سلام نو – سرویس سیاسی: دو روز پیش سایت خبری رویداد ۲۴ در خبر مدعی شد که سیدمحمد خاتمی، رییس جمهور پیشین ایران و رهبر جبهه اصلاحات نامهای بلند بالا به رهبر انقلاب نوشته است که در آن به مسائل مختلف کشور از جمله مذاکره با آمریکا و حصر پرداخته و از نسبت اصلاحطلبان با نظام، انقلاب و رهبری سخن گفته است.
آن طور که این سایت خبری نوشته است سیدمحمد خاتمی در نامه بلند بالای خود از نقش مهم آیت الله خامنهای در محوریت انقلاب سخن گفته و خواسته که رهبری از این نقش برای حضور همه نیروهای سیاسی استفاده کنند.
علی خاتمی برادر سید محمد خاتمی و کسی که از او به عنوان رساننده نامه نیز یاد شده است درباره این نامه گفت که آنچه درباره ارسال نامه سید محمد خاتمی به رهبر انقلاب منتشر شده، تنها گمانهزنی رسانهای است. او تأکید کرد خاتمی هرجا و هر مناسبتی اقتضا کند دغدغههای خود را عملاً به دور از تبلیغات دنبال میکند؛ ولی آنچه به این مقدار راجع به محتوای نامه بیان میشود ناشی از حدسیات و گمانهزنی است.
با مواضع اطرافیان خاتمی مشخص شد اصل نامه صحت داشته است. با فاصلهای اندک محمدجواد حقشناس، عضو ارشد حزب اعتماد ملی با تأیید نامهنگاری رهبر اصلاحات با آیتالله خامنهای گفت که این نامه تقریباً برای دو ماه گذشته است و در مجموع ۳۷ صفحه است. در خصوص دغدغهها و آینده انقلاب و کشور با رهبری صحبت کردهاند و برای دهه پیش رو راهحلهایی ارائه کردهاند.
پس از تأیید این نامه واکنشهای بسیاری به آن داده شد. برخی چونان حقشناس معتقد بودند این نامه باید زودتر هم نگاشته میشد و اقدام خاتمی درست بوده است. برخی معتقد بودند وقتی حاکمیت دست رد به سینه اصلاحطلبان زده است نامهنگاری خاتمی امری بیفایده است.
در طرف مقابل روزنامه کیهان کار خاتمی را سالوسانه دانست و در یادداشتی تأکید کرد "خاتمی اگر واقعاً قصد ابراز ندامت و عذرخواهی دارد، باید این کار را علنی و با صراحت انجام دهد" و با ابراز توبه "از نظام و مردم طلب عفو نماید" چون "توبه اینچنینی و قول اصلاح و جبران، شرط ادعای اصلاحطلبی است". حرفهای کیهان بیشباهت به حرفهای براندازان نیست که خاتمی را به خاطر نوشتن چنین نامهای متهم به خیانت به مردم کردند و او را آماج نفرت و تهمت قرار دادند.
نقدهای عجیب برای نامهای که محتوایش مشخص نیست
نکته قابل توجه این است که عموماً منتقدان نامه خاتمی در حالی به نامه او ایراد میگیرند که اساساً خبر دقیق، مستدل و مستندی از محتوای این نامه در دست نیست. روشنترین خبر درباره نامه خاتمی متعلق به محمدجواد حقشناس است که او نیز تنها اشاره کرده که این نامه ۳۷ است.
در نتیجه اساساً مشخص نیست خاتمی درباره انتخابات، حوادث تلخ سالهای اخیر، رد صلاحیتها، حصر یا مذاکره با آمریکا چه حرفی زده که کسی از آن حرف دفاع یا آن را نقد کند. در حال حاضر تنها میشود درباره اصل فعلِ نامهنگاری، زمان ارسال نامه یا حجم ۳۷ صفحهای آن اظهارنظر کرد!
نامهنگاری با رهبری؛ اقدامی درست و ضروری
فارغ از واکنشهای رسانهای و خوش آمدن یا نیامدن یک گروه یا گروه دیگر، اصل اقدام خاتمی چگونه بود؟ آیا آنچنانکه برخی تصور میکنند اقدامی بیفایده بود یا اقدامی گرهگشا؟ درباره نتیجه یا تأثیر نامه خاتمی فعلاً نمیشود جز مشتی حدسیات چیز دیگری گفت، اما آنچه که مشخص است این است که خاتمی به وظیفه خود عمل کرده است.
خاتمی به عنوان نماینده یکی از مهمترین طیفهای سیاسی فعال در کشور در ابتدا باید تلاش کند تا از تمام ظرفیتهای موجود برای تامین منافع ملی استفاده کند و بعد به عنوان رهبر یک جریان سیاسی باید بکوشد تا این جریان بیشترین و بهترین فرصتها را در صحنههای مختلف سیاسی داشته باشد.
بخش مهمی از این تلاش ارتباط با رهبر انقلاب به عنوان عالیترین مقام سیاسی کشور است. فارغ از جایگاه معنوی و اجتماعی آیتالله خامنهای، ایشان اکنون عالیترین مقام سیاسی کشور است و با توجه به بافت و ساخت سیاست در ایران تمام گروههای سیاسی باید تلاش کنند رابطه خود را با ایشان به شکل درستی تنظیم کنند.
در سالهای گذشته به واسطه رخدادهای تلخ سال ۸۸ و اتفاقات پس از آن ارتباط اصلاحطلبان با رأس ساختار سیاسی دچار اختلال شد و متأسفانه بخشی از جریان رقیب نیز بر این اختلال دامن زدند. رفع این اختلال در نهایت نه تنها به بهبود وضع سیاسی اصلاحطلبان، بلکه به بهبود وضع جامعه منجر میشود.
چه خواهد شد؟
تأثیر احتمالی نامه خاتمی چه خواهد بود و در نهایت چه خواهد شد؟ سناریوهای مختلفی برای این مسئله وجود دارد.شاید مثل دیدار انتهای زمستان ۱۳۹۱ اسحاق جهانگیری، عبدالواحد موسوی لاری و مجید انصاری با رهبری این نامه نیز بتواند تأثیری بر فضای انتخاباتی ماههای پیش رو داشته باشد. شاید این نامه بهبودی در شرایط حصر داشته است و شاید بتواند فضا را برای اصلاحطلبان و نامزد اختصاصی آنها باز کند.
با تمام اینها میشود گفت که اصلاحطلبان یا حداقل بخشی از آنان قصدی جدی برای گشایش فضای سیاسی و حضور مستقل در انتخابات دارند و نامه خاتمی نیز بخشی از این تلاش است و احتمالاً تلاشهای دیگری نیز در جریان است. اگر چنین تلاشهایی نبود، احتمالاً کسی مثل حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران، به همین سادگی از عدم سازگاری اصلاحطلبان و لاریجانی سخن نمیگفت.
با این همه واقعیت این است که تمام اینها گمانهزنی است. تا رهبری واکنشی علنی به نامه خاتمی نشان ندهند یا اتفاقی مشخص در صحنه سیاسی نیفتد یا اقدام دیگری رخ ندهد، نمیتوان میزان اثر این نامه را مشخص کرد، هرچند با گذشت زمان و دیدن نشانهها میتوان دست به تحلیلهایی جستهوگریخته زد.
نظر شما