به گزارش سلام نو به نقل از ایلنا، اگرچه افزایش دستمزد کارگران خباز وابسته به افزایش قیمت نان است ولی گرانی نان راه چاره نیست. گران شدن نان نه تنها هزینههای روزمره زندگی را افزایش میدهد بلکه زنگ خطر افزایش قیمت کالاهای اساسی دیگر را نیز به صدا درمیآورد.
نان نقشی مهم در سفره خانوادههای ایرانی دارد و محال است در سفرهای نباشد مگر وقتی فقر بر سر آن خانواده آوار شده باشد. اگرچه دولت همواره تلاش میکند با کنترل قیمت «نان»، نارضایتیهای ناشی از افزایش کالاهای اساسی را مهار کند ولی به نظر میرسد احتمال گران شدن نان در ماههای پایانی سال وجود دارد.
افزایش قیمت نان در دهه گذشته سابقهای طولانی دارد. سال ۸۹، همزمان با مرحلهی اول اجرای هدفمندسازی یارانهها، دولت دهم قیمت نان را افزایش داد و در قبال گرانی نان، ۵ هزار تومان به یارانه نقدی خانوادهها اضافه کرد. در آن زمان به نظر میرسید این اقدام از سوی دولت دهم، راهکاری برای آزادسازی قیمت نان است. اما مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، در چند گزارش نسبت به تبعات منفی گران کردن نان بر رفاه خانوارهای کم درآمد کشور هشدار داد. سال ۸۹، این مرکز، گزارشی با عنوان «برآورد آثار اصلاح قیمت نان و حاملهای انرژی روی سبد هزینه خانوار» منتشر کرد و نسبت به پیامدهای حذف یارانه آرد و نان هشدار داد. نتایج آن پژوهش نشان می داد حذف یارانه نان و حاملهای انرژی موجب افزایش حداقل ۳۳ درصدی مخارج خانوارهای شهری و حداقل ۴۰درصدی مخارج خانوارهای روستایی خواهد شد.
این گزارش همچنین درباره تبعات منفی گران شدن نان نوشت: نان مهمترین منبع تامین کالری دریافتی خانوارهای شهری و روستایی کشور است و حذف یارانه نان، سفره خانوارهای کم درآمد را خالیتر خواهد کرد.
تاریخچه افزایش قیمت نان
با کنار رفتن دولت دهم، ادامه هدفمندی یارانهها به دوش دولت جدید یعنی دولت حسن روحانی افتاد. بدین ترتیب دولت یازدهم از ابتدای اردیبهشت ۱۳۹۳، مرحله دوم هدفمندی یارانهها را با افزایش قیمت حاملهای انرژی آغاز کرد اما قیمت نان را افزایش نداد. اما ناگهان در تابستان ۹۳، قیمت نان به صورت سراسری ۳۰ درصد افزایش یافت. با اینوجود، این پایان ماجرا نبود و قیمت نان در دولت روحانی چندین بار دیگر هم افزایش یافت. قیمت نان در سه سال دولت اول دولت ثابت نبود و مدام رنگ تغییر به خود دید. سال ۹۵، قیمت نان حدود ۳۰ درصد افزایش یافت؛ این در حالیست که بهای نان آزاد (تهیه شده با آرد آزاد و غیریارانهای)، بسیار متغیر بود و در مناطقی از کشور، شاهد افزایش قیمت بیشتر از نرخ مصوب بودیم.
دوم مهرماه ۹۸، اتحادیه نانوایان سنتی تهران با انتشار اطلاعیهای، نرخ انواع نان با گندم یارانهای را از ابتدای مهر همان سال اعلام کرد. براساس این اطلاعیه، نان دوباره بیش از ۲۵ درصد گران شد.
در سال ۹۹ هم چندین بار زمزمهی گرانی نان به گوش رسید و هنوز احتمال دارد در ماههای باقیمانده تا پایان سال، شاهد موج جدیدی از گرانی نان باشیم. چهارم آذرماه، یزدان سیف (مدیرعامل شرکت بازرگانی دولتی ایران) درباره آنالیز قیمت نان گفت: با توجه به افزایش هزینههای حمل و نقل آرد و دستمزد کارگران و سایر نهادهها و آیتمهای مؤثر در تولید، به استانداران سراسر کشور اختیار داده شده است تا نسبت به بررسی و آنالیز قیمت تمام شده هر کدام از نانها با هماهنگی سازمان حمایت تولیدکنندگان و مصرفکنندگان اقدام نمایند.
دهکهای بالا غم نان ندارند
احسان سلطانی (کارشناس اقتصادی) درباره احتمال افزایش قیمت نان به ایلنا گفت: نان کالایی اساسی است و افزایش قیمت آن به طور قطع در نرخ تورم تاثیر میگذارد. اگرچه تمام خانوادههای ایرانی تحت تاثیر گران شدن نان قرار خواهند گرفت اما این اثرگذاری به طور مسلم متفاوت خواهد بود. افزایش قیمت نان، شاید حدود ۵ درصد بر نرخ تورم تاثیر بگذارد.
او باور دارد: زمانی که نان گران شود، خانوادههای مرفه نسبت به دهکهای پایین جامعه کمتر تحت تاثیر افزایش قیمتِ این کالای اساسی قرار میگیرند. افزایش قیمت نان شاید ۱ درصد یا حتی کمتر از یک درصد بر هزینههای جاری این خانوادهها بیافزاید. خانوادهای را تصور کنید که خودروی چند میلیاردی دارد، هزینههای جانبی و استهلاک این خودرو در ماه چند میلیون تومان است. فرض کنیم که این خانواده دو عدد نان به قیمت ۵ هزار تومان، روزانه مصرف میکنند. هزینه نان این خانوادهها، معادل ۳۰۰ هزار تومان در هر ماه است که یک دهم هزینههای نگهداری خودروی آنها نیست. تاثیر افزایش قیمت نان بر نرخ تورم و هزینههای جاری خانواده، برای دهکهای بالا هیچ مفهومی ندارد و از معنا تهی است.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: به یاد بیاورید آیا افزایش قیمت بنزین بر کیفیت زندگی خانوادههای مرفه تاثیر گذاشت؟ بنزین نیز یک کالای اساسی است، اگر افزایش قیمت بنزین بر کیفیت زندگی خانوادههای دهکهای بالا تاثیر گذاشت، افزایش قیمت نان هم تاثیرگذار خواهد بود.
سلطانی توضیح داد: از مرفهان که بگذریم، بسیاری از خانوادههای ایرانی به نان وابسته هستند یعنی این کالای اساسی قوت غالب آنهاست. خانوادههایی در کشور زندگی میکنند که حدود یک میلیون تومان درآمد ماهیانه دارند و با همین مبلغ ناچیز، چرخ زندگی خود را میچرخانند. اگرچه آمار دقیقی از تعداد این گروه در دسترس نیست ولی به طور قطع تعداد آنها زیاد است. شاید بتوان ادعا کرد حدود ۱۰ تا ۲۰ میلیون خانواده ایرانی کمتر از دو میلیون تومان درآمد ماهیانه دارند.
او در ادامه تشریح کرد: خانوادهای را در نظر بگیرید که کمتر از دو میلیون تومان درآمدِ ماهیانه دارد و برخی از مایحتاج زندگی را نمیتواند تامین کند. من یقین دارم خانوادههای کم درآمد نسبت به خانوادههای مرفه، نان بیشتری مصرف میکنند. فرض کنید نان گران شود، برای این خانواده که روزی ۴ عدد نان به قیمت ۲۵۰۰ تومان مصرف میکند. هزینه مصرف نان خانوار در ماه ۳۰۰ هزار تومان میشود. این یعنی خانوادهای که حدود ۲ میلیون تومان درآمد دارد باید یک دهم از درآمد خود را صرف خرید نان کند.
وی در ادامه گفت: اگر قیمت نان با افزایش همراه باشد، فشار اقتصادی روی دهکهای پایین جامعه بیش از پیش میشود. مدتهاست دهکهای پایین جامعه از خوردن گوشت، تخممرغ و مرغ محروم شدهاند، چرا اینبار آنها را از قوت غالبشان محروم کنیم؟ نان در سفره خانوادههای ایرانی نقش پررنگی دارد و دهکهای پایین جامعه به معنای واقعی به این کالای اساسی وابسته هستند.
این کارشناس اقتصادی توضیح داد: نان در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا نقش اساسی در زندگی مردم دارد. این کالای اساسی نه تنها منبع تامین انرژی است بلکه منبع تامین پروتئین خانوادهها نیز محسوب میشود.
سلطانی با انتقاد از عملکرد دولت گفت: پس از گرانی بنزین، دولت اعلام کرد درآمد حاصل از افزایش قیمت بنزین به خانوادههای دهکهای پایین داده میشود. نه تنها این درآمد به آنها پرداخت نشد بلکه سبد معیشتی خانوار آنها به شدت تحت تاثیر قرار گرفت. دولت مدعی بود گرانی بنزین تاثیری بر زندگی آنها نخواهد داشت اما دیدیم که تاثیرگذار بود. تمامی این موارد، پارادوکسهای اقتصادی است که از سوی دولت ایجاد میشود.
او در پایان پیشنهاد داد: دولت بایستی به برخی از نانواییهای مناطق محروم یارانه پرداخت کند و نان این مناطق را تامین کند. در این نابسامانی اقتصادی، بحث تامین نان در مناطق محروم، بحثی جدی است و دولت باید حتما به آن ورود کند.
اگر نان گران شود، اقشار ضعیف آسیب میبینند
عبدالله بلواسی (فعال صنفی کارگران خباز مریوان و سروآباد) هم درباره افزایش قیمت نان به ایلنا گفت: حقیقت این است که وقتی از آنالیز قیمت نان سخن میگویند، قیمت نان بهطور سرسامآوری گران خواهد شد. اگرچه با افزایش قیمت نان، دستمزد کارگران خباز افزایش خواهد یافت ولی گران شدن نان راه چاره نیست. وقتی که قیمت نان گران میشود بازهم قشر کارگر نسبت به اقشار دیگر بیشتر آسیب خواهند دید.
این فعال کارگری توضیح داد: اگر قرار است افزایش دستمزد کارگران نانواییها و هزینههای حمل و نقل را مردم بپردازند، شاید باید قیمت نان ۵۰ درصد افزایش یابد. اگر دولت بخواهد آرد را با همان قیمت قبلی در اختیار نانواییها قرار دهد، قیمت نان لواش ۲۵۰ تومانی، حداقل ۵۰۰ تومان خواهد شد و این احتمال وجود دارد، نان لواش از ۵۰۰ تومان نیز گرانتر شود.
او با اشاره به افزایش هزینههای نانواییها گفت: هزینههای جاری کارفرما مثل آب، برق و گاز و تامین اجتماعی افزایش یافته است. افزایش هزینههای نانواییها را نمیتوان انکار کرد ولی افزایش قیمت نان و پرداخت هزینهها از سوی مردم راه چاره نیست. دولت میتواند با پرداخت یارانه به نانواییها کمک کند و قیمت نان را ثابت نگه دارد.
دهکهای پایین جامعه آسیب خواهند دید
رمضانعلی نوروزی (عضو کانون انجمنهای صنفی کارگران خباز کشور و فعال صنفی کارگران خباز استان مرکزی) نیز در همین رابطه گفت: اگر قیمت نان گران شود، به طور قطع برکالاهای ضروری دیگر خانوادهها تاثیر میگذارد. کالاهای اساسی خانوادهها به یکدیگر وابسته هستند، اگر یک کالا گران شود به طور قطع اجناس دیگر نیز گران خواهند شد.
او در ادامه گفت: کارگران خباز نقشی در گران شدن قیمت نان ندارند و افزایش قیمت از سوی دولت تعیین میشود. وقتیکه نان گران میشود، کسبه دیگر که مایحتاج زندگی را عرضه میکنند، به ما میگویند قیمت نان گران شده است پس چرا قیمت کالای ما گران نشود؟ هنگامیکه نان گران میشود، ما شاهد این اتفاقات خواهیم بود.
نوروزی در پایان گفت: به طور قطع دهکهای پایین جامعه از گران شدن نان آسیب خواهند دید.
اگرچه افزایش دستمزد کارگران خباز وابسته به افزایش قیمت نان است ولی گرانی نان راه چاره نیست. گران شدن نان نه تنها هزینههای روزمره زندگی را افزایش میدهد بلکه زنگ خطر افزایش قیمت کالاهای اساسی دیگر را نیز به صدا درمیآورد. به نظر میرسد دولت باید توجه بیشتری به موضوع «نان»، به عنوان قوت غالب خانوادههای ایرانی داشته باشد. اگرچه سفره خانوادههای ایرانی نسبت به قبل کوچکتر شده است ولی با افزایش قیمت نان، این سفره تهی، خالیتر هم میشود.
نظر شما