عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی در یادداشتی به اظهارات اخیر عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان واکنش نشان داد.

اگر مردمی باشند که با آگاهی به قاتل رای دهند، بدین معناست که قاتل بودن از نظر آنان ضد ارزش نیست

به گزارش سلام نو عباس عبدی در بخشی از یادداشتی که در شماره امروز روزنامه اعتماد منتشر شده در واکنش به اظهارات اخیر سخنگوی شورای ‏نگهبان نوشت: در روال موجود انتخابات ایران چنین قاعده‌ای جاری نبوده است که مردم را مخیر کنند که میان دو خوب و دو ‏صالح، یکی را برگزینند.

بگذریم از اینکه چنین غربال اولیه‌ای ممکن نیست. شاهد این ادعا توصیه‌های امام در مجلس سوم است که ‏تاکید کردند به طرفداران اسلام امریکایی رای ندهید. معنای ضمنی و روشن این توصیه این است که معتقدان به اسلام امریکایی در ‏میان نامزدها بودند والا این توصیه بلاوجه می‌شد. پس از ایشان هم توصیه‌های مشابهی شده که به فتنه‌گران رای ندهید. به عبارت ‏دیگر مردم هستند که باید انتخاب کنند نه اینکه مقامات رسمی در یک مرحله دست به انتخاب بزنند، سپس مردم را مخیر به انتخاب ‏از میان آنان کنند. این‌گونه گزینش‌ها در کوتاه‌مدت به نفع محدودکنندگان است ولی در میان و بلندمدت نتایج وارونه‌ای دارد. ‏

از سوی دیگر اگر مردمی باشند که با آگاهی به قاتل رای دهند، بدین معناست که قاتل بودن از نظر آنان ضد ارزش نیست، در ‏نتیجه افراد دیگری را هم که انتخاب کنند، بالقوه قاتل خواهند بود. علاوه بر این ملاحظات خوب بود این پرسش پاسخ داده می‌شد ‏که چگونه می‌شود ده‌ها میلیون نفر یک قاتل را انتخاب کنند، ولی چند نفر معدود در فضای غیرشفاف افراد ناسالم را به جای سالم ‏معرفی نکنند؟ اگر مبنای این دو انتخاب را در نظر بگیریم که انتخابات مردم در فضای شفاف‌تری صورت می‌گیرد و هر کس ‏می‌تواند تمامی اطلاعات را علیه یا له نامزدها منتشر کند، معتبرتر است. ‏

نکته بعدی آثار ردصلاحیت‌ها بر میزان مشارکت است. از یک نظر این حرف می‌تواند درست باشد که ردصلاحیت بر میزان ‏مشارکت اثر منفی نمی‌گذارد. به نظر من در مواردی ممکن است باعث افزایش هم بشود، زیرا موجب لجبازی مردم می‌شود. ‏مردمی که در شرایط عادی ممکن است بی‌تفاوت باشند به دلیل ردصلاحیت‌ها و اصرار بر انتخاب کردن یک فرد خاص، احتمالا ‏واکنش نشان دهند و به مخالف او رای دهند، ولی این رفتار حقانیتی برای ردصلاحیت‌ها ایجاد نمی‌کند.

مثل آن است که ما از کسی ‏طلب داشته باشیم به هر دلیل بتوانیم بخشی از آن را بگیریم، آیا این استیفای بخشی از حقوق، عدم پرداخت بقیه را مشروع می‌کند؟ ‏مسلما خیر. در انتخابات هم همین است. برای نمونه در سال ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶، مطلقا نامزدی که مطلوب بنده باشد وجود نداشت. نه ‏بنده بلکه بسیاری دیگر نیز چنین بودند. ولی بنا به ملاحظاتی پذیرفتیم که منتظر نمانیم تا نامزد مطلوب ما در انتخابات حاضر ‏شود، میان همین‌ها آن را که گمان می‌کنیم سر جمع زیان کمتری دارد را برگزینیم. ‏

متاسفانه نگرش شورای مزبور به انتخابات و حق مردم و شناخت آنان از مردم جامعه و قدرت انتخاب آنان در همین گفتگو ‏روشن شده است. این سطح شناخت آن شورا از انتخابات و مردم است. عجیب اینکه تجربه تمام تایید و ردصلاحیت‌ها جلوی چشمان ‏آنان است و باز هم برای آن دلیل‌تراشی می‌کنند. بهتر است نگاهی به ۳۰ سال گذشته بیندازند، تا بدانند چه کاشتند و چه درو ‏کردند. ‏

کد خبرنگار: ۱۸
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید