به گزارش سلام نو به نقل از تسنیم، نامش بر سر زبانها میآید ناخودآگاه ذهنِ مخاطب به سمت کارهای کمدی سینما و تلویزیون میرود؛ چون "یوسف صیادی" با "جنگ جوان" و "ساعت خوش" شناخته شد. او بازیگری است که شهرتش به اوایل دهه ۷۰ برمیگردد. کمتر کسی است که مجموعههای طنز سالهای ابتدایی این دهه را ندیده باشد.
صیادی در عرصههای مختلف از جمله بازیگری، کارگردانی و طراحی صحنه و لباس در سینما و تلویزیون فعالیت دارد. وی در مجموعههای تلویزیونی همچون "چک برگشتی"، "دست به نقد"، "در حاشیه"، "عینک آفتابی"، "چمدان"، "سه دونگ سه دونگ"، "مرد دو هزار چهره"، "دارا و ندار"، "پرواز ۵۷" و "قرارگاه مسکونی" جلوی دوربین رفته است.
این بازیگر در فیلمهای سینمایی "مأموریت غیرممکن"، "بازنشستهها"، "بازگشت به آینده"، "داماد خجالتی"، "پیتزا مخلوط"، "اخراجیها ۳"، "چگونه میلیاردر شدم"، "زنان ونوسی مردان مریخی"، "شیر و عسل"، "جیب پر پول"، "دلداده"، "صندلی خالی"، "دختر شیرینیفروش" و "پسر تهرونی" هنرنمایی کرده است.
یوسف صیادی در حالیکه کمکارتر از گذشته شده، تلویزیون سریال "چای نت" که به تازگی در آن ایفای نقش کرده را روی آنتن برد. برنامهای که مدتها است به دنبال ساخت آن در شبکه سه بوده و تا الان نتوانسته این کار ترکیبی را به پخش برساند و خیلی از موضوعات دیگر درباره ساخت سریالهای طنز جزو پرسشهایی بود که یوسف صیادی در جریان گفتوگو به آنها پاسخ داد.
* بگذارید از اینجا شروع کنیم که مردم طنازان قدیمیشان را فراموش نمیکنند؛ شاید هم در کوچه و خیابان و یا از طریق فضای مجازی به شما گفته باشند چرا مثلِ گذشته در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی حضور فعال ندارید. دلیل این غیبتهای وقت و بیوقت چیست؟
الان شرایط طوری است حتماً نباید باشم! یعنی اینکه به هر حال کار شاخصی هم این روزها روی آنتن تلویزیون نیست. ایده و طرحی که بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد متأسفانه یا جزو سلیقه برخی از دوستان نیست و یا اگر هست به ما میگویند اسپانسر پیدا کنیم. گاهی اسپانسر هم پیدا میشود آن شرکت و یا مؤسسهای نیست که مورد تأیید صداوسیما باشد. طولانی شدن این پروسه گرفتن مجوز و آوردنِ اسپانسر برای برنامهای که میخواستم بسازم، بیانگیزه، ناراحت و خستهام کرده است.
* چه برنامهای بود؟
همین برنامههای ترکیبی ۱۰۰ شبی که مجوز ساخت از شبکه سه سیما داشتم. سه سال پیش مطرح کردیم و مشکل تأمین بودجهاش بود. به دنبال اسپانسر رفتیم که تا الان موانع مختلفی بر سر راهش قرار دادند. روزی گفتند اسپانسر؛ حامی مالی هم پیدا شد گفتند طرفِ قرارداد با صداوسیما نیست و خیلی از بهانههای دیگر که نمیدانم برای چه این موانع جدید را ایجاد میکنند.
برنامه ترکیبی به نام "سر حال شو" است که فرم جدیدی دارد. واقعاً میتوانم بگویم در برخی از بخشهایش، برای اولین بار قرار است اجرا بشود. بخش طنز، گفتوگو محور، سرگرمی و خیلی از آیتمهای با طراوت برای این برنامه طراحی کردهام تا مخاطب با تماشایش، انرژی مثبت بگیرد. اصلاً نامِ برنامه این پیام را به مخاطب میدهد "سرحال شو"!
این انتقال انرژی در این شرایط روحی و اقتصادی لازم است و این برنامه را با همین هدف تزریق انرژی و موج مثبت، طراحی کردیم. میتوان گفت فرم و اجرایش به دلیل مخاطبپذیریاش خیلی متفاوت و نو طراحی شده است. واقعاً آنقدر رفتم و آمدم برای گرفتن مجوزِ تولید و زمان گذشته، دلسرد شدم.
* این روزها سریالها همه یک شکل شدهاند و آن نوستالژی گذشته را ندارد و هنوز هم مجموعههای دهههای قبل، برای مردم تازگی دارند.
من هم این طراوت و تازگی نوستالژیهایی که پخش میشوند را میبینم و اعتقاد دارم آیفیلم سریالهایی را در تلویزیون تکرار میکند که عموماً ارزش دیدن دارند و زنده کننده خاطرات است. احساس میکنم در کارهای گذشته، دقت و توجه به کیفیت برای گروه سازنده بیشتر اهمیت داشت و به آن توجه میکردند. همانطور که برای انتخاب نقش هم برای بازیگر مهم بود که فیلمنامه و کلیت کار به چه صورت است؛ چقدر مخاطب با این کار ارتباط میگیرد.
چون فیلمنامه حرف اول را میزند؛ فکر میکنم فیلمنامه در همان ابتدا که به بازیگر، پیشنهاد میشود، مبنای خوبی برای قضاوت است. فضایی که در فیلمنامه ترسیم میشود معمولاً میتواند کلیت کار را برای بازیگر مشخص کند. من به طول و کمیّت نقش زیاد فکر نمی کنم؛ ممکن است که فقط در یک سکانس بازی داشته باشم اما اگر با نقش ارتباط برقرار کنم حتماً آن را میپذیرم.
* مجموعه نمایشی "چای نت" با موضوع سواد رسانهای و فضای مجازی به تهیهکنندگی امیرحسین طالبی کاشانی و کارگردانی آرش تیمور نژاد از شبکه پنج سیما پخش شد و بعد از مدتها مخاطب شما را روی آنتن سیما دید. کاری که به مهارتهای موردنیاز مردم در فضایمجازی پرداخت اما نتوانست توفیق چندانی به لحاظ جذب مخاطب داشته باشد. چه شد که قبول کردید در این سریال بازی کنید؟
من بازیگرم و در میان پیشنهاداتی که میشود، یکی را انتخاب میکنیم که این روزها هم همین انتخاب سختتر شده است. در روزهایی که بیش از هر موقع دیگر، نیاز به برنامهسازی و سریالسازی و تزریق انرژی و شادی به مخاطب است. متأسفانه مثل قبل این اتفاق نمیافتد. قبلاً نیاز بود الان این نیاز گستردهتر و ضرورتِ بیشتری پیدا کرده، شاید به این منوال پیش برویم چه بسا فضای مجازی جای تلویزیون را بگیرد.
درباره سریال "چای نت" باید بگویم که اصل ماجرایش یعنی پرداختن به فضای مجازی برای خودم دغدغه بود. جریان رسانهای که به شدت و با سرعت فضای جامعه را میپوشاند؛ اما همانطور که شما هم اشاره کردید بسیار سطحی به تصویر کشیده شد. صحبتهایی که با ما داشتند قرار بود بعد از این ۲۰ قسمت، قسمتهای بعدی ساخته شود و آنها سطح بالاتری از کیفیت را داشته باشند و در واقع به شکل جدّیتری وارد این مقوله مهم بشوند؛ شاید هم در آیندهای نه چندان دور این اتفاق بیفتد.
این موضوعات میتواند برای ذهن و فکر کسانی که در فضای مجازی فعالند، مفید و سازنده باشد. سازندگان این سریال تلویزیونی میتوانند در قسمتها یا فصلهای آیندهشان، مثلِ خیلی از کارهای دیگر که ۹۰ شبی و ۱۰۰ شبی شدند جا بیفتند و مردم با آنها همراه شوند. آنگاه دغدغههای مهمتر و جدّیتری را مطرح کنند.
* این روزها متأسفانه سریال طنز قابل توجهی روی آنتن نمیرود و برخی از کارها هم با وجود طنازان صاحبنامش شکست میخورند؛ به نظر شما چرا کارهای طنز ما دلپذیری گذشته را ندارد؟
متأسفانه طنز با هجو توأمان شده است. موقعیت در اختیار برنامهسازان و سریالسازانی قرار گرفته، اولاً انگشتشمارند و ثانیاً عمدتاً این کاره نیستند. نباید کار فقط دست یک عده باشد و سلایق و نگاههای مختلفی را با خود به همراه داشته باشد که به جای جذابیت، مخاطب را خسته کند. البته به کسانی هم که در این کارها مشغولند نباید خرده گرفت و باید امرار معاش کنند. کسانی که به عنوان دستاندرکار اصلی یا مدیر در بالای سر کار قرار دارند باید کار را به کاردان بسپارند.
* وقتی راجع به تلویزیون و اتفاقات امروز آن صحبت میکنید در لحنتان نوعی ناراحتی هم به نظر میرسد.
به خاطر این برنامه واقعاً اذیت شدم که نامش را کملطفی و نامهربانی میگذارم. اصلاً برنامهسازی و سریالسازی هم مثل قبل نمیشود و بعد میبینیم با طرحها و ایدهها هم چنین برخوردی میشود. رونق تولیدات تلویزیون و دلپذیری آنها باعث میشد لحظاتی هم شده جلوی سرعت انتقال مفاهیم نامأنوس با فرهنگِ ایرانی که در برخی از شبکههای ماهوارهای وجود دارد، گرفته شود. بیننده ایرانی دوست دارد کارهای خوب تلویزیونی را ببیند، همانطور که در گذشته ثابت کرده که به رسانه میهنی بیشتر تعصب دارد.
واقعاً رسانه ملّی با برنامهسازی و سریالسازی درست میتواند خیلی از مشکلات مردم را حل کند. البته نه با نگاههای سطحی، بلکه با فیلمنامهها و طراحیهای اصولی و عمیق در مسائل، میتواند جلوی خیلی از اشتباهات تربیتی، پرورشی، خانوادگی و مشکلات اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاسی و فرهنگی را هم بگیرد. تلویزیون در گذشته مؤثر بوده کماکان هم میتواند تأثیرگذاریاش را حفظ کند. متأسفانه با این نوع مدیریت و برنامهسازی، رفته رفته جای خودش را به فضای مجازی میدهد که با شدت و سرعت جلو میرود.
البته این تکنولوژی که بسیار قابل استفاده است به شکل ناصحیحی در بین خانوادهها و کودکان پیگیری میشود. تلویزیون اینجا میتواند با برنامهسازی و سریالسازی هوشمندانه و مؤثر، جلوی این ذائقهسازیهای نامطلوب را بگیرد.
* میدانید خیلی از طنازان ما این روزها در سینما و حتی تلویزیون، نقشهای جدّی بیشتر تجربه میکنند. شما هم که تجربه داشتید خصوصاً در سریال "معمای شاه"؛ آیا قرار است یوسف صیادی هم بیشتر در نقشهای جدّی، متمرکز شود یا طنازیهای جدید از او خواهیم دید؟
سریال خانگی پیشنهاد شد که قرار است به عنوان بازیگر در آن پروژه حضور داشته باشم. در تلهفیلمهای تلویزیونی هم بازی کردهام که از عاقبت پخش آنها بیخبرم. همین روزهایی که مردم میگویند و شما میگویید چرا من نیستم؟ در همین پروژههای نامعلوم کار کردهام. اما در مورد نقشهایی که علاقهمندم ایفایشان کنم باید بگویم که من از ابتدا علاقه خاصی به کارهای طنز داشتم؛ سعی دارم کارهایی که میسازم یا بازی میکنم، کمدی باشند.
چندین مورد هم پیش آمده که کارهای جدّی بازی کردهام و پیشنهاداتی هم داشتهام اما علاقهام بیشتر به کارهای کمدی است. چون فکر میکنم الان طنز سرگرمی نیست بلکه یک نیاز است. انرژی که بینندگان از کارهای طنز میگیرند، کاملاً محسوس است، به همین دلیل به عنوان یک بازیگر دوست دارم در کارهای کمدی حضور داشته باشم.
بازیگر دوست دارد ژانرهای مختلف بازی کند و امتحان میکنم اما دوباره به سمت مسیر خودم یعنی طنز برمیگردم. چون رسالت ما شاد کردن مردم است و این نیاز و رسالت برای من برکت دارد. چون شادی مردم همیشه آرزویم بوده و هست.
* آقای صیادی به نظر شما چرا در این سالهای اخیر بازیگرها بیشتر به سمت اجرای برنامهها و مسابقات تلویزیونی آمدهاند یا در آگهیهای بازرگانی تبلیغ میکنند؛ دلیلش چیست؟
نمیتوان به آنها خرده گرفت که آنجا مجری میشوند و اینجا آگهی بازرگانی تبلیغ میکنند. چون این روزها هیچ چیزی سرجای خودش نیست. وقتی خوانندهها بازیگر میشوند و فوتبالیستها وارد این عرصه میشوند. شاید هم کار دیگری نمیتوانند بکنند و پیشنهادی ندارند. و بازیگر هم باید برای امرار معاش خود کاری بکند. فقط اینکه هر کاری میکنند آن کار را درست پیش ببرند. عمدتاً این اتفاق نمیافتد و انتظار میرود اگر قرار است بازیگری اجرا را تجربه کند حداقل بیشتر بداند و بازیگری را با مجریگری اشتباه نگیرد. آنجا باید بازیگری کند و اینجا اجرا!
* آرزوی یوسف صیادی در این روزهای تلخِ کرونایی چیست؟
انشاءالله کرونا از بین برود و مردم دوباره شاد باشند. در یک رفاه نسبی و به اتفاقی که لیاقتش را دارند برسند. در حال نگارش فیلمنامهای هستم که اگر شرایط آن فراهم شود برای سینما این فیلم را جلوی دوربین خواهم برد. این کار موقعیتهای طنز هم دارد. با وجود کرونا نمیتوان پیشبینی داشت و با برنامه جلو رفت.
نظر شما