کسی که نتوانسته قائم‌مقام خودش را کنترل کند چگونه می‌تواند کشور را اداره کند؟

هر روز که به انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم نزدیکتر می‌شویم، حجم حملات به دولت و شدت و حدّت آن به شکل معناداری افزایش می‌یابد.

به گزارش سلام نو به نقل از ایرنا، فضای پس از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و تلاش جریان‌های گوناگون برای کسب عنوان «قهرمانی رفع تحریم» هم مزید بر علت شده تا جبهه‌ای تازه علیه دولت گشوده شود؛ این در حالی است که دکتر روحانی صراحتا و مکررا اظهار داشته نگاه سیاسی به موضوعاتی چون مذاکره با آمریکا فایده‌ای برای مردم ندارد و باید به منافع ملی و خواست مردم توجه کرد نه فایده جناحی و گعده‌ای.

نگاهی به الگوی عمل مخالفان دولت

به گفته خباز، این‌ها یک الگویی دارند و آن الگو چون بعضا موفق شده است، تصور می‌کنند این الگو همیشه نتیجه می‌دهد. نام این الگو آقای احمدی نژاد است، در صورتی که این حنا دیگر رنگی ندارد.

رمز موفقیت آقای احمدی نژاد، مخالفت کردن با مرحوم هاشمی رفسنجانی، دادن یک سری راهکارهای غلط، توهین و اهانت به آقای هاشمی رفسنجانی و سردمداران کشور بود.

او از خود یک قیافه معصومانه‌ای ساخت و به نتیجه هم رسید. البته آن نتیجه، یعنی به قدرت رسیدن احمدی نژاد، آثار بسیار بدی بر کشور بر جای گذاشت. این آقایان تصور می‌کنند آن نتیجه را می توان امروز هم به دست آورد. برای همین به جای بیان موفقیت‌های خودشان‌، عملا روش ترامپ و بایدن را پیش گرفته‌اند، یعنی تخریب طرف مقابل. یعنی همان کاری که احمدی نژاد انجام داد متاسفانه در انتخابات اخیر بین بایدن و ترامپ هم اتفاق افتاد.

در این روش کمپین و طرفداران یک نامزد شروع می کنند به تخریب فرد مورد نظر تا او را از صحنه خارج کنند. صاحبان  تفکری که گفتم تلاش می کنند دولت آقای روحانی  را ناکارآمد جلوه دهند در حالی که ناکارآمد جلوه دادن دولت به ناکارآمدی نظام منجر می شود. یعنی این نظام است که مردم با آن روبرو هستند و اگر رییس جمهور ناکارآمد تلقی شود طبیعتا کلیت نظام در ذهن مردم ناکارآمد خواهد بود. این افراد به این فکر نمی‌کنند برای یک دستمال قیصریه‌ای را به آتش می کشند.

توصیه رهبری برای سیاست‌ورزی؛ علاوه بر تقوای فردی تقوای اجتماعی لازم است

خباز در ادامه این گفت‌وگو درباره وضعیت اردوگاه منتقدان دولت اظهار داشت: اما نکته‌ای هم درباره شخصی که این روزها کمر به تخریب دولت بسته است؛ کسی که نتوانسته است قائم مقام خودش را کنترل کند و دو سال و خرده ای است قائم مقامش در زندان است چگونه می تواند ادعای اداره همه کشور را بکند. اگر این شخص از خلاف‌های قائم مقام خود خبر هم نداشته چگونه می خواهد پس فردا رییس جمهور شود و از بلوچستان، فارس، لرستان، آذربایجان و سایر نقاط ایران با خبر باشد؟ 

من نمی توانم بپذیرم که قائم مقام فلان شخص خیانتکار باشد ولی خود او درستکار باشد. حتی اگر خودش درستکار باشد ولی همین که نفهمیده است قائم مقامش آدم خائنی است این شخص طبیعتا دیگر مورد اعتماد نیست.

در ایام نمایندگی مجلس یادم است یک روز خدمت رهبری رسیده بودیم. ایشان فرمودند شما باید هم تقوای فردی داشته باشید هم تقوای اجتماعی؛ تقوای فردی یعنی خودتان مواظب خودتان باشید و تقوای اجتماعی یعنی مواظب رفقا و دوستان و همفکرانتان و زیر مجموعه نزدیک و خانواده تان باشید.