به گزارش سلام نو به نقل از ایرنا، «مشارکت در انتخابات» یکی از مهمترین مفاهیم این روزهای صحنه سیاست ایران است. اظهارنظرها و اقدامات پیدا و پنهان نشان میدهد که اصلاح طلبان بیشتر از رقیب در این زمینه دغدغه دارند. تکرار این اصل که باید انتخابات با حضور حداکثری مردم صورت گیرد؛ از سوی شخصیتهای اصلاح طلب نشان میدهد که آن ها بیش از آنکه در پی رقابت با جریان رقیب باشند؛ در پی مهار رقیب سرسخت و ناپیدایی هستند که میتوان آن را کاهش امید و اعتماد مردم به مردان سیاست و در نتیجه بخشیدن عطای حضور در پای صندوق های رای به لقایش، تفسیر کرد.
استراتژی و تاکتیک انتخاباتی اصلاحات چه حضور گسترده و پرشور باشد، چه کناره گیری و نظاره؛ در هر شرایطی باید بتوانند بدنه سیاسی و اجتماعی خود را پیرامون هریک از این استراتژیها قانع کنند. هر نامی از جریان اصلاحات که در پی نامزدی در انتخابات است باید به قدری محبوبیت شخصی و حمایت جناحی در کارنامه خود داشته باشد تا بتواند (به فرض عبور از پروسه احراز صلاحیت) مردم را مشتاق حضوری گسترده و دوباره در پای صندوقهای رای سازد. اصلاح طلبان به ویژه ریش سفیدان این جریان سیاسی بهتر از هر کسی میدانند که راه رهایی و گذار از بسیاری از چالشهای کنونی حضور مردم در پای صندوق های رای است و شاید به همین دلیل است که به رسم تقلا برای ایجاد این حضور، نامهها نوشته می شود و خستگی روحی و خمیدگی جسمی مانع از تلاش برای رسیدن به یک تدبیر مناسب نمیشود.
مشارکت، دغدغه نخست اصلاحات
در هر گفت و گوی منتشر شده از چهرههای اصلاح طلب در ماهها و هفته های اخیر بارها بر ضرورت مشارکت حداکثری و ایجاد بستر مناسب برای آن تاکید شده است. گروههای مختلف اصلاح طلب، ضرورت حضور گسترده در انتخابات را رقابت جدی میان جریان های سیاسی میدانند. در تازه ترین این اظهارات حجت الاسلام «محسن رهامی» نامزد رسمی انتخابات آینده دیدگاه اصلاح طلبان درباره مشارکت پرشور در انتخابات را نزدیک به دیدگاه رهبری دانسته و تصریح کرده است: «اگر یک انتخابات پرشور با بیش از ۴۰ تا ۵۰ میلیون شرکت کننده برگزار شود، قطعا باید از اصلاح طلبان کاندیدای جدی وارد رقابت شود زیرا اگر مشارکت بالا برود، امکان بُرد اصلاح طلبان در انتخابات بالا میرود.»
«حسین نورانی نژاد» سخنگوی حزب اتحادملت هم اصل در جریان اصلاحات را مشارکت در انتخابات دانسته و گفته است: «فکر می کنم و امیدوارم ۱۴۰۰ شاهد انتخاباتی پرشور باشیم؛ هرچند آزاد بودن، شفاف و قانونی بودن و رقابتی بودن، از پرشور بودن مهم تر است. و صد البته در چنین شرایطی خود به خود مردم برای حضور در عرصه انتخابات نشاط و انگیزه بیش تری خواهند داشت.»
«سید افضل موسوی» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی افزایش مشارکت مردم را در گرو بازتر بودن نظرات در بررسی رد صلاحیت ها دانسته و گفته است: «تامین سلایق مردم در چهارچوب قانون اساسی برای رشد مشارکت ضروری است.» این همه تکاپو و نگرانی در حالی است که برخی از چهره های رقیب خود اصلاح طلبان را عامل اصلی کاهش مشارکت در انتخابات گذشته مجلس و کاهش احتمالی انتخابات مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری آینده می دانند. در این زمینه «لطف الله فروزنده» عضو جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی تصریح کرده است: «در حقیقت مشکلاتی که طیف دوم خرداد و اصلاح طلب برای کشور ایجاد کردند آسیب های بسیاری به مشارکت مردم وارد کرد.» اصلاحات در کارنامه خود گرچه عملکرد مجلس دهم را دارد که چندان نتوانست جامعه و حتی بدنه اصلاحات را راضی نگه دارد اما همچنان جریانی است که می تواند با شرط و شروطی حضوری حداکثری در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم به وجود آورد.
تازهترین فعالیتهای نامزدهای رسمی و محتمل
اصلاح طلبان هم مانند رقیب اصولگرای خود آرام آرام گمانه ها و تحلیل ها را پیرامون گزینههای اصلی خود آغاز کرده اند؛ «محمدجواد ظریف»، «اسحاق جهانگیری»، «محمدرضا عارف» و «محسن هاشمی» چهره های این روزها هستند که هر لحظه تحلیل درباره حضور و عدم حضور آن ها افزایش می یابد. گمانه زنی ها درباره «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه همچنان داغ است و در تازه ترین تحلیلها «فیاض زاهد» در گفت و گو با روزنامه اعتماد؛ ظریف را از مهم ترین گزینه های جریان اصلاحات دانسته اما مسیر رسیدن به پاستور را برای این دیپلمات کارکشته به ویژه با سابقه کارشکنی های تندورها در داخل کشور، آسان ندانسته و این پرسش را مطرح کرده است که «ظریف رای بالایی دارد اما آیا میتواند مقابل تندروها بایستد!»
«فرزانه ترکان» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نظر جبهه اصلاحات را ظریف دانسته است و «یداله طاهرنژاد» دیگر عضو این حزب هم درباره حضور یا عدم حضور ظریف اینگونه توضیح داده است: «ظریف تا به امروز در هیچ جا نگفته است که میآید ولی اینکه حداقل در جبهه اصلاحات اقبالی نسبت به او هست مورد تردید نیست. هنوز بحثی نشده و نمیتوان خروجی روشنی داشت اما آن طور که صحبت میشود او یکی از کسانی است که درباره او اقبال وجود دارد.»
این تحلیل ها درحالی است که رقیب اصولگرا آن را تنها بازی انتخاباتی اصلاحات می دانند؛ «محمدصادق کوشکی» فعال سیاسی اصولگرا تاکید کرده است: «آقای جهانگیری اصلا قرار نیست نامزد اصلاحطلبان باشد. به نظر من طرح نام او افراد دیگری مثل آقای ظریف، سیدحسن خمینی و ... همه یک سری تحرکات است برای اینکه در بدنه اجتماعی خود شور و تحرک ایجاد کنند».
ظریف گزینه دلخواه و اجماع ساز اصلاحات است اما حضور وی در انتخابات بعیدتر از آن است که اصلاح طلبان حتی در پی تحلیل دشواری های مسیر وی باشند از آن جهت که وی طی سالهای گذشته در هیچ برهه تن به این حضور نداده و هیچ نشانهای هم در این زمینه بروز نداده است. با این همه اما به نظر می رسد این نام ها نشان دهنده دستیابی به یک استراتژی مشخص درباره انتخابات است و آن تلاش برای رسیدن به نامزدی اصیل اصلاح طلب است. حجت الاسلام «عبدالواحد موسوی لاری» هم از چهره های شاخص اصلاحات کفه نامزد اصیل اصلاحات را سنگین تر دانسته و گفته است: «به نظر من تا اینجا اصلاح طلبان مصمم هستند در انتخابات ۱۴۰۰ با کاندیدای خودشان وارد عرصه رقابت بشوند. تلقی من این است که اصلاح طلبان در این راهبرد مصمم هستند.»
نظر شما