سلام نو – سرویس بین الملل: در هیجانات انتخاباتی آمریکا بسیاری دولت بایدن را ادامه دولت اوباما میدانستند، با این حال آن چنان که در مواضع انتخاباتی بایدن هم مشخص بود نه او اوباما بود، نه آن طور که خودش گفت دولتش دولت سوم اوباما.
اما چرا با وجود چهرههای آشنا از دولت اوباما، کابینه بایدن مثل کابینه اوباما نخواهد بود؟ دلیل این تفاوت به جز تفاوت نگاه بایدن و اوباما، به شرایط داخلی آمریکا و جهان جدید پیش روی بایدن باز میگردد.
بایدن آمریکا را از دونالد ترامپی تحویل گرفته است که ضد سیستمترین رئیسجمهور آمریکا بود. این به آن معناست که ترامپ در چهار سال گذشته بخشی از اساسیترین ارزشهای آمریکا از جمله مهاجرپذیری و دموکراسی خواهی را به طور جدی خدشهدار کرده است. در نتیجه بایدن یکی از اولین رسالتهای خود را احیای ارزشهای آمریکا در داخل و خارج این کشور میداند.
مسئله دیگر، جهان جدیدی است که روبهروی آمریکا قرار دارد. رشد چین در چهار سال گذشته بسیار سریع بود. روسیه در سوریه و دیگر مناطق خاورمیانه نفوذ بیشتری دارد. برجام در آستانه نابودی است. کره شمالی مهار نشده و هند رشد سرسام آوری داشته است.
بایدن با اشاره به این مسائل تأکید میکند که دولت آینده، دولت دور سوم باراک اوباما نخواهد بود و میگوید: ما با جهانی کاملاً متفاوت با دوره دولت اوباما - بایدن مواجهیم. رئیسجمهوری ترامپ بستر و زمینهها را تغییر داده است و راهبرد «آمریکا اول» عملاً به «آمریکای تنها» بدل شده است.
در نتیجه این تحولات است که بایدن رویکردی متفاوت نسبت به اوباما، به خصوص در سیاست خارجی، خواهد داشت. از منظر استقلال نظر سیاست خارجی از اسرائیل، دولت اوباما را میتوان دولتی کمنظیر دانست. همین استقلال نظر از اسرائیل بود که در شکلگیری برجام نیز اثر مثبتی گذاشت. دلیل این استقلال نظر اوباما به زمینههای زیستی او باز میگشت. اوباما به عنوان یک سیاه پوست عزمی جدیتر در مبارزه با هر تبعیضی داشت و از این منظر با رویکردهای نژادپرستانه و تبعیضگرای صهیونیستها مشکلاتی جدی داشت.
چنین رویکردی در دولت بایدن وجود نخواهد داشت. ارتباط بایدن با رژیم صهیونیستی بسیار قدیمی و استوار است. به جز این کاملا هریس نیز در دوران سناتوری روابطی بسیار عمیق با لابیهای صهیونیستی مستقر در آمریکا داشت.
به جز این مسئله، اوباما را میتوان پرچمدار نگاه جدید آمریکا به جهان دانست. او میخواست آمریکا به جای "آقای جهان"، "مدیر جهان" باشد. در دکترین سیاست خارجی اوباما شراکت با قدرتهای منطقهای تضمین کننده حفظ تسلط آمریکا بر جهان بود، درست برخلاف دولت ترامپ که قدرت تسلیحاتی و وابستگی نظامی، تضمین کننده قدرت آمریکا بود.
آن چنان که از نگاه بایدن بر میآید او قطعاً راه ترامپ را ادامه نخواهد داد، اما ادامه دهنده راه اوباما نیز نخواهد بود. بر همین مبنا شاید بتوان بایدن را نماد نگاه نئوکلاسیک آمریکایی دانست. بایدن دوباره اهرم حقوق بشر و دموکراسی را فعال میکند و به مذاکره و دیپلماسی به جای جنگ اولویت میبخشد، اما به سادگی اوباما در مذاکره کوتاه نمیآید و برافراشتن پرچم ارزشهای آمریکای را یکی از اساسیترین اهداف خود میداند.
به طور نمونه در ماجرای برجام نیز نگاه بایدن به طور کلی با اوباما متفاوت است. ترامپ سقف خواستههای آمریکا از ایران را بالا برد و حالا بایدن خواستار گفتگوی جدید بر سر برجام به ویژه «بند غروب» که به مدت زمان محدودیتهای ایران در بخش هستهای مربوط میشود و همچنین موشکهای بالستیک و نفوذ ایران در خاورمیانه است. در کنار این بایدن خواهان این است که ابتدا ایران به برجام بازگردد و تعهدات خود را عملی کند.
درک این مسئله که شخص بایدن و سیاستهایش هر دو از قلب سنن سیاسی آمریکا برخاستهاند کمک میکند تا تصویر واقعی از رئیسجمهور جدید آمریکا داشته باشیم و بدانیم که او ادامه دهنده راه اوباما یا ترامپ نیست، بلکه سازنده راهی جدید است که واکنشهایی تازه میطلبد.
نظر شما