به گزارش سلام نوریال روزنامه ستاره صبح نوشت: جو بایدن روز اول بهمن ریاستجمهوری خود را آغاز کرد او در مناظرات انتخاباتی وعده داده بود که در صورت انتخاب شدن به برجام بازخواهد گشت، حال پرسش این است که چرا او تا امروز به وعده خود عمل نکرده و برجام را در بنبست قرار دادهاست ؟ خبرها از برجام گاهی مثبت و گاهی منفی است. دیپلماتهای آمریکایی و اروپایی گفتهاند که گفتگوهای غیررسمی ممکن است طی هفتههای آینده آغاز شود. وقتی این کار انجام شود، انتظار میرود که آمریکا و ایران توافق کنند تا گامهای همزمانی را جهت بازگشت به توافقنامه بردارند.
کارشناسان معتقدند اختلافنظرها در ایران و آمریکا دلیل تعلل دو کشور است. از داخل ایران همصداهای مختلفی شنیده میشود. از چراغ سبز محسن رضایی تا بسته پیشنهادی ظریف که قرار است در آینده از آن رونمایی شود تا موضع آشنا، مشاور رئیسجمهور، که به الاخبار گفته است: موضع آقای ظریف در چارچوب برجام و کمیسیون رفع اختلافات طرفهای برجام است. موضع ظریف نهایتِ آن چیزی است که ایران میتواند عرضه کند که بپذیرد بازگشت به تعهدات بهصورت همزمان از سوی ایران و آمریکا باشد و راستی آزمایی درباره پرونده هستهای ایران توسط اتحادیه اروپا انجام شود. رسانههای آمریکایی هم میگویند اختلافنظر در درون دولت دلیل اصلی تعلل بایدن برای بازگشت به برجام است. البته نباید نقش لابی اسرائیل، عربستان و آیپک(لابی صهیونیستی در آمریکا) را در به بنبست کشاندن برجام نادیده گرفت. گزارش پیش رو به این موضوع میپردازد:
نمایش دموکراتهای محافظهکار
اکثریت شکننده دموکراتها در سنا با وجود سناتورهای دموکرات اما محافظهکار، کسانی مانند منندز و منچین ایجادشده است و به نظر میرسد همین سناتورها در سخت کردن مسیر بازگشت جو بایدن به برجام نقش داشتهاند. چندی پیش نامهای از سناتورها منندز و گراهام یک محافظهکار و یک نئوکان منتشر شد که خبر از تغییر نظر ممندز، سناتور ارشد دموکرات و رئیس کمیته روابط خارجی سنا، که پیشتر با برجام موافق بود، میدهد. در نامه منندز و گراهام آمده است: اگرچه ممکن است در مورد برجام کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ دیدگاههای مختلفی داشته باشیم، اما باید با واقعیت روبرو شویم که ایران فعالیت هستهای خود را از راههای نگرانکننده تسریع کرده است.منندز و گراهام هر دو پیشازاین مخالفت خود با برجام را ابراز کرده و خواستار برخورد سختگیرانهای با ایران شده بودند..این دو در مورد کارزار فشار حداکثری ترامپ هم اختلاف کمی داشتند. منندز علناً با تصمیم ترامپ برای خروج از برجام مخالفت کرد، درحالیکه گراهام به یک طرفدار پرشور کمپین فشار تبدیل و حتی خواستار حمله نظامی علیه تأسیسات نفتی ایران شد. بااینحال منندز جمهوریخواهان را یاری کرد تا ترامپ فشار اقتصادی بر ایران را حتی در جریان بحران همهگیری ویروس کرونا حفظ کند؛ موضعی که منندز را در تضاد با اعضای ارشد حزب خودش قرار میدهد که از معافیتهای بشردوستانه از برخی تحریمها برای کمک به تهران در مهار همهگیر شدن بیماری، حمایت میکنند.منندز در جلسه هفته گذشته سنا هم به مخالفت با برجام ادامه داد. بااینحال سایر دموکراتها با موضع منندز مخالف بودند. سناتور کریس مورفی در همان جلسه گفت بسیاری از ما از برجام با توجه به شرایط آن حمایت کردیم. حال، با گسترش مواردی که میخواهیم در میز مذاکره درباره آنها صحبت کنیم، من نگران این هستم که ممکن است خود را برای شکست آماده کنیم.
نقش کاملا هریس
انتخاب به نقل از الاخبار و واشنگتنپست نوشت: دولت جدید آمریکا همچنان اشارههای متناقضی در مورد آینده توافق هستهای با ایران دارد و به نظر میرسد دلیل آن، وجود جریانی داخل دولت بایدن است که اعتقاد دارد نباید در خصوص مذاکره با ایران شتاب شود تا تهران مجبور به پذیرش شروط واشنگتن شود. این دیدگاهی است که در صدر نظریهپردازان آن، بلینکن و هریس قرار دارند، که به دنبال گزینههای سختگیرانِ تری نسبت به جمهوری اسلامی هستند. اما بهطورکلی، دولت جدید آمریکا به دنبال کاهش دخالت در مسائل خاورمیانه است. درگذشته، جریان اصلی نخبگان و افکار عمومی ایالاتمتحده، خاورمیانه را منطقه منافع ملی حیاتی برای این کشور میدانست که اساس آن، حفظ برتری اسرائیل و سیطره بر نفت بود. امروز شرایط تغییر کرده و در بین گروههایی که به ادامه دخالت آمریکا در خاورمیانه اصرار داشتند، گروههای صهیونیستی یا گروههای نزدیک به کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس و جناح افراطی در جریانهای محافظهکار انجیلی اضافهشدهاند.دولت بایدن دستیابی به آتشبسی با ایران را برای تغییر اولویتهای سیاست خارجی خود بسیار مهم میداند. اما اظهارنظرهای متناقض در مورد شروط بازگشت به توافق هستهای با ایران، تاکنون از یک اجماع و اتفاقنظر داخلی در دولت بایدن جلوگیری کرده است. واقعیت آن است که اختلافنظری در دولت ایالاتمتحده در رابطه با چگونگی رسیدن به تفاهم با ایران وجود دارد و درحالیکه بعضی از آنها ازجمله مالی معتقدند بازگشت واشنگتن به توافقی که خود از آن خارجشده، مقدمه قدرتمندی برای اعتمادسازی و شروع مذاکرات جدی در مورد دیگر پروندههای مورد اختلاف است اما برخی دیگر معتقدند نباید در مذاکره با تهران شتاب کرد، تا مجبور به پذیرفتن شروط آمریکا شود و مذاکره درباره برنامه موشکی ایران و نقش منطقهای آن، باید از موضع قدرت و با حمایت متحدانش انجام شود. مداخله وزیر خارجه بایدن نشان میدهد که وی از طرفداران سرسختی با تهران است و همین مسئله در مورد کاملا هریس هم صدق میکند. هریس یک نقش «غیرعادی» را در ساختار سیاست خارجی بایدن ایفا میکند، این عنوانی است که واشنگتنپست برای توصیف هریس از آن استفاده کرده است.
نویسنده تصریح میکند معاون بایدن نشانههای شخصی خود را بر مذاکرات پشت پرده بهجای میگذارد و این مهم با تلاش وی برای اجرای برنامههای دیپلماتیک بایدن انجام میشود.کاملا هریس کسی بود که با شش نفر از سران بینالمللی ازجمله نتانیاهو تماس تلفنی داشت. این یک اتفاق بی سابقه برای یک معاون رئیسجمهور است. علاوه بر این هریس مستقیماً در مذاکره در خصوص چگونگی پاسخ به حملات شبهنظامیان موردحمایت ایران به نیروهای آمریکایی در عراق شرکت کرده است.کنوکس، نویسنده مقاله مذکور میافزاید: هریس همچنین در گروه کوچکی قرار داشت که دو بار با وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک دیدار کرده و گزینههای پاسخ به ایران را موردبررسی قراردادند.همچنین یک مسئول کاخ سفید فاش کرد که معاون بایدن در سالن اتخاذ تصمیم حضورداشته و موضع موافق خود در مورد ضرورت پاسخ دادن را بیان کرده است. شکی نیست که خواستههای شخصی هریس برای تقویت موضعش در راستای آمادگی برای نامزدی حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری بعدی یا جانشینی رئیسجمهور فعلی-در صورتی که بایدن نتواند به دلیل سن زیادش دوره چهارسالهاش را تکمیل کند، است و همین مسئله میتواند مواضع آتشین هریس را تفسیر کند. اما قطعاً کاملا هریس بهعنوان یک صهیونیست معتقد از اوایل جوانیاش و التزامی که به دفاع از برتری اسرائیل داشته، تلاش خواهد کرد تا گزینههای مذاکره با ایران و شروط آن، شدیدتر و سختتر باشد.
سرکشی اسرائیل
اینطور که مشخص است یکهتازیهای اسرائیل که در دوره دونالد ترامپ به تأثیرگذارترین عامل در سیاست خارجی آمریکا بدل شده بود هنوز هم ادامه دارد و مخالفت این رژیم با برنامه جامع اقدام مشترک از عوامل تعلل بایدن است. یک مقام ارشد در دفتر نخستوزیری رژیم صهیونیستی میگوید تلآویو کاملا مخالف بازگشت آمریکا به برجام یا هرگونه توافق جدیدی با ایران است.
درحالیکه طی هفتههای قبل مقامات رژیم صهیونیستی از لزوم تغییر و تقویت توافق هستهای ایران در صورت بازگشت احتمالی دولت جدید آمریکا به آن سخن میگفتند اما تلآویو مخالفت خود با هر نوع توافقی با ایران را اعلام کرده است.یک مقام ارشد در دفتر نخستوزیری رژیم صهیونیستی به روزنامه «جروزالمپست» گفت که اسرائیل با بازگشت [آمریکا] به برجام و هر نوع توافقی به هر شکلی با ایران، کاملا مخالف است. وی بارد صحبتهای «جرمی ایساخاروف» سفیر تلآویو در برلین، اظهار داشته که نوشتهها او بهاشتباه تفسیر شده و باید برای همه روشن باشد که ازنظر اسرائیل، برجام حتی با تغییرات نیز کاملا غیرقابلقبول است.این مقام صهیونیست دراینباره گفته است: «برخلاف برداشتی که از مصاحبه سفیر اسرائیل در آلمان شد، اسرائیل قویاً باور دارد که هیچ بازگشتی به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ با ایران نباید باشد، توافقی که از بنیان معیوب است».
بازی عربستان
به نظر میرسد مخالفت عربستان و شرکای عرب منطقهای هرچند کم اما تأثیر بسزایی در شرایط امروز برجام تأثیر داشته است. دراینباره موضع سفیر عربستان نزد سازمانهای بینالمللی قابلتوجه است بر اساس نقل انتخاب از گزارش روزنامه سعودی «الشرق الاوسط»، وی در نشست این هفته شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای مدعی شده است: «باید یک توافق بینالمللی فراگیر در قبال برنامه هستهای ایران وجود داشته باشد تا عدم دستیابی این کشور را به هر نوع سلاح هستهای تضمین کند.
عبدالله بن خالد گفته است این توافق باید شامل «سازوکار بازرسی ویژه، دقیق و همیشگی از همه سایتها ازجمله سایتهای نظامی» به همراه سازوکاری برای بازگشت تحریمها در صورت نقض توافق توسط ایران باشد.
وی در ادامه ادعاهای خود گفت: آخرین گزارش آژانس ویژه نقض توافق هستهای توسط ایران بر این موضوع تأکید دارد. عبدالله بن خالد با قدردانی «از تلاشهای آژانس درزمینه رصد برنامه هستهای ایران به شکلی حرفهای و دقیق»، گفته است: «گزارشهای اخیر آژانس بر نقض توافق توسط ایران تأکید میکند چه در سطح میزان غنیسازی اورانیوم، یا میزان اورانیوم غنیشده یا نصب و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته و متوقف کردن تمام تعهدات مربوط به تحقیق و توسعه آن. موضوعی که تأکیدی بر اظهارات اخیر مقامات ایرانی دراینباره است. اینها نشاندهنده ناقص بودن توافق هستهای است و بر ضرورت اتخاذ اقدامات بازدارنده در قبال آن تأکید میکند؛ هدف اصلی که ایران دنبال رسیدن به آن است، اکنون مشخصشده است.. وی در پایان اعلام کرده که گزارشهای آژانس همچنان شامل رویکرد ایران برای توسعه «سیستمهای پیشران هستهای دریایی» نیست و باید هدف از این موضوع توضیح داده شود خصوصاً اینکه از این تکنولوژی بیشتر درزمینه نظامی استفاده میشود.
پیچیده شدن احیای برجام
این روزها صحبتها و گمانهزنیها پیرامون احیای برجام همچنان در جریان است. روز گذشته سه تن از مقامهای آمریکایی درباره ایران و برجام موضعگیری کردند. جیکسالیوان، مشاور امنیتملی دولت آمریکا گفته «اگرچه آمریکا و ایران مستقیماً درباره برجام مذاکره نکردهاند اما آمریکا غیرمستقیم، از زبان شریکان اروپایی و دیگر کانالهایش حرفش را به ایران گفته و منتظر است ببیند ایران چه میکند». همچنین ایلهان عمر، نماینده زن، دموکرات و مسلمان مجلسنمایندگانآمریکا، هم از آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجی آمریکا، پرسیده مگر ما اول از برجام بیرون نیامدیم، پس چرا اول ایران باید به برجام برگردد؟ بلینکن هم پاسخ داده: «برگشتن به برجام مثل زدن یک کلید نیست؛ از سهسال پیش که دولت ترامپ از برجام بیرون آمد، اتفاقهای زیادی افتاده و اوضاع مثل قبل نیست؛ مثلاً ایران بسیاری تعهدهایش را زیرپا گذاشته است. ما که گفتیم حاضریم همراه اروپاییها در یک نشست غیررسمی برای حرفزدن درباره بازگشت به برجام شرکت کنیم اما این ایران بود که گفت: نه!». ند پرایس سخنگوی وزارت امورخارجی آمریکا، هم به خبرنگاران گفته: «ما برای آوردن ایران به میز مذاکره هیچ مشوقی نمیدهیم و کار یکطرفهای نمیکنیم».
قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه در ارتباط با زمزمههای اخیر درباره احیای برجام به خبرنگار ستاره صبح گفت: «اگر تصمیم اخیر تروئیکای اروپایی را برپایه رایزنی با آمریکا تصور کنیم، میتوان این برداشت را در نظر گرفت که آمریکا اگرچه مواضع خودش را در قبال برجام و ایران تغییر نداده ولی همچنان تلاش میکند که میز مذاکره را از دست ندهد و تلاش دارد تا ایران را بهپای میز مذاکره برگرداند و به همین دلیل آمریکا دوست دارد که مسیر مذاکره، گفتوگو و دیپلماسی را فعال کند. منافع ایران در این است که تهران و واشنگتن باید بهصورت مستقیم و رودررو با یکدیگر مذاکره کرده و سنگهایشان را وابکنند. اگر طرفهای دیگری بهمانند اروپا، روسیه و چین وارد مذاکره این دو شوند، طبعاً منافع خود را در این مذاکرات دنبال خواهند کرد و تهران باید، امتیاز بیشتری را به طرفین مذاکره بدهد؛ اما اگر مذاکرات دوجانبه بوده و ایران و آمریکا به شکل مستقیم به حلوفصل مسائل خود بپردازند، دیگر نیازی به امتیاز دادن به سایر طرفین بهمانند اروپاییها نخواهد بود.»
طرح ظریف برای مذاکره
این تحلیلگر برجسته روابط بینالملل با اشاره به برخی گمانهزنیها در خصوص طرح ظریف به ۴+۱ و آمریکا درباره برجام، خاطرنشان کرد: «طرحی که وزارت خارجه دراینباره در دست تنظیم و ارائه دارد در راستای موضعی است که واشنگتن درباره برجام داشته است. چراکه طرف آمریکایی در دولت جدید این کشور، مدام از لزوم بازگشت دو طرف به برجام و مذاکرات سخن گفته است. احتمالاً، ظریف اولویتهای طرف ایرانی را مطرح خواهد کرد که به دستور کار مذاکرات بدل شده جزئیات آن در میز مذاکره موردبحث، تبادلنظر و ارزیابی قرار میگیرد. البته این روزها صحبتهایی هم درباره احتمال مذاکره میان تهران و واشنگتن تا پیش از انتخابات ۱۴۰۰ شنیده میشود. در این زمینه میتوان گفت امکان مذاکره هر زمان وجود دارد اما اینکه، مذاکرات به این سرعت و در این بازه زمانی به نتیجه برسد، محل بحث دیگری خواهد بود. به عقیده من، اینیک خوشبینی است که تصور کنیم در دو، سه ماه آینده، تحول مهمی در بحث مناقشات ایران و آمریکا رخ میدهد. چراکه فاصله نظرات دو طرف بسیار زیاد بوده و اگر ایران، تصمیم به مذاکره مستقیم با آمریکا بگیرد، احتمال نتیجهگیری از آن در بازه زمانی کوتاهتری متصور خواهد بود.
دستیابی به توافق با آمریکا
محبعلی با اشاره بهضرورت دستیابی به توافق با آمریکا افزود: «طرف واقعی مورد اختلاف با ما، آمریکا بوده و به نظر میرسد که بهتر است تا ایران برای حل مشکلات به شکل مستقیم با آمریکا گفتگو کند. علتش این است که نه روسها و نه اروپاییها قادر به دادن امتیاز به ایران، بدون توافق با آمریکا نیستند. پس چه لزومی دارد که ما، این طرفین را وارد مذاکرات کنیم؟ همین روسها، چینیها و اروپاییها، وقتی طرف آمریکایی، تصمیم به تحریم ایران گرفت، قادر نبودند که تأثیری بر مسئله داشته و حتی مناسبات خود با تهران را در حد یک تجارت حفظ کنند. طبعاً طرف آمریکایی، مطالباتی دارد که بنا نیست، ما همه آن را بپذیریم؛ کما اینکه، قرار نیست که آنها هم همه مطالبات ما را بپذیرند. به نظر من، میتوان در چارچوب موارد جزئی بهمانند فروش بیشتر نفت، تبادل زندانیان، کاهش تشنج در عراق، سوریه، یمن، افغانستان و منطقه خلیجفارس با آمریکا به توافق دستیافت. به نظر من طرفهای دیگر، نه تأثیری در مسئلهدارند و نه نقش سازندهای، بدون حصول به منافع خود در آن ایفا خواهند کرد. به نظرم، اگر ایران و آمریکا به توافق دوجانبه دست پیدا کنند، سایر طرفین برجام نیز، ناچار و ناگزیر از اجرا و التزام به آن توافق خواهند بود.»
بیاعتمادی تهران و واشنگتن
همچنین دکتر اسفندیار خدایی، تحلیلگر مسائل بین الملل نیز در ارتباط با زمزمه های احیای برجام به خبرنگار ما گفت: «با ورود جو بایدن به کاخ سفید، فاز جدیدی از تقابل ایران و آمریکا شکل گرفته و برداشتن گام اول از سوی هر کدام از طرفین به محل مناقشه تبدیل شدهاست. تهران خواستار لغو همه تحریمهاست و از سوی دیگر واشنگتن تاکید دارد که تهران برای لغو تحریمها ابتدا باید به تعهدات هستهای خود ذیل برجام بازگردد. به نظر من بایدن میراثدار وضعیتی در روابط تهران و واشنگتن است که بسیار آشفتهتر از چهار سال گذشته است. اکنون چالش میان دو طرف تنها محدود به مساله هستهای ایران نیست، بلکه او علاوه بر برنامه هستهای تهران، با طیف گستردهای از چالشها از جمله برنامه موشکی و نقش منطقهای ایران مواجه است. از سوی دیگر، می توان گفت فاکتور قابل توجهی که برای تیم دیپلماسی بایدن حائز اهمیت است، احتمال روی کار آمدن یک رئیسجمهور اصولگرا و تندرو در ایران است. رئیسجمهور ایالاتمتحده به خوبی از دیوار بلند بیاعتمادی میان تهران و واشنگتن در توافق برجام مطلع است و میداند این موضوع میتواند کار را برای هرگونه ابتکار دیپلماتیک دشوارتر از همیشه کند.»
موانع پیش روی بایدن
این دانش آموخته دکترای مطالعات آمریکا از دانشگاه تهران همچنین با بیان این که برگهای برنده ای در دست تهران است که قدرت چانهزنی ایران را در فضای مذاکرات جدید بطور نسبی افزایش داده است، خاطرنشان کرد: «بایدن با وجود خوشبینیهای اولیه درباره بازگشت به برجام از وضعیت بسیار پیچیده و بغرنج حاکم بر روابط ایران و آمریکا مطلع است. او مدتی پیش یادداشتی برای سیانان نوشت و در آن تاکید کرد که راه هوشمندانهتری برای سختگیری بر ایران وجود دارد؛ به عبارت دیگر بایدن قصد دارد استراتژی قدرت نرم را هم با استفاده از دیپلماسی هوشمند در مواجهه با ایران در پیش بگیرد که ترکیبی از استراتژیهای قهرآمیز و معتدل است. از سوی مقابل، تمرکز تصمیمگیری در سیاستخارجی ایران در اختیار هسته مرکزی نظام تصمیمگیری است. این فضا، شرایط را برای اتخاذ یک تصمیم منسجم و واحد فراهمتر میکند و این دقیقا در نقطه مقابل فضای حاکم بر آمریکاست. بایدن برای بازگشت به برجام با فشار سنگین لابی اسرائیل، عربستان، مخالفت گسترده جمهوریخواهان و حتی برخی چهرههای سرشناس دموکرات مواجه است».
استراتژی دیپلماسی هوشمند
خدایی در پایان تصریح کرد: «رئیسجمهوری آمریکا برای حل موضوع هستهای ایران جدیت دارد، این موضوع از انتصابات مهم او مانند بلینکن، سالیوان و رابرت مالی که در جریان مذاکرات منتهی به برجام نقشی کلیدی داشتند، کاملا عیان است. تیم بایدن درحال تدوین یک استراتژی دیپلماسی هوشمند است، این استراتژی همچنان معطوف به حل مساله اما واقعگرایانه و احتیاطآمیز است. ترجیح بایدن این است که دولت فعلی ایران را مجاب کند تا بهزعم او شتاب حرکت ایران به سمت توانایی ساخت سلاح هستهای را کُند کند. در این چارچوب احتمالا بایدن برخی تحریمها را کاهش خواهد داد اما قطعا همه تحریمها را بهطور کلی لغو نخواهد نکرد؛ بنابراین به احتمال زیاد، دولت بایدن از سناریوی رفع تحریمها عقب کشیده و منتظر انتخابات ریاستجمهوری ایران میماند. دولت بایدن در حال مدیریت روند چانهزنی با تهران است، روندی که در آن بازیگران بیشتری حضور دارند، زمانبرتر و دشوارتر خواهد بود. با این تفاسیر، میتوان پیشبینی کرد که دور جدیدی از دیپلماسی هوشمند از سوی واشنگتن درحال پیریزی است که معطوف به حل مساله است و وابستگی بسیاری به فضای مذاکراتی و توانایی ایجاد توازن در چانهزنی میان دو طرف دارد.»
نظر شما