آن‌هایی که روزی روزگاری از افزایش اختیارات شورای نگهبان و نظارت استصوابی رضایت داشتند با فاصله‌ای اندک در انتخابات‌های مختلف توسط این شورا رد صلاحیت شدند و برای همیشه از ورود به مجلس باز ماندند.

مجلس یازدهم و تصمیماتی که چندان عاقبت اندیشانه نیست

سلام نو – سرویس سیاسی: این روزها مجلس شورای اسلامی در حال بررسی قانون انتخابات است، قانونی که بخش‌های بسیار مهمی از آن در حال تغییر است. از طرف دیگر بودجه هم در بخش دیگری از مجلس در حال چکش‌زنی است و به نظر می‌رسد بخش‌های زیادی از آن در نهایت دستخوش تغییرات می‌شود.

نمایندگان مجلس منتخب مردم هستند و حق تغییر هر قانون کوچک و بزرگی را دارند، ولی بد نیست قبل از تغییر این قانون‌ها کمی به عواقب تصمیمات خود و به تجربه‌های مشابه پیشین نگاه کنند. نیاز است برای نگاه به پیامد تصمیم‌ها به تاریخ ایران یا انقلاب نگاه کرد. کافی است به چند تصمیم مهم مجموعه مدیریتی کشور نگاه شود تا عمق اثرگذاری و عواقب هر تصمیمی سنجیده شود.

از مشهورترین تصمیمات اقتصادی چند سال اخیر تصویب دلار ۴۲۰۰ تومانی برای کالاهای اساسی بود. دقت در روایت دلار ۴۲۰۰ تومانی نشان می‌دهد یک تصمیم اشتباه چگونه اقتصاد کشور را زخمی کرد. اسحاق جهانگیری به تازگی با اشاره به ماجرای دلار ۴۲۰۰ تومانی گفت: تصمیم دولت این بود که ارز ۴۲۰۰ تومانی برای چند ماه در اقتصاد کشور باشد و با نرخ تورم، افزایش یابد که در مرداد ماه همان سال نرخ این ارز به ۴۶۰۰ تومان رسید اما در مرداد ماه همان سال جلساتی که میان سران قوا برگزار شد و رئیس کل بانک مرکزی هم صحبت کرد و همین آقای پور ابراهیمی که حال این سخنان را می‌گوید در آن جلسه حضور داشت، با توجه به شرایط کشور مقرر شد که ارز ۴۲۰۰ تومانی ابقاء شود.

فقدان یا ضعف در آینده‌نگری و عواقب یک تصمیم باعث شده که هیچ کس مسئولیت دلار ۴۲۰۰ تومانی را نپذیرد. برخی گفتند این تصمیم، تصمیم حسن روحانی بود، بعد گفتند تصمیم جهانگیری بود، بعد نام پور ابراهیمی مطرح شد. هر کس به نوعی از زیر بار این تصمیم اشتباه شانه خالی می‌کرد.

اما دلار ۴۲۰۰ تومانی تنها تصمیم بد سال‌های اخیر نبود. به بورس قرمز تهران که پیوسته سقوط می‌کند نگاه کنید. همین چند ماه پیش بود که از رئیس جمهور تا رئیس مجلس، از کارشناس اقتصادی تا اعضای هیئت دولت همه‌وهمه مردم را تشویق به حضور در بورس می‌کردند. حالا چه؟ همه می‌گویند که سقوط و صعود خاصیت بورس است و مردم نباید توقع بی‌جا داشته باشند. دولت سودش را از بورس برده، اما این سود به بهای از دست رفتن اعتماد مردم و چوب حراج زدن به سرمایه‌های آن‌ها تمام شد.

مجلس و فقدان دور اندیشی

به مجلس هفتم برگردیم. آن روزها مجلس اصولگرای جدید طرح «تثبیت قیمت‌ها» را به عنوان عیدی به مردم داد و جلوی افزایش پله‌ای قیمت‌ها را گرفت. این تصمیم در ابتدا فوق‌العاده بود. محبوبیت مجلس اصولگرا را تثبیت کرد و مردم حس می‌کردند فشار بزرگی از روی آن‌ها برداشته شد. اما در نهایت چند سال بعد برخی از جدی‌ترین حامیان این طرح، از جمله احمد توکلی، به اشتباه خود پی بردند.

مجلس اصولگرای یازدهم هم امروز در چنین جایگاهی قرار دارد. مجلس فکر می‌کند با قانون انتخابات، رضایت شورای نگهبان را به دست می‌آورد و با بودجه رضایت مردم را و با قانون گذاری بی‌حساب‌وکتاب علیه آمریکا، انتقام سردار سلیمانی را می‌گیرد، اما به نظر می‌رسد هر سه هدف بیش از حد رویایی هستند.

آن‌هایی که روزی روزگاری از افزایش اختیارات شورای نگهبان و نظارت استصوابی رضایت داشتند با فاصله‌ای اندک در انتخابات‌های مختلف توسط این شورا رد صلاحیت شدند و برای همیشه از ورود به مجلس باز ماندند. به نظر می‌رسد اصلاحات جدید مجلس روی قانون انتخابات هم در صورت تصویب به چنین سرنوشتی دچار شود. وقتی مجلس مجوز چنین ورودی را به شورای نگهبان می‌دهد، باید بپذیرد که اولین قربانی این ورود خودش است.

مسئله دیگر نگاه مجلس به بودجه است. بهارستان نشین‌ها امید دارند هر کاری که در این چند ماه نکردند را در بودجه جبران کنند و بتوانند یک مسکّن کوتاه مدت به جامعه تزریق کنند تا در فاصله کوتاه باقی‌مانده تا انتخابات محبوبیت خود را افزایش دهند. نگرانی اصلی در این حوزه چیست؟ افزایش غیرمنطقی بخش از درآمدها و ایجاد پروژه‌های جدید در دل بودجه مهم‌ترین خطری است که بودجه و کشور را در سال آینده تهدید می‌کند. کم‌ترین اثر چنین نگاهی به بودجه چاپ پول و افزایش پایه پولی کشور است.

همین نگاه درباره قانون گذاری به نام سردار سلیمانی و لغو تحریم هم وجود دارد. اخیرا از اخراج بازرسان آژانس تا نابودی اسرائیل به عنوان بخشی از تکالیف دولت، توسط مجلس مصوب شدند و ظاهراً کسی آینده چنین تصمیماتی را دقیق بررسی نکرده و از خود نپرسیده چقدر از این تکالیف جدید امکان تحقق دارند؟

اولین قربانی چنین تصمیماتی مردم و دومین قربانی آن خود نمایندگان هستند که بدون نگاه به آینده تصمیم می‌گیرند. جهانگیری و روحانی بعد از دلار ۴۲۰۰ تومانی دیگر مثل سابق نشدند، طرح تثبیت قیمت‌ها اقتصاد ایران را محتاج جراحی کرد و افزایش اختیارات شورای نگهبان دست آن در رد صلاحیت را گشود. به نظر می‌رسد ساکنان جدید بهارستان باید بیشتر در عواقب تصمیمات خود دقت کنند تا به سرنوشت پیشینیان دچار نشود.

کد خبرنگار: ۹
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید

    ***