به گزارش سلام نو به نقل از تابناک، سهامی که تحت «سهام عدالت» بین مشمولان این طرح توزیع شد و حدود ۴۹ میلیون نفر از جمعیت کشور، این نوع سهام را دریافت کردند، با این عنوان در آبان ۱۳۸۴ و چند ماه پس از تشکیل دولت اول محمود احمدی نژاد مطرح شد.
ایده اولیه و خام سهام عدالت، تعلق به علی اکبر هاشمی رفسنجانی داشت. او در انتخابات سال ۱۳۸۴ با این وعده انتخاباتی آمده بود که بخشی از سهام شرکت های دولتی را نیز تقسیم می کند ولی پس از به قدرت رسیدن رقیب هاشمی رفسنجانی، یعنی احمدی نژاد طرح اعطای سهام شرکت های در قالب سهام عدالت مطرح و پیگیری شد. با محمدرضا ژیلایی، کارشناس بازار سرمایه، به طور ویژه تحولات سهام عدالت پس از آزاد سازی و فراهم شدن امکان خرید و فروش آن در سال ۱۳۹۹ تجزیه و تحلیل شده است.
*اعطای سهام عدالت در سال ۱۳۸۴ و در هیات دولت وقت تصویب شد و برگه به دارندگان آن داده شد. مسائل مربوط به سهام عدالت ادامه داشت تا این که آزاد سازی سهام عدالت در سال ۱۳۹۹ عملی شد. نهایتاً سهام عدالت با مبالغ یک میلیون تومانی، ۵۳۲ هزار تومانی و ۴۹۰ هزار تومانی به مشمولان داده شد. در پایان روز سه شنبه قیمت سهام عدالت ۵۳۲ هزار تومانی به حدود ۹ میلیون تومان رسید. از ابتدا سهام عدالت با هدف تحقق عدالت اجتماعی و توانمند سازی اقشار کم درآمد اعطا شد. به نظر شما، در نهایت با اعطای سهام عدالت این اهداف توانست تحقق پیدا کند؟
دولت آن موقع، یک دیدگاه عدالت اجتماعی داشت. بقیه پروژه هایی که آن دولت در آن زمان راجع به آنها فکر می کرد مثل مسکن مهر با همین دیدگاه پیگیری می شد و کلاً رویکرد دولت آقای احمدی نژاد، این طور بود.در همان سال ها، برخی نسبت به این نوع سیاست ها انتقاد می کردند و آنها را پوپولیستی می دانستند. به هر حال این نوع اقدامات، در دستور کار دولت آقای احمدی نژاد بود. البته ما می دانیم که مسکن مهر، چقدر نقص و کمبود داشت ولی با تمام انتقاداتی که وجود داشت، آن دولت سهامی را به عنوان سهام عدالت، بین مردم توزیع کرد و سال های طولانی هم، آن سهام فریز (عدم دسترسی) شد.
*این طور گفته شد که از محل سود سهام، پول این سهم ها که با تخفیف واگذار شده، برداشت شود و بعد هم آزاد سازی سهام اتفاق بیفتد.
بله ولی فقط هم در برخی سال ها سود با سهامداران سهام عدالت داده شد و سود چندانی به دست مردم نرسید. درست است که سهام عدالت از نظر اسمی به برخی از مردم کمک کرد و آنها توانستند در شرایط اقتصادی فعلی، سهام خود را بفروشند و مبلغی را کسب کردند ولی از لحاظ وضعیت سهامداری و بورسی برای شرکت ها، چندان نمیتوانست مفید باشد.در سال ۱۳۹۹ برخی افراد ریزش های بورس را به آزاد سازی سهام عدالت نسبت می دادند و می گفتند سهام عدالت باعث می شود چنین شرایطی پیش بیاید. به هر حال، مدیریت سهام عدالت می توانست بهتر از وضعی که اتفاق افتاد، باشد و یک ریسک جدید به بازار اضافه نکند.سهام عدالت حتماً توانست به برخی از اقشار جامعه کمک کند. مخصوصاً وقتی که الان تاثیر آن را می بینیم، می توانیم بگوییم برای برخی خانوارها تاثیر مثبت داشته است.
*با ریزش قیمت سهام بورسی از مرداد ۱۳۹۹ به بعد، آیا کسانی که سهام عدالت را بعد از آزاد سازی آن و قبل از ریزش بورس، فروختند و سود کردند به موقع اقدام کردند؟
بیایید یک مقدار از بالاتر به داستان نگاه کنید. من نمی توانم بگویم همه ولی بخشی از کسانی که سهام عدالت داشتند، جزو اقشاری بودند که شرایط درآمدی بالایی نداشتند و شرایطی نداشتند که به عنوان ذخیره سرمایه گذاری به این سهام توجه کنند.
اساساً گفته می شود کسانی که می خواهند سرمایه گذاری کنند پول اضافه خود را بیاورند. شما فرض کنید افرادی که در شهرهای کوچک زندگی می کنند و سهام عدالت را دریافت کرده اند. در وضعیتی که تورم بالایی را تجربه می کردیم، کسانی که با افزایش قیمت سهام بورسی، سهام عدالت خود را فروختند سود کردند.
برخی افراد، پولی را که با فروش سهام عدالت به دست آوردند و آن را از بازار خارج کردند آن را صرف خرید کالاهای اساسی و مایحتاج زندگی کردند. شاید این حس در کوتاه مدت برای این افراد، پیش بیاید که برنده بازار بودهاند. چون ممکن است برخی از این افراد، وقتی که شاخص کل بورس در محدوده ۲ میلیون بود، سهام خودشان را فروخته باشند.ما فرض کنیم که این افراد، در زمان فروش سهام و دریافت پول هم اذیت نشدند ولی من فکر نمی کنم در یک چشم انداز بلند مدت، نمی توانند ادعا کنند که برنده هستند.
*پس به نظر شما، در آینده قیمت سهام افزایش پیدا می کند؟
بله. با توجه به شرایطی که وجود دارد و وقتی روند کلی بازار و مهمتر از آن روند کلی اقتصاد را می بینیم هر وقت، کسی پیش من می آمد و می گفت با سهام عدالت خودم چه کار کنم، توصیه می کردم که حتماً سهام خودش را نگه دارد و تا زمانی که به پول آن نیاز پیدا نکند، نفروشد.
حتی اگر کسی می خواست سهام خودش را بفروشد در این مدت هم نمیتواند با آن کاری کند. البته سهام ارزشمندی در دارایی های سهام عدالت وجود داشت و دارد و این سهام، پتانسیل رشد زیادی دارند و خیلی خوب هست که بماند و فروخته نشود.
*یعنی شما نگفتید که احتمال سقوط بورس وجود دارد و فرضاً در اوج قیمت بفروشید و بعداً دوباره سهام بخرید؟
برخی بودند که این سهام، در کدهای بورسی آنها نشست و این افراد، مشغول خرید و فروش سهام بودند ولی افرادی بودند که سر از کار بورس در نمی آوردند. مطمئن باشید که اگر این افراد، سهام عدالت خودشان را می فروختند، اگر فرضاً دلار نمی خریدند، با آن پول کالای با دوام برای خودشان می خریدند یا آن را خرج مایحتاج زندگی می کردند. بنابراین، بهترین سناریو، نگهداری سهام عدالت بود.
*تعداد ۴۹ میلیون نفر سهام عدالت از دولت دریافت کردند. حدود ۱۴ میلیون نفر، در حد یک میلیون سهام عدالت گرفتند و ۳۵ میلیون نفر هم در حد ۵۰۰ هزار تومان سهام دریافت گرفتند.در مجموع نظر شما این است که کسانی که سهام عدالت به آنها تعلق گرفت این روحیه را نداشتند که به بازار سرمایه مسلط شوند؟
شاید تا دو سال پیش، حدود ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار کد بورسی فعال داشتیم و این افراد، در بازار دخیل بودند. وقتی این تعداد را با این جمعیت ۴۹ میلیون نفری مقایسه می کنم، به این نتیجه می رسم که درصد بالایی از کسانی که سهام عدالت به آنها تعلق گرفته بود اصلاً چیزی از بورس نمی دانستند.
*در مجموع دو نوع روش برای آزاد سازی سهام عدالت در پیش گرفته شد. یک روش فروش مستقیم بود و یک روش هم این بود که دارندگان سهام عدالت، خودشان این سهم ها را مدیریت کنند.
فکر می کنید کسانی که مدیریت سهام عدالت را خودشان بر عهده گرفتند چه وضعیتی داشته و دارند؟
کسانی که می خواستند بفروشند به بانک مراجعه می کردند و می گفتند فلان مقدار از سهمم را می فروشم. بانک هم به نمایندگی از این افراد، شروع به فروختن سهام می کرد. البته این فروش ها تاثیر منفی بر بازار می گذاشت ولی به خاطر این که این فروش ها، بازار را زیاد تحت تاثیر قرار ندهد، شاید ۲۰ روز یا ۳۰ روز طول می کشید تا پول فروش سهام توسط بانک به فروشنده سهام عدالت برگردد.
وقتی که مدیریت این سهام به شرکت های سرمایه گذاری استانی سپرده شد، بهتر شد. این شرکت ها متخصص داشتند و این متخصصان، بیش تر از بازار سر در می آوردند و می توانستند بهتر پول های مردم را مدیریت کنند و خیلی سناریوی بهتری بود.
*مدیریت سهام عدالت توسط خود افراد دارنده سهام چه وضعیتی پیدا کرد و آیا این روش بهتر هست یا نه؟
سهام عدالت، شامل سهم های چندین و چند شرکت بود. برای مثال، تعدادی از سهم های سهام عدالت، سهام بانک ملت بود و این سهام مختلف شرکت ها در پرتفوی افراد (سبد سهام) نشست. این سهام برای این افراد، تبدیل به سهام معمولی شد و در مقاطع مختلف زمانی، مثلاً دولت اعلام می کرد که ۳۰ درصد از سهام عدالت آزاد شد. این دارندگان سهام می توانستند ۳۰ درصد از سهام را بفروشند. این نوع افراد با این مقدار آزاد سازی می توانستند هر چقدر می خواهند از آن سهام آزاد شده را در بورس بفروشند.
*آیا این نوع افراد با مدیریت سهام عدالت خودشان، توانستند تا حدی با سهام خودشان در بورس حرفه ای برخورد کنند؟
این نوع سهام در سبد سهام افرادی نسیت که کد بورسی داشتند. کسانی که کد بورسی دارند و این کار را انجام می دهند، برخی حساب و کتاب ها را در نظر می گرفتند. البته در ریزش های بورس، این افراد اذیت می شدند.
وقتی که سهام یک شرکت به این صورت بین مردم توزیع می شود، مهمترین موضوع این است که سهام این شرکت، شناور می شود و شناوری سهام افزایش پیدا می کند. حتی سهمی مثل بیمه دانا یا بانک ملت جزو سهام عدالت بود و دارندگان این سهام، خیلی اذیت شدند.
به دلیل این که سهام شناور این شرکت ها خیلی بالا بود و نمیشد قیمت آنها را کنترل کرد. به هر حال، افراد با صلاحدید خودشان، اگر فکر می کردند سهم های خودشان به قیمت هدف رسیده ، اقدام به روش می کردند و انجام این کار در اختیار خودشان بود و چه سود و چه ضرر، اختیار کار در دست خودشان بود.
*بر اساس اظهاراتی که در فصل تابستان مطرح می شد بانک ها هم، پول فروش سهام عدالت را با تاخیرهای چند هفته ای پرداخت می کردند. در این زمینه انتقاداتی از سوی دارندگان سهام عدالت مطرح می شد.از دید شما، آیا در آن زمان واقعاً بانک مورد نظر، دیر می توانست سهام را بفروشد یا این که پول سهام فروخته شده را نزد خودش نگه میداشت؟
من فکر می کنم ترکیب از هر دو گزینه بوده است یعنی تا یک جایی، ملاحظات بازار را در نظر می گرفت و کارگزاری آن بانک احساس می کرد فشار فروش روی یک نماد بورسی زیاد است و یا وقتی که روند عمومی بازار نزولی بود، برای فروش صبر می کرد تا بازار مثبت شود.
کارگزاری بانک، منتظر می ماند تا معاملات شکل بگیرد و تقاضا وجود داشته باشد. در این حالت، یک مقدار زمان می برد. بعد از فروش هم، بانک می توانست منابع و پول حاصل از فروش سهام عدالت را نگه دارد. احتمال دارد که این طور شده باشد.
با قاطعیت نمی شود گفت که بانک، پول این افراد را حتماً نگه داشته است. ممکن است که بانک، یک مدت این منابع را نگه دارد و خودش از آن استفاده کند و بعد آن را به مردم بدهد.
*در دو مرحله، هر بازار ۳۰ درصد از سهام عدالت آزاد سازی شد. این نوع محدودیت در عرضه باعث می شد که فشار فروش ایجاد نشود و قیمت سهام این نوع شرکت ها سقوط نکند؟
در مجموع و به هر حال، فشار فروش ایجاد می شد، شاید نسبت به اندازه بازار بزرگی که داشتیم این اعداد زیاد به چشم نمی آمد، یک روز یادم هست که بازار خیلی ریخته بود و همان زمان بود که مردم می خواستند سهام صندوق سرمایه گذاری دارا دوم را عرضه کند. یکی از ماشههایی که برای بازار چکانده شد و الان بازار به این روز افتاده است، زمانی بود که معاون سازمان خصوصی سازی گفت ما نمی خواهیم صندوق دارا دوم را عرضه کنیم. روز بعد آن بازار با صف فروش مواجه شد.
یک عده می گفتند فروش سهام عدالت، باعث شده بازار تا این حد نابسامان شود. البته من فکر نمی کنم در حد و اندازه بزرگی، فروش سهام عدالت مقصر بوده باشد.
*در روز ۳۱ مرداد ۱۳۹۹ قیمت سهام عدالت کسانی که سهم ۵۳۲ هزار تومانی دریافت کرده بودند به ۱۶ میلیون و ۸۲۲ هزار تومان رسید که با مجاز شدن فروش ۶۰ درصدی می توانستند ۱۰ میلیون تومان آن را بفروشند.
در روز سه شنبه ۲۰ آبان ماه جاری قیمت این سهام عدالت تا ۸ میلیون و ۹۳۸ هزار تومان پایین آمده است. این نصف شدن ارزش سهام عدالت، نشان می دهد که کسانی که سهام عدالت داشتند فرضاً باید دیگر در مرداد امسال، سهام خود را می فروختند یا این که کسانی که سهام خودشان را نگه داشته اند می توانند در آینده آن پایین آمدن ارزش سهام جبران شود؟
کلاً طبیعت بازار سرمایه این طور است که همیشه نوسان را در دل خودش دارد و نه تنها بورس ما بلکه بازار بورس همه کشورها این طور است که رشد می کنند و بالا می روند و در یک جا اتفاق می افتد کاهش پیدا می کند.
بازار بورس واقعاً آئینه اقتصاد هر کشور است و با اقتصاد آن کشور نوسان می کند. ما اگر بخواهیم ببینیم که آیا در مجموع و نه تنها در موضوع سهام عدالت، بلکه سرمایه گذاری در بورس، چگونه است ما باید به صورت بلند مدت به داستان نگاه کنیم.
ما باید بازره زمانی را به اندازه ۳۱ مرداد تا آبان در نظر نگیریم و باید چند ساله ببینیم. در تمام بازه های زمانی ۵ ساله یا ۱۰ ساله یا ۱۵ ساله، عمدتاً بازار بورس توانسته است، تمام دارایی های دیگر را پشت سر بگذارد و رشد بالاتری را تجربه کند.
همین الان که الان ما صحبت می کنیم و شاخص از قله خود، حدود ۹۰۰ هزار واحد پایین آمده است، باز هم بازدهی یک ساله بورس از کُل آلترناتیوهای سرمایه گذاری، بیش تر است.
*به هر حال اگر از مرداد تا ۲۰ آبان را در نظر بگیریم یعنی حدود ۸۰ روز، ارزش سهام عدالت افرادی که ۵۳۲ هزار تومان گرفته بودند، حدود ۵۰ درصد از بین رفته است یا پایین آمده و از ۱۶.۸ میلیون ۳۱ مرداد یا از ۱۷.۸ میلیون ۲۶ شهریور امسال تا ۸.۹ میلیون تومان ۲۰ آبآبان پایین امده است.
بله ولی این دوره، دوره ریزش بازار است. اگر یک کم بازه زمانی بزرگتر در نظر گرفته شود قطعاً کسانی که سهام عدالت را دارند، کسانی که سهام عدالت خودشان را فروختند از نظر عایدی ای که به دست خواهند آورد ، پشت سر خواهند گذاشت.
*اگر تورم بالایی داشته باشیم قاعدتاً قیمت سهام می تواند افزایش پیدا کند. شما این عایدی بالاتر را با توجه به تورم می گویید یا ارزش واقعی و نه ارزش اسمی را در نظر دارید؟
یکی از محرک های اصلی بورس، حجم نقدینگی و تورم ناشی از آن است. ما به ره حال وقتی اثر اصلی و قدرت خرید بورس را برسی می کنیم، بورس همه اینها را جبران خواهد کرد ولی صبوری لازم بوده و یک مقدار استراتژیک تر نگاه کردن به داستان، لازم است و قطعاً این وضع برای بورس، اتفاق خواهد افتاد.
نظر شما