تا کی می‌توان با سه قهرمانی ایران در آسیا که در سال‌های ۱۹۶۸، ۱۹۷۲، ۱۹۷۶ رخ داده پُز داد و مدعی بود که قدرت اول و دوم آسیا هستیم؟ تا کی خودمان را با رده‌بندی فیفا گول بزنیم؟ ما چهار دهه است که در برابر فوتبال حرفه‌ای شرق آسیایی کره و ژاپن هیچ حرفی برای زدن نداریم. مقایسه فوتبال ایران با فوتبال ژاپن مثل مقایسه اسب‌سوار با بنز آخرین مدل است. اسب‌سواری زیبا است و اسب‌سوار استعدادهایی دارد ولی پیروزی برای بنز آخرین مدل است.

چرا ناکامی چهل و چند ساله‌ فوتبال ایران ادامه خواهد داشت؟

سلام نو – سرویس ورزشی: پرسپولیس با وجود این‌که برای دومین بار به فینال جام باشگاه‌های آسیا رسید، باز هم در رسیدن به قهرمانی ناکام ماند. از تصمیمات جنجالی داور تا تعویض‌های یحیی و دست مهدی شیری که کار پرسپولیس را تمام کرد به عنوان دلایل باخت سرخ‌پوشان نام برده می‌شود.

اما اگر واقع‌بین باشیم متوجه می‌شویم دست مهدی شیری و تصمیم داور تنها بهانه‌هایی برای باخت هستند. اگر مهدی شیری دستش را بلند نمی‌کرد و پرسپولیس گل می‌خورد شاید امروز همه حسرت این را می‌خوردیم که کاش شیری دستش را بلند می‌کرد تا موقعیت گل صد در صد کره‌ای‌ها به یک پنالتی ۵۰-۵۰ تبدیل شود. اگر یحیی زودتر تعویض می‌کرد، همه از این می‌گفتیم که کاش تعویض نمی‌کرد!

واقعیت این است که این‌ها اما و اگرهای غیر قابل محاسبه است. درست مثل بازی ایران و ژاپن در جام ملت‌های آسیا که مدام با خودمان تمام احتمالات را مرور می‌کردیم. اگر اعتراض بی‌مورد نمی‌کردیم، اگر موقعیت‌شناس بودیم و هزاران اگر دیگر که اگر تحقق می‌یافت ایران به فینال آسیا می‌رسید.

اما واقعیت این است که فوتبال بازی اما و اگر نیست. شانس در فوتبال موثر است، تیم‌ها روز خوب و بد دارند و ممکن است یک تیم خوب در یک بازی یا حتی یک سری از رقابت‌ها ناکام بماند، اما ناکامی چهل ساله‌ فوتبال ایران را به شانس، داور بد، دشمنی AFC و این دست مسائل نمی‌توان حواله داد.

کمی بیش از چهار دهه است که هیچ‌کدام از تیم‌های ملی و باشگاهی فوتبال ایران هیچ افتخار قابل طرح در سطح بین‌المللی کسب نکرده‌اند. بزرگ‌ترین دست آورد فوتبال ایران در جام جهانی در این چهل سال، دو صعود متوالی و کم دغدغه به جام جهانی و شکست مراکش و آمریکا در این رقابت‌ها است! در فوتبال باشگاهی هم دو قهرمانی استقلال و یک قهرمانی پاس منحل شده تهران در جام باشگاه‌های آسیا تنها افتخارات فوتبال ایران است. قهرمانی‌هایی که از آخرین آن‌ها ۲۸ سال می‌گذرد.

واقعیت تلخ پیش روی ما این است که دست ایران در چهار دهه گذشته در زمینه فوتبال بسیار خالی بوده است. ایران شروع خوب و قدرتمندی در آسیا داشت، اما ستاره اقبالش بسیار زود افول کرد. پدیده‌هایی مثل علی دایی، مهدی مهدوی‌کیا، علی کریمی، علیرضا جهانبخش یا سردار آزمون هم دست آورد فوتبال ایران نبودند، بلکه دست آورد استعداد و تلاش شخصی بودند.

تا کی می‌توان با سه قهرمانی ایران در آسیا که در سال‌های ۱۹۶۸، ۱۹۷۲، ۱۹۷۶ رخ داده پُز داد و مدعی بود که قدرت اول و دوم آسیا هستیم؟ تا کی خودمان را با رده‌بندی فیفا گول بزنیم؟ ما چهار دهه است که در برابر فوتبال حرفه‌ای شرق آسیایی کره و ژاپن هیچ حرفی برای زدن نداریم. مقایسه فوتبال ایران با فوتبال ژاپن مثل مقایسه اسب‌سوار با بنز آخرین مدل است. اسب‌سواری زیبا است و اسب‌سوار استعدادهایی دارد ولی پیروزی برای بنز آخرین مدل است.

چهار دهه است که فوتبال ایران از حرفه‌ای شدن تنها اسمش را یدک می‌کشد. این عقب ماندن این‌قدر جدی بوده است که ما امروز از فوتبال حرفه‌ای عربستان و به خصوص قطر هم عقب‌تر هستیم. تا کی می‌خواهیم با حرف‌های نژادپرستانه و متعصبانه و تمسخر عقب‌ماندگی خود را پنهان کنیم؟ برنامه قطر برای پرورش استعدادها را نگاه کنید! حضور ستاره‌ها در فوتبال حاشیه خلیج‌فارس را مرور کنید.

ما امروز برخلاف ژاپن، کره، چین و قطر نه تنها هیچ برنامه‌ای برای پرورش استعدادهای خود نداریم بلکه توان جذب مربیان درجه سه و چهاری مثل گابریل کالدرون و آندره استراماچونی را نیز از دست داده‌ایم.

حالا ای‌اف‌سی را به دشمنی با ایران متهم کنیم، اوج آمادگی بدنی و فوتبال هوشمندانه‌ کره‌ای‌ها در برابر پرسپولیس را نبینیم، تجربه و تسلط مربی رقیب در برابر یحیی را نادیده بگیریم. قطعاً این نگاه التیام‌بخش طرفداران پرسپولیس و استقلال خواهد بود، اما هیچ‌کدام از این مسائل فاصله بزرگ بین فوتبال ایران و آسیا را پر نمی‌کند.

برای درک این فاصله حرفه‌ای‌گری تنها کافی است به رفتار صدا و سیما نگاه کنید. بزرگ‌ترین سازمان رسانه‌ای کشور ظاهراً نه تنها زحمت خرید حق پخش فینال را به خود نداد، بلکه تصاویر چشم باریک شده‌ آل‌کثیر را به عنوان تصویر پشت مجریانش انتخاب کرد! این تصور که ما خوب، حرفه‌ای، توانمند هستیم و ای‌اف‌سی اجازه قهرمانی ایران را نمی‌دهد شاید مهیج باشد، اما متوهمانه، بی‌فایده و غلط است.

برای تفاوت سطح فوتبال ایران با کره و ژاپن و عقب‌گرد فوتبال ایران در این سال‌ها حرف‌های مهدی مهدوی‌کیا در ویژه‌ برنامه آنتن برای فینال آسیا را مرور کنید:

«از سال ۹۸ تا ۲۰۰۳ حدود ۱۳-۱۴ بازیکن ایرانی در بوندس لیگای یک یا ۲ بازی می‌کردند اما الان که سال ۲۰۲۰ است حتی یک بازیکن ایرانی در بوندس لیگا نداریم. آخرین بازیکن ایرانی بوندس لیگا علی کریمی بود که در شالکه بازی کرد. من و وحید هاشمیان سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ دیگر آخرین نسل بودیم. اما الان در فوتبال آلمان در هر تیم یکی دو بازیکن کره‌ای و ژاپنی داریم که فیکس بازی می‌کنند و بازیکنان موثری هستند.»

کد خبرنگار: ۹
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید