سلام نو – سرویس اجتماعی: اولین، جدیترین و مهمترین حق هر شهروندی حق حیات با تامین نیازهای اساسی او است. این حداقل نیازها شامل خوراکی و پوشاک کافی و سرپناهی مناسب است که در محیطی باشد که حداقلهای زیستی و بهداشتی در آن رعایت شده باشد. حالا اما چند سالی میشود که همین حداقل حق حیات و نیازهای اولیه و اساسی هم به مخاطره افتاده است.
بحث بر سر اینترنت پر سرعت و بدون اختلال، تجهیزات روز پزشکی و کامپیوتری یا ماشینهای آخرین مدل و خانههای استاندارد و محصولات خوراکی پر کیفیت نیست، بحث بر سر حداقلیترین نیازهای یک انسان برای زندگی است که در بیش از سه سال گذشته به مخاطره افتاده است.
همه چیز با خروج آمریکا از برجام شروع شد. خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم یک طرفه آن توسط ترامپ شرایط اقتصادی را روز به روز به مردم سخت و سختتر کرد. ذات تحریم به جز فشار اقتصادی، فساد اقتصادی هم به ارمغان میآورد. این دوره هرچند بابک زنجانی جدیدی خلق نشد اما سلطانهای ریز و درشت از گوشه و کنار اقتصاد ایران بیرون زدند. از سلطان سکه تا سلطان مرغ، هر صنعت و تجارتی سلطانی داشت که به مرور پیدا میشد.
در حالی که امثال این سلطانها در حال تنظیم واقعی بازار بودند و امثال اکبر طبری در بالاترین سطح مدیریت کشور کار چاق میکردند، مردم هر لحظه تحت فشار بیشتری قرار میگرفتند و اثر تورم هر روز از کالایی به کالایی دیگر و از بازاری به بازار دیگر منتقل میشد. یک روز پوشک بچه، یک روز گوجه فرنگی و روز دیگر موبایل! حالا هم بسیاری از کالاها اساسا موجود نیستند یا اگر هم موجود باشند بسیار گرانند. در همین دوران پراید، خودروی خانوادههای متوسط و ضعیف ایرانی به ۱۰۰ میلیون تومان رسید و به کالایی غیرقابل دسترس تبدیل شد. تمام این اتفاقات در حالی رخ داد که مسکن نیز در طول یک سال ۱۰۰ درصد و حتی بیش از این رشد کرد.
محصول این وضعیت چه بود؟ فقر افسار گسیخته، حاشیهنشینی، بیکاری، حذف بسیاری از کالاهای خوراکی از سبد غذایی و به خطر افتادن سلامت مردم؛ اینها تنها بخشی از فشارهای مختلف بر جامعه ایران در بیش سه سال گذشته است.
تمام این فشارها از سال پیش با ورود کرونا تشدید شد. مشاغل نابود شدند، جانها به مخاطره افتاد و هر روز دهها و صدها نفر قربانی کرونا میشدند. فشارهای بیرحمانه آمریکا در کنار سوء تدبیر و تعللهای داخلی عملاً فشارهای اقتصادی و آسیبهای کرونا را تشدید میکرد. از یک سو آمریکا هر روز تحریم جدید علیه ایران وضع میکرد و از سوی دیگر ستاد کرونا به علت فشارهای اقتصادی در بستن مشاغل تعلل میکرد. در این میان مجمع تشخیص با پیوستن به FATF نیز مخالفت کرد تا این مسئله قوزی بالای تمام قوزهای دیگر شود.
حالا اما در کنار تمام این فشارها کمبود باد و باران دستبهدست تحریمها داده تا یکی از زخمهای قدیمی تهران و دیگر شهرهای صنعتی کشور بدتر از قبل سرباز کند؛ آلودگی هوا!
آلودگی هوا مسئله امروز و دیروز تهران، اصفهان و دیگر شهرهای صنعتی کشور نیست، اما امسال نباریدن باران، نوزیدن باد و عدم صادرات مازوت آن را به شکل خطرناکی تشدید کرده است. تنها کافی است این گزارش کوتاه درباره تأثیر تحریم و البته تأثیر مازوت بر آلودگی هوا را بخوانید تا ببیند شهروندان تهرانی چگونه قربانی تحریم و سو مدیریت مسئولان میشوند.
حالا اما مسئولان مختلف کشور اظهارات جدیدی درباره مازوت داشتند. بیژن نامدار زنگنه در نشست مشترک وزرای نیرو، نفت و کشور که به میزبانی وزارت کشور درباره مدیریت مصرف سوخت زمستانی کشور برگزار شد، افزود: یکی از علل افزایش مصرف گاز خانگی باز کردن پنجرهها با این تصور است که کرونا خارج میشود در صورتی که باید مردم هم دما را پایین بیاورند و هم از اتلاف انرژی خودداری کنند.
زنگنه بر رعایت هر چه بیشتر مصرف بهینه انرژی در ادارات هم تأکید کرد و افزود: ما به هیچ وجه مایل نیستیم که مازوت مصرف شود، اما چارهای نداریم و گازوئیل در حداکثر ممکن تحویل میشود و بیش از این امکان ندارد.
عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست اما به بخش دیگری از مسئله پیچیده سوزاندن مازوت اشاره میکند و به همدلی میگوید: اگر برق نباشد همه از دولت طلبکار هستند. بنزین نباشد از دولت طلبکار هستند. مازوت بسوزانند و کامیونها قدیمی است، دوباره همه از دولت طلبکار هستند. همه اینها هم یک طرفش به تحریم وصل است. اما هیچ کس درباره تحریم مدعی دولت نیست. روحانی مجبور است که آب، برق، گاز و نان را تأمین کند.
مسئله وقتی تلختر میشود که به یاد بیاوریم این مردم نازنین تازه با هزار بدبختی و تحمل فشارهای مالی حاصل کرونا توانستند اندکی بر موج کرونا غلبه کنند. با این وجود حالا باید فکری به حال مبارزه با مازوت کنند و به گونهای از این خطر نیز جان سالم به در ببرند.
در این وضعیت به نظر میرسد دست مردم باید رو به آسمان بلند باشد تا باد و باران چارهای بکنند و مازوت را به وسط بیابان یا دل زمین ببرند، چون نه دشمن قصد کاهش فشار دارد و نه ظاهراً از دولت، شورای شهر و دیگر مسئولان کاری برای کاهش آلودگی ساخته است؛ درست مثل بسیاری از مشکلات اقتصادی و سیاسی دیگر. مردم منتظر باد، باران یا دیگر امدادهای غیبی باشند و تا آن موقع زندگی که نه، بلکه از دست مرگ فرار کنند.
نظر شما