سلام نو – سرویس اجتماعی: دوربین را روشن میکند. جلوی آن مینشیند. رو به دوربین میگوید که از زندگی خسته شده و دیگر نمیتواند به زندگیاش ادامه دهد و به خودش شلیک میکند. این یک سکانس از یک فیلم سینمایی نیست، بلکه روایت واقعی از خودکشی یک نوجوان ۱۲ ساله است. این اتفاق تلخ و حیرت انگیز در منطقه سعادت آباد تهران رخ داد، آن هم در حالی که مادر بزرگ این نوجوان در خانه بود. والدین این نوجوان به تازگی از هم جدا شده بودند.
این خودکشی، اولین خبر خودکشی نوجوانان در چند وقت اخیر و حتی چند سال اخیر نیست. درست در روزهایی شبیه این روزها، در آخرین روزهای مهره ماه ۱۳۹۶ فیلمی از دو دختر نوجوان اصفهانی دست به دست میشد. در این کلیپ دو دختر نوجوان اصفهانی، با خنده و هیجان از همه خداحافظی میکنند و میگویند که در حال رفتن به یک پل عابر پیاده یا ماشین رو برای خودکشی هستند.
بسیاری در ابتدا فکر میکردند این فیلم یک شوخی ساده است، اما در نهایت مشخص شد کلیپ کاملا جدی بوده و یکی از دخترها به علت خودکشی جان خود را از دست داده است. دختر دوم هم به علت سقوط از پل با آسیبهای جدی در پا و گردن خود مواجه شد.
فراموشی یک هشدار
با خودکشی این دو نوجوان، هشدارهایی درباره شکاف نسلی داده شد. بسیاری از فاصله بین والدین و فرزندان گفتند و تاکید کردند اگر این فاصله پر نشود کودک و نوجوان نیاز خود را در خارج از خانواده جستوجو میکند. در همان فیلم هم مشخص بود که یکی از انگیزههای موثر در خودکشی دو دختر اصفهانی، چالش در روابط با دوست پسرهایشان بود.
هشدارهای آن روزها به مرور از خاطر رفت. نه کسی حواسش به شکاف میان نسلی بود و نه نیازهای جدید نوجوانان. از سال ۹۶ موج بحرانهای سیاسی و اجتماعی در ایران چنان پیوسته، بلند و عجیب بود که شکافهای میان نسلی و ضرورت شناخت بیشتر از دهه هشتادیها، عملا از خاطر رفت. تحریم پشت تحریم، مشکل پشت مشکل و فشار پشت فشار باعث شد تا عملا مسائل اجتماعی زیر سایه مسائل اقتصادی و سیاسی قرار بگیرند.
در این مدت، اگر خبری از خودکشی کودک یا نوجوانی بود در میان موج بزرگ اخبار تلخ گم میشد و به عنوان یک علامت هشدار و خطر مورد توجه قرار نمیگرفت.
طناب داری که دخترک ایلامی برای خود بافت
با این همه از ابتدای امسال، بار دیگر صدای زنگ خطر خودکشی میان نوجوانان و حتی کودکان بلند شده است. اولین خبر خودکشی، در فروردین سال جدید به گوش رسید. دختر ۱۱-۱۲ ساله ایلامی بعد از این که فهمید پدر و مادرش توان خریدن یک دست لباس نو برای او را ندارند، خود را دار زد!
به نوشته رسانهها این خانواده در خانهای نیمه مخروبه زندگی میکردند و پدر توان چندانی برای کار نداشت. دو دختر خانواده به سختی روزگار میگذراندند. تمام خواسته دختر این بود که برای عید یک دست لباس نو داشته باشد، اما خانواده توان خرید این لباس را نداشتند. به گفته رسانهها، لباسهای این دختر، چنان مندرس و غیر قابل استفاده بودهاند که او قبل از مرگش اقدام به سوزاندن تمام لباسهای مندرس و غیر قابل استفاده خود میکند تا بعد از مرگش، بچه های دیگر این لباس ها را نبینند.
همان زمان بسیاری این سوال را مطرح میکردند که یک دختر یازده ساله چرا باید به خودکشی فکر کرده؟ چطور دار زدن را یاد گرفته است؟
موج خودکشی بلند میشود
دو ماه پیش خبر خودکشی جدیدی منتشر شد. به گفته رسانهها یک نوجوان ۱۱ ساله در بندر دیر بوشهر به دلیل نداشتن گوشی مناسب برای شرکت در کلاسهای آنلاین، خودکشی کرده بود. آموزش و پرورش با وجود تایید خودکشی این پسر، ربط آن به نداشتن وسیله ارتباطی مناسب را تکذیب کرد.
کمتر از یک هفته بعد، استانداری بوشهر از خودکشی یک پسر ۱۵ ساله خبر داد. این پسر دو سال پیش به خاطر شرایط خانوادگی ترک تحصیل کرده بود و پدرش به دلیل قتل عمد، در زندان بود. معاون سیاسی استاندار بوشهر خودکشی دو نوجوان در کمتر از یک هفته را موضوع بزرگی دانست که نگرانیهایی را در جامعه ایجاد کرده است.
اما ماجرا به همین جا خلاصه نشد. در روز نخست آبان ۱۳۹۹، فرماندار نیشابور از خودکشی سه جوان ۱۵،۱۶ و ۲۲ ساله خبر داد. به گفته فرماندار این خودکشیها ربطی به چالش مومو نداشت و هر سه خودکشی به علت مسائل خانوادگی و بیارتباط به هم بود.
به این لیست باید ساجده ۱۵ساله که در بهزیستی مشهد دست به خودکشی زد، دختر رامهرمزی و خودکشی پسر ۱۸ ساله بخاطر نتایج کنکور را هم اضافه کرد.
زنگ خطر را جدی بگیریم
هرچند در مقایسه با دنیا، آمار خودکشی کودکان و نوجوان در ایران بحرانی نیست، اما به باور کارشناسان مسائل اجتماعی، آمار واقعی خودکشی کودکان و نوجوانان با آمار رسمی فاصله معناداری دارد. تا همین حالا هم چندین مورد خودکشی گزارش شده که رسما تایید نشده و بحث درباره آن ادامه دارد. به گفته عموم کارشناسان بیتوجهی به زنگ خطر فعلی در نهایت میتواند منجر به فاجعهای گسترده شود.
آنچنان که مشاهده شد از کودک ۱۲ ساله یک پزشک تا دختر ۱۲ ساله یک خانواده فقیر در ایلام همه و همه در معرض خطر خودکشی قرار دارند و لیست خودکشیها بلندتر از آن چیزی است که خواندید. سن حساس کودکان و نوجوان و بحرانها و چالشهای پیش روی آنان باعث میشود فقر، غم، تنهایی یا خشونت اثری مضاعف بر آنان داشته باشد.
در وضعیت فعلی تمام عاملهای تشدید کننده خودکشی در کشور ما افزایشی فزاینده داشته است. از فقر گسترده و کمر شکن تا افزایش معنادار انواع خشونت باعث تشدید ناامیدی و سردی فضای جامعه شده است. در شرایط فعلی نه تنها خانوادهها باید فاصلههای بین خود و کودکان و نوجوانان را کم کنند، بلکه دولت نیز باید به فکر راهکار باشد. پیشگیری از تبدیل خودکشی به یک اپیدمی، بسیار کم هزینهتر از درمان اپیدمی خودکشی است.
نظر شما