به زبان ساده اقتصاد هم باید گفت اگر ما با آمریکا مذاکره کنیم و از بهار ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ که مقصد افق ۲۰ ساله است سالی ۸ درصد رشد مطلق داشته باشیم در بهترین حالت تازه به سال ۱۳۹۰ باز می‌گردیم.

کلید بحران اقتصادی ایران در دست کیست؟

سلام نو – سرویس اقتصادی: اقتصاد ایران حال و روز خوشی ندارد و این مسئله چیزی نیست که به بحث و حرف زیادی نیاز داشته باشد. توروم، رکود، فساد و عدم ثبات اقتصادی آن چنان هویدا است که حتی مسئولین مختلف فارغ از گرایشات سیاسی خود مجبور به اعتراف به شرایط بد اقتصادی کشور هستند.

ایران تا پیش از کرونا نیز به لطف تحریم‌های ضدانسانی آمریکا با رشد منفی اقتصادی، تورم و البته بیکاری قابل توجه رو به رو بود. بعد از کرونا اما عمق تمام این مشکلات بیشتر و بیشتر شد و دولت هم با توجه به فقدان منابع مالی و قدرت مدیریتی کم نتوانست حمایت خاص و موثری از خانواده‌ها یا مشاغل مختلف بکند.

برخی برای گشایش اقتصادی چشم به مذاکراه با آمریکا دوخته‌اند ولی وضعیت فعلی اقتصادی ایران امروز به یک چرخه معیوب بدل شده که بعید است با مذاکره با آمریکا یا رئیس جمهور اصولگرا یا حتی نظامی حل شود. تنها کافی است به دوران برجام بازگردیم و ببینیم چطور همان اندک فرصت‌های اقتصادی ایجاد شده یا به دلایلی استفاده نشد یا برای واردات کالاهای لوکس هدر رفت.

چرا مذاکره با آمریکا به تنهایی مشکل اقتصاد ایران را حل نمی‌کند؟

مرکز آمار گفته است تورم نقطه به نقطه به ۴۶.۴ درصد رسیده است، ولی با نگاهی کلی به وضعیت قیمت‌ها به نظر می‌رسد تورم عملا بین ۷۰ تا ۸۰ باشد، برای این‌که بسیاری از کالاها در یک سال گذشته بیش از صد در صد گران‌تر شدند. درصد تورم سالانه هم بالای ۵۰ درصد است که با نرخ بیکاری ۲۴ درصدی که توسط مرکز پژوهش‌های مجلس اعلام شد نرخ فلاکت بالای ۷۴ درصد را به ما نشان می‌دهد.

این به زبان ساده به آن معنا است که تک تک مردم و تمام خانواده‌ها فقیرتر شده‌اند. شیر، مرغ و گوشت کمتر می‌خورند و جامعه ایران به سمت هندی شدن و فقیر و غنی شدن مطلق پیش می‌رود.

به زبان ساده اقتصاد هم باید گفت اگر ما با آمریکا مذاکره کنیم و از بهار ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ که هدف افق ۲۰ ساله است سالی ۸ درصد رشد مطلق و رویایی داشته باشیم در بهترین حالت به سال ۱۳۹۰ باز می‌گردیم و این یعنی ایرانی که قرار بود در بهار ۱۴۰۴ در چند زمینه‌ اقتصادی و فناوری حرف اول خاورمیانه را بزند در بهترین حالت می‌تواند در سال ۱۴۰۴ به ابتدای دهه ۹۰ خود بازگردد، هدفی که با وضعیت فعلی اقتصاد بسیار خیال پردازانه، آرمانی و دور از دسترس است.

اما چرا اقتصاد ایران به این روز افتاده و چرا حتی مذاکره با آمریکا و رفع تحریم هم به تنهایی نمی‌تواند آن را نجات دهد و از این سیکل معیوب کشنده خارج کند؟

واقعیت این است ناکارآمدی مدیران سیاسی و اقتصادی، تصمیم‌گیری سیاستمداران برای اقتصاد، خارج کردن اقتصاددانان کاربلد از چرخه تصمیم‌گیری و مشاوره، در کنار بیش از یک دهه تحریم کمر شکن آمریکا و فساد اقتصادی عملا ساختارهای اقتصاد ایران را از کار انداخته است و قطار اقتصاد را از ریل منطقی خارج کرده.

شاید حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور به این مسئله افتخار کند که در دوران تحریم نیازهای اساسی مردم تامین شد و دشمن ملت شکست خورده ولی واقعیت این است که حتی اگر نیاز اساسی تامین شده باشد بسیاری از مردم توان خرید و تامین بخش مهمی از نیازهای اساسی خود را ندارند و هزینه شکست دشمن بسیار بالا بوده.

ایرانی شدن اقتصاد

نیازهای اساسی اقتصادی شهروندان به طور کلی شامل خوراک، پوشاک و مسکن است که تامین هر سه آن‌ها در سال‌های اخیر با مشکل مواجه شده. در حوزه خوراک اساسی اقلامی مثل گوشت، مرغ، شیر و برنج یا از سبد خانوار حذف شده‌اند یا به طور محسوسی کاهش یافته‌اند.

در بخش پوشاک یک سال است که تقاضای خرید برای لباس ۷۰ درصد کاهش داشته است. این نه تنها به معنای ورشکستگی در این حوزه است بلکه به این معنا است که بسیاری از شهروندان حتی خرید حداقلی لباس شب عید را نیز از سبد خود حذف کرده‌اند.

در زمینه مسکن نیز به دلیل جهش قیمت مسکن و افزایش اجاره بها بخشی از شهرنشینان به حاشیه و حاشیه نشینی رفته‌اند. در کنار این زوج‌های جوان که ظرفیت و خواست تشکیل خانواده را دارند به خاطر هزینه‌های مسکن ترجیح داده‌اند رابطه خود را به شکل غیررسمی یا نیمه رسمی ادامه دهند و زندگی مستقل خود را آغاز نکنند.

در چنین شرایطی ایران شاید ونزوئلا نشده باشد اما خودش به مصداقی تازه در اقتصاد تبدیل شده که می‌توان آن را هم‌چون ونزوئلایی شدن اقتصاد، ایرانی شدن اقتصاد نامید.

کلید گشایش این شرایط اقتصادی چیست؟ واقعیت این است که مذاکره با آمریکا و رفع تحریم یا تغییر سیاست‌های پولی به تنهایی گرهی از اقتصاد ایران باز نمی‌کند. برای تغییر جدی و بنیادین در شرایط فعلی اقتصاد ایران به لغو تحریم‌ها، ارتباط اقتصادی با دنیا، استفاده از نظرات اقتصاددانان کاربلد، تغییر سیاست‌های پولی و مالی، بهره‌گیری از مدیران کارآمد و مبارزه جدی و اساسی با فساد به صورت هم‌زمان نیاز است.

در نتیجه کلید گشایش اقتصاد ایران در دست یک قوه نیست و نیاز به اراده حاکمیت، همکاری قوای مختلف و پشتیبانی و اعتماد پیوسته مردم دارد.

کد خبرنگار: ۹
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید

    ***