به گزارش سلام نو به نقل از همشهری آنلاین، او را به عنوان سیاستمداری آرام و معتدل و البته مدیری میانه رو میشناسند. با اینکه منتسب به اصلاح طلبان است اما در بازیهای جناحی شرکت نمیکند. در دولت میرحسین موسوی وزیر بوده و در دولت آیت الله هاشمی و خاتمی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی و مدتی هم در دو دوره جداگانه رئیس کمیته ملی المپیک.
سید مصطفی هاشمی طبا تاکنون دوبار کاندیدای ریاست جمهوری شده و در سال ۹۶ با آنکه برنامههایش را تشریح کرد اما در نهایت گفت به روحانی رای میدهد. خودش میگوید دیگر نامزد ریاست جمهوری نخواهد شد چرا که مردم به او رای نمی دهند و معتقد است رای آوردن ملزوماتی میخواهد که او در اختیار ندارد.
هاشمی طبا معتقد است مهمترین مشکل کشور نداشتن سیاستهای داخلی منسجم است و تا وقتی وضع اینگونه است هرکسی رئیس جمهور شود اوضاع همین است و هیچ چیز فرقی نخواهد کرد.
همشهریآنلاین با مصطفی هاشمی طبا درباره انتخابات ۱۴۰۰ و دیگر مسائل کشور گفت و گو کرده است که مشروح این گفت وگو را در ادامه میخوانید:
شما در یک یادداشت که اخیرا نوشته اید تاکید کردید که مشکلات کشور از داخل حل میشود و ربطی به آمریکا و انگلیس و ... ندارد. از طرفی یکی از مواردی که نمایندگان مجلس و عموم منتقدان دولت روی آن تاکید دارند، همین مساله است و میگویند مشکلات کشور داخلی است و ربطی به خارج از کشور ندارد. حال سوال این است که با توجه به رویکرد اصلاح طلبانه شما، این سخن شما آیا با آن چیزی که اصولگرایان و نمایندگان مجلس میگویند، فرقی دارد؟ به عبارت دیگر آیا شما در این زمینه با مجلسیها هم نظر هستید؟
من معتقدم که باید با همه کشورهای دنیا روابط حسنه داشته باشیم. حال ممکن است کشورهایی باشند که با ما عناد داشته باشند یا کشوری مثل اسرائیل که ما اصلا به رسمیت نمیشناسیم، که این بحث دیگری است. اما در این تردیدی نیست که ما باید با کشورهای دیگر ارتباط سیاسی و اقتصادی داشته باشیم و حتما هم تاثیر مثبتی بر شرایط کشور خواهد گذاشت.
حتی با آمریکا؟
بنده اتفاقا در مطلبی نوشته ام که بعد از آمدن بایدن، در برابر هر حالتی چه عکس العملی باید داشته باشیم. در این زمینه ۳ حالت را مطرح کردم. یکی اینکه بایدن بگوید به شرطی به برجام برمیگردم که اولا شما اسرائیل را به رسمیت بشناسید، ثانیا، برنامه موشکی را متوقف کنید. که البته ما چنین شروطی را نمیپذیریم. دوم اینکه بایدن به برجام برگردد و در داخل برجام شروطی را مطرح کند که ما باز هم در این حالت کمی بحث خواهیم داشت. سوم اینکه بایدن به برجام برگردد و بگوید آمریکا فقط در بحث انرژی اتمی با ایران مذاکره میکند و در موارد دیگر دخالت نمیکند. خب در این حالت ارتباطات ما برقرار میشود و درهای اقتصاد دنیا هم روی ما باز میشود.
حالا مساله این است که اگر این ارتباط برقرار شود و نفت را هم راحت بفروشیم چه اتفاقی میافتد؟ مثل ۴۰ سال گذشته اولین اتفاقی که خواهد افتاد این است که واردات از اتومبیل تا غذای سگ و گربه آزاد میشود و همینطور که در این ۴۰ سال ارز مملکت را هدر دادیم باز هم همین کار را ادامه میدهیم.
یعنی اگر ارتباطات اقتصادی ما با کشورهای جهان بیشتر شود، ارز کشور در بخش واردات بی رویه و غیر ضروری هدر میرود؟
تا به حال که چنین بوده است و این هم علت دارد و علتش در واقع پاسخ سوال اول شماست.
علتش این است که ما سیاستهای داخلیمان را تنظیم نکردیم و برای اینکه چگونه زندگی کنیم هیچ خط و مشی خاصی نداریم. به همین دلیل است که می بینیم که در کشوری که هنوز حاشیه نشینی دارد، آپارتمان های ۲ هزار متری در پایتختش ساخته می شود . چقدر ویلاهای آن چنانی در جای جای کشور وجود دارد؟ این ها که یک شبه ساخته نشدهاند. همه مسئولان از این مسائل را خبر دارند. حتا رهبری. چون رهبر انقلاب بر جزئیات مسائل کشور اشراف دارند و بسیار مطلع هستند.
پس آنجا که گفتهام مشکل ما در داخل حل میشود و ربطی به خارج ندارد، منظورم این است که چون ما سیاست داخلی مشخصی نداریم، روند کار فرقی نخواهد کرد. حالا میخواهد بایدن باشد یا ترامپ یا هر کسی دیگر.
آقای هاشمی طبا این حرف شما مشخصا چه تفاوتی دارد با آن چیزی که منتقدان دولت میگویند. مثلا آقای قالیباف اخیرا در سخنانی تاکید کردهاند که مشکلات ما داخلی است و در مدیریت داخلی ضعف داریم؟
تفاوت حرف من با حرفهای آقایان در مجلس یا آقای قالیباف این است که آنها میگویند ما مذاکره نمیکنیم و اصلا کاری نمیکنیم اما معیشت مردم باید تامین شود. خب این دو با هم در تناقض است.
من میپرسم معیشت مردم چگونه باید بهتر شود؟ چگونه باید برای جوانان شغل بسازیم؟ خب حالا که دوستان میگویند ما کاری به مذاکره و روابط خارجی نداریم و از طرفی دیگر میگویند معیشت مردم باید بهتر شود. خوب است راهکارهایشان را هم مشخصا و واضح توضیح دهند طوری که همه بفهمند.
من معتقدم تا ما خط مشی مشخصی در سیاست داخلی نداشته باشیم، اتفاق مثبتی نمیافتد. آن هم منظورم کلیات نیست که مثلا از فردا امامان جمعه در سراسر کشور در خطبههایشان بگویند معیشت مردم باید بهتر شود. در واقع با فریاد زدن کلیات و شعار دادن چیزی حل نمیشود. این طور است که همه میگویند باید فلان بشود باید بهمان بشود. این بشود بشود ها فایدهای ندارد. امکانات بالقوه کشور ما آنقدر زیاد هست که اگر سیاست داخلی منسجمی داشته باشیم حتما به شکوفایی می رسیم.
نقش سیاست خارجی و ارتباط با دیگر کشورها در اینجا چقدر است؟
من اصلا ارتباط با دیگر کشورها را نفی نمیکنم. هر چند معتقدم ارتباط ما با کشورهایی مثل چین و روسیه تحمیلی است. بنده این نوع روابط را اصلا قبول ندارم. یکی از مهمترین نقدهایی که به دوره پهلوی میشد حضور گسترده مستشاران خارجی در کشور بود.
شما نگاه کنید الان چند سال است که چند هزار مستشار روسی برای انرژی اتمی در کشور رفت و آمد دارند. حالا ممکن است کسی بگوید آن وقت کاپیتالاسیون بود و الان نیست که بنده باز هم معتقدم به نوعی چنین موضوعی وجود دارد. وقتی که اکثر کشورهای قدرتمند دنیا به خاطر یک موضوع در برابر شما متحد میشوند حتما مجبور میشوید یک جاهایی کوتاه بیایید.
خب اکثر نمایندگان مجلس هم به این نوع روابط خارجی انتقاد دارند و معتقدند باید بر ظرفیتهای داخلی تمرکز کرد و حتا برخی فراتر رفته و میگویند تحریم به نفع کشور است و باعث رشد و خودکفایی میشود؟
نمایندگان مجلس که فقط شعار میدهند، بدون اینکه راه حلی ارائه کنند. هر چند که اصلا راه حلی هم ندارند. حتا میتوانم بگویم خیلی اقتصاددانهای کشور هم راه حلی ندارند.
یعنی هیچ اقتصاددان یا مسئول و مدیری وجود ندارد که راه حلی برای برون رفت از این شرایط اقتصادی داشته باشد؟ اینطور که به بن بست اسفناکی میرسیم.
حتما راهکار وجود دارد اما اگر کسی هم راهکار و راه حل ارائه بدهد باید تبعات آن را هم بپذیرد. چون هر راه حلی یک سری تبعات منفی دارد . از طرفی چون سیاستمداران ما عموما دنبال جلب توجه مردم هستند و میخواهند خودشان را بهترین جلوه بدهند بنابراین جرات ندارند روش هایی که میتواند کشور را به شکوفایی برساند را پیاده کنند چرا که نمیخواهند زیر بار تبعات منفی راهکارها بروند.
همه دنبال این هستند که خودشان را دلسوز مردم نشان دهند و چون دلسوز واقعی نیستند زیر بار هزینه راهکارها و مشکلاتی که این راهکارها ممکن است به طور موقت برای مردم ایجاد کنند، نمیروند.
مثلا راهحل های اقتصادی و روند رسیدن به شکوفایی اقتصادی چه نوع تبعاتی ممکن است داشته باشد که مسئولان زیر بارش نمیروند؟
ببینید مردم ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم تا ۱۵ سال با کمترین امکانات زندگی میکردند. این یعنی گاهی برای پیشرفت کردن، باید امکانات به جای اینکه به سمت مردم بیاید به سمت تولید و کار برود.
این کار طبیعتا ممکن است با نارضایتی مردم همراه باشد اما در بلند مدت باعث پیشرفت کشور می شود مثل همان اتفاقی که در ژاپن افتاد. شما نگاه کنید ما سالانه ۸۰ هزار مگاوات برق تولید میکنیم و هر وقت هم برق کم میآوریم به جای اینکه برق مصرفی مردم را به سمت تولید و کارخانهها ببریم،برعکس برق کارخانهها را قطع میکنیم و آن را به برق مصرفی خانهها اختصاص میدهیم.
بنابراین برای توسعه یافتگی گاهی مجبوریم امکانات برخی اقشار را کم کنیم. حالا فکر کنید کدام مسئول زیر بار چنین تبعاتی میرود. نمیشود که همه چیز را با هم بخواهیم.
میبینید که ما سیاست مشخصی برای توسعه و پیشرفت و رفع محرومیت نداریم.
وقتی هم میگوییم مردم انگار منظورمان کسانی است که وضع مالی خوبی دارند که مبادا یک وقت ناراحت شوند.
به نظر شما با توجه به حجم زیاد نارضایتی که مردم از شرایط اقتصادی دارند و معتقدند مسئولان، ثروت کشور را برای رفاه مردم به کار نگرفتهاند، آیا امکان دارد که چنین ایدهای را بپذیرند و قبول کنند که برای توسعه باید سختی بکشند؟ وقتی که مدام شکایت دارند از اینکه سالهاست در حال سختی کشیدن هستند و کسی به فکر آنها نیست؟ اصلا کدام سیاستمدار، توانایی تشریح چنین ایدهای را دارد؟
اتفاقا باید بگویم منابع کشور خرج مردم شده است. فعلا کاری به سوء استفادهها ندارم اما بسیاری منابع کشور خرج مردم شده است اما با سیاستهای غلط. اینجا خیلی کارها برای مردم انجام شده که در هیچ کجای دنیا انجام نشده. مثلا کجای دنیا به هر خانهای لوله کشی گاز شده است. اما با این حال معتقدم بسیاری از منابع ما به شکل اصولی خرج مردم نشده است.
البته مردم هم در همه جای دنیا یک ویژگی دارند و این است که هیچ وقت قانع نمیشوند. این وظیفه سیاستمداران کشور است که مردم را قانع کنند. سیاستمداران ما دائم در حال خودزنی هستند. دائم دارند به مردم القا می کنند که بدبخت و بیچارهاند.
مسئولان باید دست به دست هم بدهند و برای مردم تشریح کنند که مقاومت اقتصادی به چه معناست. نمیشود که از طرفی بگوییم مقاومت و از طرفی همه بخواهند در رفاه کامل باشند. سیاستمداران کشور مرتب دارند علیه هم حرف میزنند . خب در این صورت معلوم است شرایط مردم چگونه میشود.
آقای هاشمی طبا میشود مثال بزنید اکنون کدام منابع مالی به شکل غلط و نامناسب صرف میشود و هدر میرود؟
بله، مثلا کردستان سالهاست با مشکل بیکاری و کولبری دست و پنجه نرم میکند. از طرفی چند سال است که مبالغ زیادی به عنوان یارانه نقدی به مردم این استان داده میشود. آیا نمیشد با آن همه پول یارانه نقدی که به مردم داده میشود، چندین کارخانه و تولیدی در نقاط مختلف این استان ساخت تا مشکل بیکاری کم شود و به تبع آن کولبری کمتر شود.
اصلا گاهی آدم شک میکند که انگار یک بخش هایی تمایل دارند کولبری وجود داشته باشد. از یک طرف به کولبر شلیک میکنند از طرفی دیگر بازار بانه و تهران پر از جنس قاچاق است. این چه تناقضی است ؟
به نظر شما امکان دارد در انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدایی بیاید و بتواند بر این بی نظمیهایی که شما گفتید فائق بیاید و تبعاتش را هم بپذیرد؟ مثلا همین یارانههای نقدی را نظاممند کند به عبارت دیگر کسی را در نظر دارید که چنین ویژگیهایی داشته باشد؟
به نظر من هر کسی جای آقای روحانی بیاید وضع همین است و فرقی نمیکند. چه بسا حتا شرایط بدتر هم بشود. به طور مثال بعضی مخالفان آقای روحانی معتقدند اگر آقای رئیسی بیاید مشکلات حل میشود. من با اینکه ایشان را دوست دارم و ارتباط خوبی با ایشان دارم معتقدم اگر فرض کنیم آقای رئیسی بیاید باز هم وضع کشور هیچ فرقی نمیکند.
مثلا ایشان چه کاری میتواند انجام دهد؟ شرایط همین است دیگر. دولت یک بودجه کلان دارد و این بودجه باید تامین شود و کسری آن باید جبران شود. در واقع میخواهم بگویم ایشان هم توی همین چاله کسری بودجه میافتد. در واقع ریاست جمهوری چالهای است که هر کسی در آن بیفتد شرایط همان است که بود.
با چه استدلال و پیش زمینهای میگویید هر کسی بیایید هیچ فرقی نمیکند؟
به این خاطر که بودجه و هزینه سنگین دولت و نبود سیاستهای کلی و منسجم در کشور امکان پرداختن به دیگر مسائل را به رئیس جمهور نمیدهد.
برخی میگویند آقای رئیسی دستش برای اداره کشور بازتر است و مثل روحانی هر کاری که بکند مورد هجمه عظیم مخالفان قرار نمیگیرد. نظر شما چیست؟
ببینید مسائل اجرایی کشور خیلی کلانتر و پر درد سرتر از آن است که با دو تا کلمه حل شود. هزار مساله حل شده و حل نشده پیش پای رئیس جمهور است. بنابراین ممکن است برخی اشخاص مخالفان کمتری داشته باشند و راحت تر بتوانند کار کنند اما در نهایت هر کسی بیایید با همین مسائل کلان درگیر است.
فکر نمی کنید این نوع نگاه شما به مشکلات کشور باعث القای ناامیدی به جامعه و خصوصا مردم می شود؟
صدر در صد چنین است، به خصوص برای نسل جوان. اما دلیلش مجموعه سیاسی کشور است که باعث القای ناامیدی به مردم شده است. وقتی برخی مسئولان به رئیس جمهوری که مورد تایید رهبر است و ایشان صراحتا فرمودهاند دولت باید به کارش ادامه دهد، میگویند خائن، دیگر چه انتظاری از مردم دارید. وقتی برخی مسئولان صبح تا شب مشغول خودزنی سیاسی هستند دیگر چه رمقی برای مردم و اعتماد مردم میماند.
به نظر شما دلیل این خودزنی چیست؟ مثلا این اختلاف پر رنگ و طعنه و کنایهها بین مجلسیها و دولت از کجا نشات میگیرد؟
خب مجلس از نظر سیاسی با دولت مخالف است.
مگر در دورههای قبل مخالفت و رقابت سیاسی بین مجلس و دولت وجود نداشته است. چرا در این دوره این همه پر رنگتر و پر حرارت تر شده است؟ آیا امکان دارد دلیلی به غیراز رقابت در این بین وجود داشته باشد؟
حدسیاتی دارم اما نمیتوانم تشریحش کنم چرا که درست نیست. ولی آنچه که مشخص است برخی نمایندگان که نظر سیاسی مخالف دولت هستند حرف رهبری را هم گوش نمیکنند. مثلا مقام معظم رهبری فرمودند این دولت باید تا آخر دوره اش به کار خود ادامه دهد. بعد یکی از نمایندگان گفته بود، رهبر انقلاب گفته است دولت ادامه داشته باشد اما نگفته که دولت را استیضاح نکنیم! خب این حرف چه معنی دارد؟ مثل این است که یکی برود بیخ گوش رئیس جمهور بزند و بگوید مقام معظم رهبری نگفتهاند توی گوش رئیس جمهور نزنید!
یکی از نقدهای نمایندگان مجلس به دولت، وابستگی به خارج و عمل نکردن دولت به شعارها و وعدههایش است . با توجه به اینکه شما در سال ۹۶ به آقای روحانی رای دادهاید، فکر میکنید آقای روحانی چقدر به وعدههایش عمل کرده است؟
من به آقای روحانی رای دادم و پشیمان هم نیستم برای اینکه روندی که دولت روحانی پی گرفته بود، خیلی از گرههای مملکت را باز میکرد اما خب برخورد ترامپ باعث به بن بست خوردن برخی برنامههای دولت شد. البته از آن به بعد هم دولت دیگر در مقابل ترامپ خود را مجهز نکرد و آقای روحانی هم اهل این حرف ها نیست.
اهل کدام حرفها؟
منظورم این است که کشور بعد از تحریم های ترامپ به سیاستهای اقتصادی ریاضتی نیاز داشت البته سیاست درست و اصولی، اما آقای روحانی هم چنین سیاستهایی را اجرا نمیکند هر چند کسی دیگر هم بود اجرا نمیکرد. چرا که همه پوپولیستی فکر میکنند و جرات اجرای اقتصاد ریاضتی را ندارند.
بعد از رفتن ترامپ و روی کار آمدن بایدن میتوان به برداشتن تحریمها کمی امیدوار شد؟
به نظر من فرقی نمیکند، چه بایدن خشن بیاید چه بایدن رئوف و مهربان. چون روند حرکت مملکت ما تغییر پیدا نمیکند.
با توجه به اینکه تاکید دارید در همه سالهای اخیر در کشور سیاست داخلی منسجم و منظمی نداشتهایم، آیا اگر قرار باشد در انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدا شوید، راهکاری برای رهایی از این وضعیت دارید؟
من در مقام راهکار نیستم اما برای این کار ایده دارم. اما باید خط مشی مشخص و طراحی شود و بعدش همه حمایت کنند. رسیدن به انسجام در سیاستهای داخلی موضوع غیر قابل وصولی نیست بلکه کاملا قابل دسترس است منتها در وهله اول باید از سیاستهای پوپولیستی دوری کرد.
هنوز معتقدید یک پوپولیست اصولگرا در انتخابات ۱۴۰۰ برنده میشود؟
فرقی ندارد اصولگرا یا اصلاح طلب، چرا که اصلاح طلبهای ما هم پوپولیست هستند.
من معتقدم همه رئیس جمهورهای ما پوپولیست بودهاند فقط کمی آیت الله هاشمی حرکتها و کارهای غیر پوپولیستی میکرد. اساسا در جمهوری اسلامی همیشه سیاست پوپولیستی رواج داشته است.
سخن شما به این معناست که علاوه بر قوه مجریه، قوای دیگر هم درگیر سیاستها پوپولیستی هستند. عدهای معتقدند سران قوا اختلافاتشان در انتخابات ۹۶ را با خود به همراه دارند و هنوز فکر می کنند رقیب یکدیگر هستند. نظر شما چیست؟
مشخص است که اختلاف وجود دارد و دلیلش اگر از جهل نباشد، به خاطر مسائل سیاسی است. اما در نهایت اگر هر کدام جای هر کدام بودند باز هم هیچ فرقی در اوضاع پیش نمیآمد. اگر هم تغییری باشد فقط در ظاهر است.
پس تکلیف مردم این وسط چیست؟
مردم هم هستند دیگر!
مردم کجا هستند؟ منظورم این است که اگر قرار باشد هر کسی بیاید در وضع کشور همین باشد، پس مردم با چه امیدی پای صندوق رای بروند؟ و اصلا چرا رای بدهند؟
خب دیدید که مردم در انتخابات مجلس یازدهم رای ندادند.
یعنی شما به انتخاب میان بد و بدتر معتقد نیستید؟ به عبارت دیگر فکر نمیکنید اگر مردم در انتخابات شرکت نکنند وضعیت از این هم بدتر میشود؟
از نظر من فرقی بین بد و بدتر وجود ندارد. الان در شرایطی هستیم که نه اصلاح طلبها و نه اصولگراها هیچ ایدهای برای اداره مملکت ندارند. هر دو گروه فقط حرف میزنند. البته حرف بد نیست اما با مشت که نمیشود جلوی تانک ایستاد.
در این سیاستهای کلی که میگویید مشخص نیست، سیاست خارجی چه جایگاهی دارد؟
الان دیگر بخشی از سیاست خارجی، دست ما نیست. من از این میترسم که آمریکا بگوید من با شما حرفی ندارم، بروید با اسرائیل مذاکره کنید. همه ترس من از این اتفاق است.
و اگر این اتفاق بیفتد چه باید کرد؟
پایداری و استقامت. اگر پایداری نداشته باشیم مضمحل می شویم . اما باید وسایل پایداری در کشور فراهم باشد و برای مردم هم تشریح شود که پایداری یعنی چه .
منظورتان این است که استقامت کنیم و مذاکره نکنیم ؟
نه من اصلا مخالف مذاکره نیستم اما وقتی آنها دست بالا را دارند مدام میخواهند همه چیز را به ما تحمیل کنند. الان اگر ما با ترامپ هم صحبت می کردیم هیچ اتفاقی نمی افتاد چون آنها میخواهند خیلی چیزها را به ما تحمیل کنند. من با مقاومت کاملا موافقم البته در جایی هم که میتوانیم عمل کنیم دیگر نباید خودزنی کنیم مثلا لوایح ( AFTF) را در نظر بگیرید، ما در ماجرای این لوایح داریم خودزنی میکنیم.
آقای هاشمی طبا سال ۹۶ هم که نامزد شدید، اینقدر ناامید بودید؟
نه، چرا که آن وقت اوضاع فرق میکرد و روابط خارجی ما کمی بهتر بود. الان روابط خارجی کشور خیلی به هم ریخته است. الان در میوهفروشی های دوبی به جای میوه ایرانی میوه اسرائیلی وجود دارد با پرچم اسرائیل. ببینید اسرائیلی ها تا خلیج فارس پیش آمده اند. ما هم که از همه این همسایهها بریدیم. اصلا به نظر من دیگر نمیتوانیم روابط خارجیمان را اصلاح کنیم .
شما در سال ۹۶ با اینکه خودتان کاندیدا بودید به آقای روحانی رای دادید. اگر میگویید سال ۹۶ اوضاع بهتر بود و الان اوضاع روابط خارجی به هم ریخته است. نقش دولتی که شما به آن رای دادید در این میان چیست؟
دلیل این اتفاق برخوردهای ترامپ بود.
فقط ترامپ؟ دولت نقشی ندارد؟
بله فقط ترامپ. اگر ترامپ برجام را مثل اوباما ادامه داده بود الان اوضاع کشور خیلی فرق میکرد.
حالا اگر بایدن به برجام برگردد شرایط چگونه میشود؟
اگر بایدن برگردد شکل ظاهری بهتر میشود اما در اصل قضیه فرقی ایجاد نمیشود. کمی گشایش ایجاد میشود اما مسائل کلی حل نمیشود. آن هم اگر بایدن به برجام برگردد که اصلا معلوم نیست.
برخی معتقدند دولت و آقای ظریف آنطور که باید و شاید از برجام در مجلس دفاع نکرده است. نظر شما چیست؟
وقتی مرتب فحش و بد و بیراه میگویند دیگر تمرکزی برای حرف زدن و دفاع نمی ماند. آنهایی که آقای رئیس جمهور یا آقای ظریف را به مجلس دعوت میکنند هدفشان فحش دادن است یعنی ظریف و روحانی را به مجلس دعوت میکنند تا به آنها فحش بدهند و نمیخواهند حرف بشنوند.
از طرفی من معتقدم به حد کافی درباره برجام صحبت شده و مردم هم قبول دارند اما کسی که نمیخواهد قبول کند هر چه هم که دلیل بیاوریم قبول نمیکند. نرود میخ آهنین بر سنگ.
برخی هم فکر می کنند با قدرتهای دنیا مذاکره می کنیم تا هر چه ما میگوییم آنها بگویند چشم! مگر مذاکره خارجی شوخی است. معلوم است که آنها هر چیزی را به راحتی نمیپذیرند.
در این معادلهای که درباره مذاکره و روابط خارجی مطرح کردید به نظرتان بحث رئیس جمهور نظامی میتواند موثر باشد؟
بحث نظامی و غیر نظامی در انتخابات ریاست جمهوری، بحثی انحرافی است. خود آقای روحانی نظامی است. ایشان جانشین فرمانده کل قوا بودهاند. آقای قالیباف هم که قبلا نامزد شده نظامی است. بعد هم با پوشیدن لباس نظامی شخصیت کسی که فرق نمیکند.
عدهای میگویند سردار دهقان میخواهد کاندیدا شود. من ایشان را میشناسم، به نظرم ایشان خیل فرقی با رئیس جمهورهای قبلی و فعلی ندارد. البته من در کل با نظامیها مخالف نیستم.
بعضی خیال میکنند اگر کسی مثل رضاشاه بیاید و خشونت به خرج بدهد همه چیز حل میشود که اصلا چنین چیزی غلط است.
شاید هم رفتار تند و خشن ترامپ باعث شکل گرفتن چنین ایدهای در ذهن بعضیها شده است؟
اتفاقا ما در برابر ترامپ سیاستهای مناسب و درستی داشتیم. خشونت ترامپ را ما خیلی خوب خنثی کردیم. مقام معظم رهبری سیاستهای کلی نظام را در این مساله خیلی خوب هدایت کردند.
آقای هاشمی طبا به عنوان آخرین سوال میخواستم بدانم با توجه به اینکه گفتید برای بیرون آمدن از این وضعیت و برای اداره کشور ایده دارید، چرا در انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدا نمیشوید؟
کاندیدا نمیشوم چون انتخاب نمیشوم. چرا که رای گرفتن ساز و کار دیگری دارد. دو بار هم امتحان کردم و همه هم اذعان کردند و گفتند بهترین حرف ها را من زدم اما خب مردم به من رای نمی دهند .
نظر شما