است که ما امروز و فردا قرار بود کجا باشیم و کجا هستیم. سند چشم‌انداز بیست ساله ایران که به سند ایران ۱۴۰۴ مشهور است به عنوان بالادستی‌ترین سند سیاستگذاری ایران در سال ۱۳۸۲ از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام تدوین شد و با عنوان «چشم‌انداز جمهوری اسلامی‏ ایران در افق ۱۴۰۴ ه‍.ش» توسط رهبر انقلاب به محمد خاتمی، رییس جمهور وقت ابلاغ شد. بر اساس این سند ایران قرار بود در سال ۱۴۰۴ در حوزه‌های مختلف از جمله سیاسی، اقتصادی و تکنولوژیک کشور اول منطقه باشد، اما حالا و در فاصله ۴ سال مانده به پایان راه این سند ایران در بهترین حالت بتواند وضعیتی شبیه سال ۱۳۸۴ را در سال ۱۴۰۴ تکرار کند.

به گواه کارشناسان، دهه ۹۰ از نظر اقتصادی کاملا از دست رفته است و اگر ۴ ساله آینده بدون تحریم و با مدیریت فوق‌العاده اقتصادی همراه شود تازه کشور به ۲۰ سال قبل خود باز می‌گردد.

این در شرایطی است که امروز تمام رقبای ایران در اکثر شاخص‌های کلان، شرایط بسیار بهتری از کشورمان دارند. ترکیه امروز یک قدرت جدی اقتصادی است و از نظر فرهنگی نیز به لطف سریال‌هایش از تهران تا بیروت و تل‌آویو را فتح کرده است. امروز نه تنها اثر غلیظ سریال‌های ترکی را در سریال سازی ایران می‌بینیم بلکه حتی در قلب تل‌آویو هم می‌توان طرفدران این سریال را مشاهده کرد.

عربستان نیز هرچند از منظر سیاسی چندان پیشرفتی نداشته و از نظر فرهنگی نیز مشکلاتی دارد اما به لطف دلارهای نفتی و یاری آمریکا طرح‌های بزرگی در حوزه اقتصاد دارد. عربستان از یک طرف پروژه تکلنولوژیک مثل شهر جدید نئوم را روی میز دارد و از سوی دیگر دنبال کاهش عملیاتی وابستگی اقتصادش به نفت است. از سوی دیگر تصمیم‌گیران در ریاض روابط اقتصادی محکمی را با چین آغاز کرده‌اند که قابل مقایسه با حجم داد و ستد چین و ایران نیست.

امارات نیز امروز تبدیل به قدرتی نوظهور و هوشمند شده که نه تنها در حوزه اقتصادی و تکنولوژی حرف‌های زیادی برای گفتن دارد بلکه در حوزه سیاست‌های منطقه‌ای و نظامی نیز راهبردهایی هوشمندانه و خلاقی دارد و اندک اندک در حال خروج از زیر سایه عربستان است.

این‌ها تنها سه کشور از رقبای ایران هستند. در این میان کشورهایی مثل قطر و کویت هم حضور دارند که در بسیاری از موارد از ایران پیشی گرفته‌اند.

با نگاهی به این مسائل به این مسئله پی می‌بریم که ایران در برابر فشار آمریکا به تورم ۱۰۰۰ درصدی یا فروپاشی نرسید اما هزینه‌ای بیش از هزینه جنگ هشت ساله با عراق را پرداخت و چشم انداز آینده خود را به نوعی از دست داد. برای آشنا شدن با عمق فاجعه کافی است به بحران‌هایی که نشان آن‌ها به تازگی پیدا شده نگاهی بیاندازیم تا بدانیم اثرات این بحران که بیش از یک دهه به طول انجامید چطور هم‌چنان ادامه خواهد داشت.

نرخ رشد جمعیت در ایران با وجود تشویق‌های کلامی و اقداماتی مثل ممنوعیت ارائه برخی خدمات پیش‌گیری هر روز بیشتر می‌شود، آمار بیماری‌های روحی و روانی بیشتر شده، خانواده‌ها هر روز بیشتر از سبد غذایی و سلامت خود می‌زنند و کیفیت تحصیل روز به روز کم‌تر می‌شود. پیری جمعیت، جامعه بیمار از نظر روحی و جسمی و جامعه‌ای با تحصیلات کم کیفیت تنها بخشی از چشم‌اندازی است که این روزها پیش روی ما به چشم می‌خورد.

آن چنان که گفته شد این به معنای فراموش کردن جنایات، ظلم، زورگویی و بدعهدی ایالات متحده و اروپا یا از یاد بردن قصورها، اشتباهات و ضربات مهلک دولت محمود احمدی‌نژاد نیست ولی در این شرایط شاید بهتر باشد تا مسئولان فکری برای آینده بکنند، آینده‌ای که در صورت ادامه مسیر فعلی هیچ سودی برای کشور، نظام سیاسی و مردم ندارد. مسئولان باید دیوار اعتماد ترک خورده با مردم را ترمیم کنند، صدای واقعی آنان را بشنوند و به گونه‌ای با جهان تنش‌زدایی کنند، چون این مردم و جامعه هر روز آسیب‌پذیرتر می‌شوند. از یاد نبریم که وظیفه دشمن، دشمنی است و ما باید با توجه به این مسئله به فکر اداره کشور و تنظیم روابط با جهان باشیم.

کد خبرنگار: ۹
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید