سلام نو – سرویس سیاسی: حواشی و پیآمدهای برخورد نماینده مجلس با سرباز راهور ناجا همچنان ادامه دارد و خود در حال تبدیل شدن به ماجرایی جدید است که میتواند مجلس اصولگرا و انقلابی یازدهم را با چالشهایی به شدت جدی مواجه کند.
موسی غضنفرآبادی، سخنگوی هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان، در پاسخ به این پرسش برنا که آیا این هیئت به رفتار علیاصغر عنابستانی، نماینده سبزوار در مجلس که به یک سرباز وظیفه سیلی زده، رسیدگی میکند یا نه، گفته: «هنوز به این موضوع ورود نکردهایم اگر طرح شکایتی شود، بررسی میکنیم.»
اما سخن تأمل برانگیزتر این نماینده مجلس جایی است که این وی گفته است: «هیئت این موضوع را بررسی میکند اما جزو اولویت ما نیست و موضوعات دیگری در دستور داریم.»
دفاع از نماینده مجلس؛ چرا و به چه قیمتی؟
این حرف از دو جهت قابل توجه است. نخست این که در همان ساعات اولیه رئیس هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان تاکید کرد، "این هیئت پیگیری را برای بررسی صحت و سقم و چگونگی موضوع آغاز کرده و برخورد قانونی را انجام خواهد داد". دیگر آن که موضوعی که در مرکز توجه رسانهها و مردم قرار گرفته است چگونه در اولویت رسیدگی این هیئت نیست؟ وقتی مردم چشم به برقراری عدالت درباره نماینده خاطی دارند، هیئت نظارت بر نمایندگان چه اولویت مهم دیگری دارد؟
مجلسی که در هر دم و بازدم خود از مردم، قانون، عدالت و موضوعات از این دست سخن میگوید چطور تخلف یک عضو خود را اولویتدار ارزیابی نمیکند؟ چرا نمایندگان به هر قیمتی میخواهند از عنابستانی دفاع کنند؟ برای پاسخ به این پرسش شاید بد نباشد که به سخنان اخیر دو نماینده دیگر مجلس و سابقه اصولگرایان در چنین ماجراهایی نگاهی دوباره کنیم.
حسینعلی حاجی دلیگانی، عضو کمیسیون قضایی مجلس در جلسه علنی روز یکشنبه مجلس شورای اسلامی در نطق میان دستور خود با حمایت از عنابستانی و برخورد او با مامور راهور ناجا گفت: ضمن تحسین نمایندهای که یک سیلی به نفس اماره خودش و یکی سیلی به دشمنان نظام و مجلس زد به نیروی انتظامی هشدار میدهم که از عذرخواهی این نماینده عبرت بگیرد و اجازه ندهد که مأمورانش در هنگام اعمال قانون از چهارچوب قانون تجاوز کنند.
البته حاجی دلیگانی تذکری به حق نیز به ناجا داد و گفت: عذرخواهی بزرگتر ناجا نیز باید به خاطر حرفهای غیرقانونی یک مسئول ناجا باشد که چندی پیش میخواست مجرمین را دست شکسته ببیند.
واقعیت این است که آن چه در سخنان حاجی دلیگانی، عنابستانی، غضنفر آبادی و برخی دیگر از نمایندگان مستتر است نگاهی است که خواسته یا ناخواسته در ناخودآگاه آنان نهادینه شده است. متأسفانه نمایندگان مجلس خود را فراتر از قانون یا حداقل برابر با قانون میدانند. همین مسئله باعث میشود نماینده به خود حق بدهد که از خط ویژه عبور کند و در نهایت نیز با سختی و بیمیلی اقدام به انتشار عذرخواهی کند.
شاید همین دیدگاه باعث میشود تا یک نماینده مجلس به خود اجازه دهد با خیالی آسوده و برای دفاع از هم قطار اصولگرایش اهالی رسانه را "شعبان بیمخ" بخواند. بهروز محبی نجم آبادی، دیگر نماینده مردم سبزوار در مجلس و از مدافعان عنابستانی در تازهترین گفتوگوی خود با حمله به اهالی رسانه گفت: عدهای در کشور هزینه درست کاری را بالا بردند و هرچه شفاف باشی علیه تو گارد میگیرند، فضای رسانهای تبدیل شده به عدهای شعبان بی مخ که از کاه کوه میسازند.
او در توضیح حرف خود به برنا گفت: آدمهایی هستند که دروغ پردازی میکنند حادثهها را بزرگ نمایی میکنند مانند خطای عنابستانی که در آن بزرگنمایی صورت گرفت.
این حرف نجم آبادی باعث انتقادات بسیاری به او شد، اما او در مصاحبه بعدی خود نیز حرف پیشین خود را تکرار کرد و حاضر به عقب نشینی از حرف خود نشد و گفت: شعبان بیمخهای رسانهای کسانی هستند که واقعیت را وارونه جلوه میدهند.
به نظر میرسد نجم آبادی نیز مثل برخی دیگر از اهالی بهارستان فکر میکند باید به هر قیمتی که شده از عنابستانی حمایت کند چون او اصولگرا است. از سوی دیگر احتمالاً برخی فکر میکنند اگر امروز بر سر ماجرای عنابستانی کوتاه بیایند فردا باید در برابر هر نقد و ایرادی پاسخگو باشند. این فرضها با پیش زمینه ذهنی جایگاه فراقانونی نماینده بیش از پیش تقویت میشود.
قبیلهگرایی؛ از اتهام به اصلاحطلبان تا رسم اصولگرایان
یکی از اتهاماتی که اصولگرایان به طور پیوسته متوجه اصلاح طلبان میکنند مسئله قبیلهگرایی است. آنها بارها و بارها اصلاحطلبان را به حمایت بیجهت از همحزبیها و همطیفیهای خود متهم کردند، اما حالا این خودشان هستند که بیقید و شرط و محکم از نماینده متخلف سبزوار حمایت میکنند.
این قبیلهگرایی البته محدود به دفاع از یک نماینده نیست و در موارد مختلف به چشم میخورد. به دفاع تمام عیار اصولگرایان از محمدباقر قالیباف در برابر فسادهای عیسی شریفی نگاه کنید. چهرههای مختلف جریان اصولگرا به خاطر پروندههای حسین فریدون و مهدی جهانگیری معتقدند باید حسن روحانی و اسحاق جهانگیری مورد مؤاخذه قرار بگیرند. برخی حتی پیش پیش حکم را هم صادر کردهاند.
با این حال همین جریان معتقد است فساد عیسی شریفی ربطی به قالیباف ندارد. این در حالی است که مسئولیت اعمال برادر متوجه برادر نیست ولی مسئولیت اعمال قائم مقام مدیر به طور خاص متوجه او است.
داستان به همینجا خلاصه نمیشود. به ماجرای اطراف احمد توکلی نگاه کنید. توکلی با تمام کم و کاستیها و ضعف و قوتهایش از چهرههای قدیمی اصولگرا حساب میشود و آدم امروز و دیروز این جریان نیست و سوابق او در اصولگرایی از سن و سال بسیاری از اصولگرایان بیشتر است. با این وجود اشاره او به فساد اصولگرایان باعث فشارهای بسیاری به این چهره کهنهکار شد. انگار که او قاعدهای مقدس را زیر پا گذاشته است.
یکی از تندترین جوابها را محمدجواد ابطحی، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری به توکلی داد و گفت: آقای توکلی مجموعهای در ارتباط با شفافیت و این دست از مسائل دارد اما خود درگیر بیماری پارکینسون است و در وضعیت سلامتی مناسبی نیست.
این یعنی شما حتی اگر احمد توکلی با آن سابقه شفاف اصولگرایی باشید، تنها تا وقتی اصولگرا هستید که به قواعد قبیلهگرایی پایبند باشید و از ایرادات آن حرف نزنید. اگر این قاعده را رعایت کنید مثل عنابستانی و قالیباف از شما حمایت میشود، وگرنه در بهترین حالت به سرنوشت علی مطهری دچار میشوید و از اصولگرایی رانده خواهید شد.
نظر شما