محمود واعظی راست می‌گوید. عارف به خواست خاتمی از انتخابات کنار رفت و هیچ متن امضا شده‌ ائتلافی میان اصلاح‌طلبان و دولت وجود نداشت، اما اگر کناره‌گیری عارف، حمایت خاتمی و مدیریت هاشمی نبود نه روحانی رئیس‌جمهور می‌شد و نه واعظی و نوبخت رنگ پاستور و بهارستان را تا آخر عمر خود می‌دیدند.

اگر اصلاح‌طلبان نبودند، واعظی رنگ پاستور را هم نمی‌دید / ائتلاف بر مبنای اعتماد به یک جریان سست بنیان، بزرگ‌ترین اشتباه اصلاح‌طلبان بود

سلام نو – سرویس سیاسی: محمود واعظی مرد شماره یک رئیس‌جمهور حسن روحانی است و در کنار محمد باقر نوبخت و محمد نهاوندیان از نزدیک‌ترین یاران حسن روحانی است. واعظی چه آن وقت که در وزارت ارتباطات بود، چه آن وقت که ریاست دفتر روحانی را در دست گرفت، نشان داد که اصلی‌ترین معادلات اطراف روحانی را او مدیریت می‌کند و نه کس دیگری.

واعظی در سال ۱۳۶۵ به وزارت خارجه رفت و از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ عهده‌دار معاونت سیاسی اروپا و آمریکا وزارت امور خارجه بود و در همین دوران با حسن روحانی آشنا شد. او دو سال پس از آغاز به کار دولت اصلاحات از وزارت خارجه به معاونت پژوهش‌های سیاست خارجی مرکز تحقیقات استراتژیک در مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت و همکاری خود با حسن روحانی را به شکل نزدیک و فشرده آغاز کرد.

او در کنار محمدباقر نوبخت، اکبر ترکان، مرتضی بانک و جمعی دیگر از نیروهای سیاسی، حلقه مؤسس حزب اعتدال و توسعه را تشکیل دادند. حزبی که به باور هاشمی رفسنجانی، بهترین رهبر سیاسی برای آن حسن روحانی بود. این حزب و اعضایش حلقه اولیه حامیان روحانی در انتخابات ۹۲ را شکل دادند و بعدتر نقش‌های پررنگی نیز در دولت پذیرفتند.

ورود واعظی به دفتر رئیس‌جمهور و احیای جایگاه رحیم مشایی

محمود واعظی با اینکه در چهار سال نخست دولت روحانی نیز نفوذ قابل توجهی در دولت داشت، اما مثل نوبخت و نهاوندیان در سایه قرار داشت. با این‌همه هر سه این چهره‌ها با حاشیه کم، نفوذ خود را دولت حفظ کردند تا دولت دوم حسن روحانی آغاز شود. با آغاز دولت دوم روحانی ظاهراً خیال رئیس‌جمهور جمع شد و حس کرد با توجه به معادلات کشور و برنامه‌های آینده خود، دیگر به اصلاح‌طلبان نیاز چندانی ندارد.

این اتفاق درست بعد از زمانی افتاد که اصلاح‌طلبان جهانگیری را نامزد پوششی روحانی کردند و بیشترین هزینه ممکن را برای پیروزی او دادند. با این‌همه درست از فردای پیروزی همه چیز تغییر کرد. نوبخت شد مرد اول اقتصاد کابینه و واعظی شد مرد اول تمام کابینه! علی طیب نیا از وزارت اقتصاد و مسعود نیلی از مشاورت اقتصادی روحانی کنار رفتند و اسحاق جهانگیری بدون سروصدا به حاشیه رانده شد.

بسیاری فکر می‌کردند کابینه دوم روحانی، کابینه‌ای با حضور جدی‌تر جهانگیری خواهد بود، اما با انتشار لیست کابینه سایه نقش نوبخت و واعظی بیش از پیش عیان شد. البته واعظی همان زمان در واکنش اخبار به دخالت دفتر رئیس‌جمهور در انتخاب وزرا گفت که این حرف، حرف بی مبنایی است، ولی بعدها مشخص شد این حرف تنها بخش کوچکی از ماجرا است.

قدرت واعظی در دولت جایی علنی شد که جهانگیری از محدودیت‌های خود خبر داد. اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهوری ایران، روز یکشنبه ۲۱ مهرماه ۹۷ در مراسم «روز ملی صادرات» گفت: من دستم قلم و کاغذی نیست که کسی را برکنار کنم این در حالی است که من تا این لحظه اجازه برکناری منشی خودم را هم نداشته‌ام؛ بنابراین از من انتظار نداشته باشید وکیل و وزیر تغییر دهم.

این حرف جهانگیری نشان و پیامی روشن برای کسانی بود که از عمق نفوذ واعظی و نوبخت در دولت سخن می‌گفتند. جهانگیری در یک معنا موتور دولت اول روحانی بود و به گفته خودش اداره امور داخلی و اقتصادی با او و اداره سیاست‌های کلان و دیپلماتیک با رئیس‌جمهور بود. وقتی چنین شخصی با چنین سابقه‌ای در جایگاه معاون اول رئیس‌جمهور خبر از محدودیت شدید خود بدهد تکلیف بقیه دولت مشخص است.

بعد از این سخنان می‌شد با اطمینان بیشتری از نقش محمود واعظی سخن گفت و او را اسفندیار رحیم مشایی دولت روحانی است. رحیم مشایی در دولت احمدی‌نژاد رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور بود، اما رسماً قدرتی هم تراز رئیس‌جمهور داشت و نفوذش در دولت کم نظیر بود. واعظی نیز اسما رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور است، اما قدرتی فراتر از معاون اول رئیس‌جمهور و بسیاری از وزرا دارد.

کافی است روزنامه ایران و خبرگزاری ایرنا را رصد کنید تا ببینید رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور چگونه در اکثر روزها در سرخط خبرها قرار دارد. از سیاست خارجی تا تحریم و سیاست‌های اقتصادی اظهار نظری از محمود واعظی پیدا می‌کنید. اظهار نظرها و دخالت‌های بی‌ربط واعظی آن قدر زیاد شد که در نهایت باعث قهر محمدجواد ظریف از جلسات هیئت دولت به مدت یک ماه شد. هرچند در نهایت ظریف به جلسات برگشت و واعظی قهر را تکذیب کرد.

واعظی و اشتباهی که اصلاح‌طلبان کردند

اما تمام دردسرهای واعظی به همین جا خلاصه نمی‌شود و او از جمله کسانی است که بارها به اصلاح‌طلبان حمله کرده، نقش آنان در روی کارآمدن روحانی را رد کرده و در نقش طلبکار ظاهر شده است.

محمود واعظی به تازگی در واکنش به سخنان صادق خرازی، دبیرکل حزب ندای ایرانیان گفته است: یکی از مسئولان ستاد انتخاباتی حسن روحانی در سال ۹۲ بودم، یادم می‌آید او در هیچ جای ستاد نقشی نداشت. نخست بیاید اثبات کند برای روی کار آمدن رئیس‌جمهوری چه کار کرده که چنین اظهاراتی داشته است؛ ضمن اینکه محمدرضا عارف تا روز سه شنبه قبل از رای گیری نامزد جریان اصلاحات در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری بود.

واعظی ادامه می‌دهد: این دولت همفکران آنها را در استانداری‌ها و سمت معاونت وزیر به کار گرفت و امروز به جای تشکر، طلبکار هم شدند و حرف‌های بی ربط می‌زنند و الان که زمان انتخابات شده در پی یک سری حرف‌های بی پایه و اساس هستند.

اما خرازی چه گفت که واعظی این طور برآشفت؟ وی یک هفته پیش در کنگره حزب ندای ایرانیان گفته بود که باید به خاطر رئیس‌جمهوری اجاره‌ای توبه کنیم و بپذیریم که اشتباه کردیم. هرچند عارف در همان روز گفت که استفاده از لفظ رئیس‌جمهور اجاره‌ای توهین به اصلاح‌طلبان است، اما واعظی ترجیح داد حرف خود را بزند.

واعظی سال گذشته نیز در یکی از حاشیه‌سازترین اظهارات خود ائتلاف با اصلاح‌طلبان را رد کرده و گفته بود: این طبیعی است که در هر انتخاباتی عده‌ای از کسی حمایت می‌کنند و عده‌ای از فرد دیگری حمایت می‌کنند. اینکه ما در سال ۹۶ با گروهی نشسته باشیم و با هم چیزی را به عنوان ائتلاف امضا کرده باشیم خیر، نه در سال ۹۲ این کار را کرده‌ایم و نه در سال ۹۶.

محمود واعظی راست می‌گوید. عارف به خواست خاتمی از انتخابات کنار رفت، اما اگر کناره‌گیری عارف، حمایت خاتمی و مدیریت هاشمی نبود نه روحانی رئیس‌جمهور می‌شد و نه واعظی و نوبخت رنگ پاستور و بهارستان را تا آخر عمر خود می‌دیدند.

واعظی راست می‌گوید! هیچ متن امضا شده‌ ائتلافی میان اصلاح‌طلبان و روحانی یا حزب اعتدال و توسعه وجود نداشت و این بزرگ‌ترین اشتباه اصلاح‌طلبان بود که به جریانی که گرایش سیاسی مشخص و ریشه‌داری نداشت چشم بسته اعتماد کردند. اصلاح‌طلبان نباید با چشم بسته مستعدترین نامزد خود برای انتخابات ۱۴۰۰ را به عنوان نامزد پوششی فدای حسن روحانی می‌کردند و بعد هم اجازه می‌دادند او در دولت هزینه اشتباه امثال واعظی را به دوش بکشد.

واعظی راست می‌گوید! صادق خرازی مسئولیت در ستاد روحانی نداشت و ادعایی هم در این زمینه ندارد، اما این بدنه جوان اصلاح‌طلب بود که چرخ ستاد روحانی را چرخاند. دانشجویان و نیروهای جوان احزاب بودند که حیات را به ستاد روحانی آوردند و کوچه به کوچه با مردم صحبت کردند.

اگر جوانان اصلاح‌طلب عضو ندا، اعتماد ملی، اتحاد و کارگزاران نبودند اعضای نداشته‌ حزب اعتدال و توسعه می‌خواستند ستاد روحانی را اداره کنند؟ تا قبل از ۹۲ اعتدال و توسعه چیزی جز یک محفل کوچک و کم اثر بود که یک در میان از اصلاح‌طلبان یا اصول‌گرایان حمایت می‌کرد. بعد از پیروزی در انتخابات ۹۲ بود که رسانه‌ها وجود حزبی به نام اعتدال و توسعه را به خاطر آوردند و واعظی و نوبخت به لطف عضویت در آن توانستند بر سر یک میز مشترک با اصلاح‌طلبان بنشینند.

اصلاح‌طلبان اشتباه کردند، اما نه در حمایت از روحانی، بلکه در حمایت بی‌حساب و کتاب و بی توافق از او که باعث شد، چهره‌های دست چندمی مثل محمود واعظی امروز به صورت اصلاحات پنجه بکشند! امروز روز خوش محمود واعظی است و او هر چه بخواهد می‌گوید و می‌کند. اما کافی است نگاهی به سرنوشت اسفندیار رحیم مشایی کند. او نیز سرنوشتی بهتر از سلف خود نخواهد داشت و بعد از پایان دوره روحانی بعید است دیگر نام و اثر چندانی از او در سیاست ایران بماند.

کد خبرنگار: ۹
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید