زمان زیادی تا برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ نمانده و هر روزی که می‌گذرد زمزمه‌هایی از جانب دو طیف اصلاح‌طلب و اصولگرا درباره اعلام کاندیداتوری نامزدی خاص به گوش می‌رسد.

بهار پایداری‌ها با سعید جلیلی فرا می‌رسد؟

به گزارش سلام نو، اعتماد نوشت: سیدحسین نقوی‌حسینی، رییس ستاد سعید جلیلی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲ و نماینده نزدیک به جبهه پایداری مجالس هشتم، نهم و دهم که به‌خصوص چندسال پایانی دوران نمایندگی‌اش که در قامت سخنگوی فراکسیون نمایندگان ولایی، از چهره‌های شاخص جریان پایداری در پارلمان بود، از چندماه پیش و در شرایطی که اغلب سیاسیون با کلی‌گویی درباره انتخابات، از صحبت درباره مصادیق کاندیداتوری و دیگر مباحث انضمامی‌تر انتخاباتی پرهیز می‌کردند، به‌نسبت صریح‌تر از سایرین از شرایطی صحبت می‌کرد که درصورت کاندیداتوری رییسی، نه قالیباف، نه جلیلی و نه دیگر گزینه‌های احتمالی اصولگرا شانسی برای رقابت که ندارند هیچ، اساسا در میدان رقابت باقی نمانده و دسته‌جمعی به‌نفع رییسی کنار می‌روند.

اما اگر رییسی آن‌طور که آن زمان محتمل بود، وارد گود نشده و اعلام کاندیداتوری نکند، آن‌وقت برخلاف دیدگاه برخی اصولگرایان، قالیباف شانس اول و آخر اصولگرایان نخواهد بود و تازه آن زمان است که رقابت انتخاباتی درون‌جریانی برای رییس این روزهای مجلس و کاندیدای احتمالی انتخابات ریاست‌جمهوری آینده آغاز می‌شود. نقوی‌حسینی معتقد بود که در این صورت، سعید جلیلی اگر نه بیشتر از قالیباف، دست‌کم به اندازه او شانس دارد تا مورد اجماع اصولگرایان قرار گرفته و به عنوان کاندیدای نهایی محافظه‌کاران به مصاف کاندیدای اصلاح‌طلبان و دیگر کاندیداهای احتمالی برود. 

نقوی‌حسینی البته دست‌کم تا همین اواخر بر این اعتقاد و دیدگاه پافشاری کرده و همچنان معتقد است در صورت عدم کاندیداتوری رییسی، این قالیباف نیست که بی‌دردسر در قامت کاندیدای نهایی جناح راست وارد میدان رقابت انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم خواهد شد و در این مسیر، به جز ده‌ها کاندیدا و رقیبِ همفکر و ناهمفکر، رقیبی جدی به‌نام سعید جلیلی را نیز پیش‌روی خود دارد و دست‌کم طیف تندروی جریان اصولگرا همچون انتخابات مجلس یازدهم پشت سر او نمی‌ایستند؛ چراکه در آن صورت، می‌توانند سعید جلیلی را به‌جای سیدابراهیم رییسی به میدان رقابت با اصولگرایان بفرستند. آن‌چه اما حالا کمی تغییر کرده، آن‌هم در حدود ۲۴ ساعت، چیزی فراتر از کناره‌گیری احتمالی رییسی است.

چه آنکه حالا ظاهرا زمزمه‌هایی از کناره‌گیری محمدباقر قالیباف از کاندیداتوری نیز به گوش می‌رسد. چنان‌که ابتدا محسن پیرهادی، نماینده عضو هیات‌رییسه مجلس و البته از جمله چهره‌های بسیار نزدیک قالیباف در توییتی از کناره‌گیری قالیباف از انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌رو خبر داد و نوشت که «آقای قالیباف در پاسخ به درخواست برخی نمایندگان برای نامزدی در انتخابات ۱۴۰۰ می‎گوید که با توجه به شرایط حساس کشور و مشکلات اساسی مردم، مهم‎ترین موضوع پیروزی جبهه انقلاب و تشکیل دولتی کارآمد به منظور حل مشکلات مردم است.

آقای قالیباف تاکید دارند که تمرکزشان بر وظایف مجلس است و بنای کاندیداتوری در انتخابات را ندارند و همه نیروهای انقلاب موظفند تلاش کنند هرچه سریع‌تر با وحدت، تمام ظرفیت‌های خود را متمرکز بر موفقیت گزینه واحد کنند» و در ادامه حمیدرضا ترقی، ازجمله اعضای ارشد حزب موتلفه اسلامی نیز سعی کرد با اشاره به حل مشکلات بنیادین «شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و شورای وحدت اصولگرایان» که به‌ گفته ترقی «در حال مذاکره و رسیدن به وحدت در انتخاب نامزد واحد هستند»، از این مهم خبر دهد که کناره‌گیری قالیباف، مشخصا در راستای حمایت از کاندیداتوری رییسی بوده است؛ اقدامی که قالیباف یک نوبت در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۶ نیز انجام داد و نزدیکانش از قضا به همین دلیل، معتقد بودند که این‌بار قرار به فداکاری و کناره‌گیری قالیباف نیست و دیگران باید به نفع او کنار بروند.

ترقی اما در حالی گفته «چندروز پیش با طرح این موضوع که محمدباقر قالیباف اعلام کرده بود که به نفع سیدابراهیم رییسی کنار می‌رود» که پیرهادی نیز در ادامه توییت خود و در تشریح برداشت خود از آن‌چه به‌گفته او، میان «برخی نمایندگان» و رییس مجلس گذشته، نوشته است: «برداشت و استنباط من از سخنان آقای قالیباف این است که با افزایش احتمال حضور آیت ‎الله رییسی، آقای قالیباف تصمیم به عدم کاندیداتوری گرفته و آمادگی کمک به ایشان را دارد.» این خبر اما وقتی کنار خبری تازه‌تر یعنی بالاگرفتن احتمال انصراف رییسی از کاندیداتوری قرار گیرد، داستانی متفاوت را همراه خواهد داشت. 

بنابر پیگیری‌های خبرنگار «اعتماد» طی روزهای گذشته و درحالی که خبرهایی درخصوص درخواست تعدادی از نمایندگان مجالس خبرگان رهبری و شورای اسلامی برای کاندیداتوری رییسی با مخالف او مواجه شد، استمزاج رییس قوه قضاییه از برخی روحانیون و مراجع عظام نیز او را به این نتیجه رسانده که حضورش در قوه قضاییه بیش از کاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری، مثمرثمر خواهد بود و این یعنی، اگر زمانی در صورت عدم کاندیداتوری رییسی، جلیلی همپای قالیباف از شانس حضور در انتخابات به عنوان گزینه اصلی محافظه‌کاران برخوردار بود، حالا این شانس دست‌کم اندکی افزایش یافته و جلیلی حالا در شرایطی که قالیباف و رییسی، هر کدام به ‌نحوی اندکی از کاندیداتوری دور شده‌اند، می‌تواند بی‌دردسر گزینه اصلی اصولگرایان باشد. 

البته نه معادلات انتخاباتی اصولگرایان به این سادگی است و تعداد کاندیداهای جناح راست به همین تعداد دو، سه نفر، محدود؛ نه همه اصولگرایان همچون سعیدجلیلی و نقوی‌حسینی به شطرنج انتخابات پیش‌رو می‌نگرند و تفکر اصولگرایی محدود است به تفکری از جنس پایداری. چراکه حتی اگر به ‌واقع نه رییسی و نه قالیباف عزم کاندیداتوری نداشته باشند، سعید جلیلی که در آن صورت به احتمال قریب به یقین کاندیدای اصلی جریان پایداری خواهد بود، باید خود را ابتدا برای رقابت با یک دوجین کاندیدای اصولگرا از طیف سنتی و اعتدالی تا چهره‌های جوان‌تر و گزینه‌هایی با پیشینه نظامی آماده کند و البته در عین حال مهیای رقابت با کاندیدای نهایی اصلاح‌طلبان شود. 

اما اگر این احتمالات را کنار بگذاریم و بار دیگر با همان چند جمله‌ای که طی ۲۴ ساعت اخیر به ‌نقل از محسن پیرهادی و حمیدرضا ترقی روی خروجی رسانه‌ها رفته، تمرکز کنیم، می‌بینیم برخلاف آن «وحدت و همراهی» که هر کدام به‌ نحوی سعی در القای آن دارند، هنوز اوضاع اصولگرایان از حیث دستیابی به ائتلاف و وحدت، همچون گذشته پیچیده است و کلافِ اتحاد محافظه‌کاران، سردرگم! چراکه پیرهادی اگرچه به ‌تاکید، انگیزه قالیباف از این کناره‌گیری زودهنگام را کمک به رییسی عنوان کرده اما اگر به این مهم توجه کنیم که این خبر درست زمانی منتشر شده که زمزمه‌هایی از احتمال عدم ورود رییسی به انتخابات نیز به گوش می‌رسد.

با این حال اما اگر برفرض این احتمال اندک به واقعیت بپیوندد و در انتخابات پیش‌رو هیچ‌یک از روسای قوای مقننه و قضاییه کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری و انتخاب رییس قوه مجریه آینده جمهوری اسلامی نباشند، آن‌گاه چهره‌ای چون سعید جلیلی و جریانی چون جریان پایداری اگرچه کنار چندین و چند رقیب اما به‌ مراتب بیش از آن‌چه حالا تصور می‌شود، قدرت خواهد یافت. البته آن زمان هم همچون اکنون باید از علی لاریجانی را که همزمان با حمایت طیفی از اصولگرایان، از حمایت برخی اصلاح‌طلبان برخوردار است تا گزینه‌هایی با پیشینه نظامی همچون سعید محمد و رستم قاسمی و البته بسیاری دیگر از گزینه‌های احتمالی اصولگرا را کنار بزند تا بالاخره رییس‌جمهوری اسلامی ایران باشد اما آن‌چه مسلم است در غیاب رییسی و قالیباف، از شانسی به ‌مراتب بیشتر برای آن برخوردار خواهد بود که بتواند گزینه اصلی جریان اصولگرا باشد.

آن ‌هم وقتی که شورای وحدت که صراحتا از رییسی حمایت کرده و شورای ائتلاف که در خفا به ‌نفع قالیباف فعالیت می‌کند، در ظاهر امر سردمدار کار تشکیلاتی اصولگرایان در انتخابات پیش‌رو هستند. زمانی که باید گفت بیش از ۵۰ حزب و دسته اصولگرایی که زیر بیرق جامعه روحانیت در شورای وحدت گردهم آمدند و نیز چندین و چند چهره شاخص و حزب و گروه اصولگرا که نه در این چند ماه اخیر، بلکه از مدت‌ها پیش از انتخابات مجلس یازدهم، با محوریت چهره‌هایی چون غلامعلی حدادعادل و مهدی چمران پیروز انتخابات اسفندماه ۹۸ شده و برای انتخابات خردادماه ۱۴۰۰ نیز خیز برداشته‌اند، ناکام می‌مانند تا طیفی به مقصود مطلوب خود برسد که همواره به «بازی خراب‌کن» جناح راست معروف بوده و بسیاری از اصولگرایان -حتی به‌صورت صریح و در سطح رسانه‌ها- علیه‌شان اظهارنظر می‌کنند؛ دورانی که شاید بتوان از آن به «عصر پایداری» تعبیر کرد.

کد خبرنگار: ۱۸
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید

    ***