سلام نو – سرویس سیاسی: بهارستان دیروز روز پر کار و گرمی داشت. نمایندگان مجلس در جلسه علنی صبح روز یکشنبه با ۲۳۲ رأی موافقت کردند که طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها را به صورت دوفوریتی بررسی کنند، طرحی که به دنبال کاهش ارتباط با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و در صورت رفعنشدن تحریمها، خروج از برجام و ان پی تی است.
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، بعد از تصویب این طرح، گفت: «انشاءالله این طرح در دستور هفته جاری مجلس شورای اسلامی قرار بگیرد و بتواند بُعد امکانات صنعت هستهای را تقویت کرده و جلوی یاوهگوییها و اقدامات تروریستی دشمنان را بگیرد».
به جز این علی خضریان، نماینده تهران در مجلس، در سخنانی تند به دولت تاخت و محسن فخریزاده را شهید روز چهارشنبه دانست و نه جمعه. خضریان در سخنانی با حمله به حسن روحانی گفت وقتی "چهارشنبه حسن روحانی با تفکیک آمریکای بد و خوب، پالس مذاکره میفرستد و عراقچی برای جاسوس لبخند میزند، دشمن نیز با پیام ضعف در ترور تردید نمیکند."
حملات خضریان این جا پایان نمییابد و او در ادامه با تهدید دولتیها آنها را پادوی غرب مینامد و ادامه میدهد: "خروج از پروتکل الحاقی این پیام را به غربیها میدهد که نه تنها دوران بزن در رو تمام شده و دوران پادوهای شما نیز به پایان رسیده است. پادوهای غرب را در خرداد ۱۴۰۰ به زندان میفرستیم تا تکلیف این جاسوسیها مشخص شود."
اندوه حاصل از این ترور خونین که منجر به شهید شدن یکی از مهمترین و خدومترین چهرههای صنعت دفاعی کشور شد قابل درک است و این که مجلس بخواهد اقدامی در این حوزه انجام دهد قابل تقدیر است، اما آیا نظر و اقدام مجلس به عنوان یکی از قوای کشور نباید هیچ تفاوتی با یک شهروند عصبانی عادی داشته باشد و حتی باید منطق مجلس از منطق یک شهروند عادی برافروخته هم ضعیفتر باشد؟
به جز منطق ضعیف مجلس در تصویب طرحی که به خروج از برجام منجر میشود ما بار دیگر شاهد حملات تند، بیادبانه و بیانصافانه به دولت بودیم، حملاتی که پیش از این دو بار با تذکر جدی رهبری مواجه شده بود.
بیبرجام و با برجام؛ ترور روش اسرائیل است
دست فرمان فعلی مجلس همان اندازه که صادقانه و برآمده از احساسات است، همان اندازه برخلاف منطق و منافع ملی است. برجامی که امروز مجلس برنامه خروج از آن را دارد در همین وضع نیمه جان، باعث چند شکست دیپلماتیک آمریکا به خصوص در شورای امنیت سازمان ملل شد. همین برجام باعث لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران و خروج نام کسانی چون شهید فخریزاده از فهرست تحریمهای شد.
به باور برخی، از جمله بعضی از اهالی بهارستان برجام و پالس روحانی برای مذاکره با آمریکا عامل اصلی ترور شهید فخریزاده بود، اما واقعیت این است که چنین نگاهی تنها باعث کج فهمی دلیل ترور و هدف پشت آن میشود.
به اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ باز گردیم روزگاری که نه خبری از برجام و نه پالسی از مذاکره بود. در آن زمان دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی با مسئولیت سعید جلیلی و ریاست جمهوری با مسئولیت محمود احمدینژاد هر دو مخالف مذاکره بودند و رویکرد ایران رویکرد مقاومت حداکثری بود، اما این مسئله مانع ماشین ترور اسرائیل نشد و رژیم صهیونیستی یک سری عملیات تروریستی را علیه دانشمندان هستهای ایران اجرا کرد که باعث شهادت برخی از برجستهترین دانشمندان ایران، از جمله شهید مجید شهریاری شد.
محمود احمدینژاد چه پالسی به آمریکا داد؟ سعید جلیلی به چه کسی لبخند زد؟ چه کسی پادوی غرب بود و تکلیف کدام جاسوسها مشخص نشده بود که زنجیرهای از ترور دانشمندان هستهای ایران به راه افتاد؟ اگر واقعا امثال خضریان مدرک و مستندی دارند که پادوهای غرب بر سرکار هستند امروز باید جلوی آنها را بگیرند نه هشت ماه دیگر! چرا کشور باید هزینه بیشتری بابت در قدرت بودن پادوهای غرب و جاسوسها بدهد؟ اگر چنین باشد بیتردید نظام هم مصلحت را بر ادامه کار چنین دولتی نمیداند. اما اگر مدرکی ندارند چرا با آن برخورد نمیشود تا در اوج جنگ اقتصادی و امنیتی علیه ایران که نیاز به هم دلی است این طور بر طبل جدایی نکوبند؟
این ترورها نه تنها باعث اتهام به دولت نشد بلکه جلوی مذاکرات آینده دبیر شورای عالی امنیت ملی با ۵+۱ را هم نگرفت. آن طور که ایسنا در ۱۵ آذر ۱۳۸۹ نوشت "دکتر جلیلی گفتوگو با کاترین اشتون و نمایندگان ۱+۵ را با یاد شهید شهریاری و محکومیت شدید اقدام تروریستی علیه وی آغاز کرد".
آن چنان که به وضوح مشخص است ترور دانشمندان هستهای چندان ربطی به وجود و عدم وجود برجام ندارد و تاثیر گذاری بر روی روندهای دیپلماتیک از اهداف اصلی اسرائیل نیست. نگاهی به روند ترورهای رژیم صهیونیستی در ایران نشان میدهد که هدف اصلی از ترور، آسیب زدن به صنعت و سیاست دفاعی ایران است.
از ترور فخریزاده تا علیمحمدی، سوژههای ترور صهونیستها چهرههای کلیدی سیاست دفاعی ایران بودند.
به وضوح مشخص است ترور شهید فخریزاده نیز در مسیر همان ترورهای سابق است و اسرائیل که یک بار در ترور این چهره کلیدی صنایع دفاعی ایران ناکام مانده بود این بار از فرصت دو ماهه ترامپ در کاخ سفید و صبر استراتژیک ایران نهایت استفاده را برد تا حداکثر ضربه ممکن را به کشور بزند.
در کنار این، هدف ثانویه رژیم صهیونیستی وا داشتن ایران به واکنش هیجانی و احساسی بوده، به خصوص در وضعیت کنونی که محور عربستان، اسرائیل و امارات به طور روشن نگرانی خود از احیای برجام را اعلام کردهاند و حاضرند هر هزینهای را بدهند که پیکر نیمه جان برجام متلاشی شود و هیچ گفتوگویی بین تهران و واشنگتن رخ ندهد.
در این وضعیت چرا نمایندگانی که همیشه نگران بازی کردن در زمین دشمن هستند عملا باید به گونهای عمل کنند که با عقیم سازی و نابودی برجام، دشمنترین دشمنان ایران شاد شود و سود حداکثری را از ترور دانشمند و مدیر ارشد صنایع دفاعی ما ببرد؟
البته واکنش هوشمندانه و غیراحساسی نافی پاسخ مناسب و درست به عاملین و حامیان این ترور نیست و به طور قطع باید پاسخ درخور، متناسب و هم وزن به این ترور داده شود تا تروریست جسارت بیشتری پیدا نکند، اما قطعا خروج از برجام، ان پی تی یا اقداماتی از این دست پاسخ مناسب به این ترورها نیست، بلکه اقدامی است که به کامیابی بیشتر تروریستها منجر میشود.
نظر شما