به گزارش سلام نو، روزنامه همشهری نوشت: بعد از سالها چشمانتظاری بالاخره متناسبسازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی و کشوری به ثمر نشست. بازنشستگان تامین اجتماعی از مرداد و بازنشستگان کشوری از مهرماه امسال طبق احکام جدید شاهد افزایش حقوقها بودند. آنطور که محمد شریعتمداری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی میگوید در پی اجرایی شدن متناسبسازی حقوق بازنشستگان، میانگین حقوق بازنشستگان ۷۷درصد افزایش یافته است. اما این افزایش حقوقها در روزگار پرتلاطم تورم و توفان گرانیها تا چه اندازه توانسته مشکلات معیشتی بازنشستگان را برطرف کند؟ این پرسشی است که در ادامه برخی بازنشستگان و کارشناسان به آن پاسخ میدهند.اظهارنظرهای بازنشستگان در این رابطه متفاوت است، اما همه آنها در یک موضوع متفقالقول هستند؛ اینکه اگر متناسبسازی حقوقها انجام نمیشد، قطعا معیشت آنها دهها برابر دشوارتر از شرایط فعلی میبود. هرچند بازنشستگان این اتفاق بزرگ را قدر میدانند، اما فشار اقتصادی همچنان در زندگی آنها یکهتازی میکند.
آقای حمیدی، بازنشسته تامین اجتماعی با سابقهای ۳۰ساله، ماهانه ۳میلیون و ۳۰۰هزار تومان حقوق دریافت میکند؛ مرد میانسالی که در تهران زندگی میکند، همسرش را از دست داده و درگیر هیچگونه بیماری نیست: «به لطف خدا سقفی بالای سرم دارم. در روزهایی که مثل الان مسکن نرخش ۱۰برابر جان آدمی نبود، صاحبخانه شدم. خدا رو شکر بچههایم سر خانه و زندگیشان رفتهاند و دستشان به دهانشان میرسد. اما باور کنید با وجود اینکه حقوقها از مرداد افزایش داشته، اگر بچهها نبودند، نمیتوانستم از پس مخارج روزمرهام برآیم.
چون بیکارم و مشغلهای ندارم در دخل و خرجها خیلی دقیق میشوم مثلا هزینه آب، برق، گاز، تلفن، اینترنت و شارژ ساختمان بهصورت میانگین در ماه ۶۰۰هزار تومان است. هزینه ایاب و ذهاب برای تهیه مایحتاج و انجام امور معمولی زندگی با توجه به شیوع کرونا دستکم ۵۰۰هزار تومان در ماه است. مواد غذایی هم که سر به فلک کشیده و همه میدانند و نیازی به گفتن نیست. زندگی واقعا بسیار سخت شده و این حقوق کفاف زندگی یک نفر را هم نمیدهد.»
شرایط زندگی برای بازنشستگانی که مستأجر هستند و فرزند بیکار در خانه دارند، بسیار دشوارتر است. آقای عباسپور میگوید: «همه آنقدر خوششانس نیستند که در این سن و سال خانه داشته باشند. با ۶۱سال سن مستأجرم. فکر نمیکنم غیرطبیعی هم باشد. راستش هر وقت آمدم خانه بخرم بدشانسی آوردم و موج گرانی آمد. قسمت بود یا هرچه الان ما مستأجریم؛ یک خانواده ۵نفری. ۲ دختر دمبخت تحصیلکرده و بیکار دارم و یک پسر تحصیل نکرده بیکار. هر روز خانهمان میدان جنگ است؛ دستتنگی از یک طرف و بیکاری و سر و سامان نگرفتن بچههایی که ۳۰سال را رد کردهاند هم از طرف دیگر. تنها پناهگاهم پارک بود؛ آن هم کرونا آمد و باید در خانه بشینم و جنگ اعصاب داشته باشم. اگر در توانم بود کمکشان میکردم. پدرشان منم؛ کسی که بعد از ۳۵سال زحمت به هیچجا نرسید. چه توقعی میتوانم از این بیچارهها داشته باشم؛ آن هم در این شرایط.»مرد پا به سن گذاشته که بازنشسته کشوری است، از چالشهای زندگیاش میگوید: «دخترم میخواهد به خانه بخت برود. یخچال ۵۰میلیون، تلویزیون ۱۵میلیون و... . با حقوق ۵میلیون تومانی به زحمت میتوانیم شکممان را سیر کنیم و فرصتی برای زندگی نیست. قبلا مسافرکشی میکردم الان بهخاطر کرونا این کار را هم از دست دادهام.»
آقای افکاری یک بازنشسته تامین اجتماعی خوشذوق است و در مورد همسانسازی حقوقها میگوید: «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا... ای کاش حقوقها قبل از این تورم همسانسازی میشد؛ آن وقت فرصت داشتیم خیلی از مشکلات را حل یا حداقل چند سال خوب زندگی کنیم. حقوقها فرض کن اصلا دوبرابر شده که نشده، اما خرج زندگی چی؟ ۱۰برابر شده. چه فایده؟ از این دست میدهند، از آن دست پس میگیرند.» اعتراض بازنشستهها به این نوع زندگی از سر خودخواهی نیست آنها فقط نگران خودشان نیستند: «ماها آردمان را بیخته و الکمان را آویختهایم. الان در سن و سالی به سر میبریم که آسودگی بچهها و نوهها ما را آسودهخاطر میکند، اما افسوس. روزهای سختی است؛ نه حال و وضع خودمان خوب است و نه حال و وضع بچههایمان. فشار از همهطرف محاصرهمان کرده. مشکلات خودمان به کنار با مشکلات معیشت بچههای حقوق بگیرمان که الان مزد ماهانهشان کفاف یک زندگی حداقلی را نمیدهد، چه کنیم؟ یک بازنشسته خودش تنها نیست، فرزند بیمار، فرزند بیکار، مطلقه، خلف و ناخلف دارد و همه اینها خرج دارد...» بهطور کلی بازنشستگان از متناسبسازی حقوقها خرسند هستند، اما به گفته آنها این افزایش حقوق نتوانسته حریف تورم و افزایش قیمتها شود. معیشت این قشر آسیبپذیر جامعه همچنان درگیر تلاطمهای اقتصادی است و برخی از بازنشستگان معتقدند اگر تورم کنترل نشود و این روند ادامه داشته باشد، دولت ناگزیر است دوباره و حتی چندباره حقوقها را افزایش دهد.
تورم از افزایش حقوقها سبقت گرفت
اکبر شیرمحمدی، مدیرکل امور فنی صندوق بازنشستگی کشوری، با بیان اینکه باید بازنشستهها درباره تأثیر متناسبسازی حقوقها در معیشتشان نظر بدهند، میگوید: «الان اوضاع اقتصادی بهنحوی است که حتی تجار و سرمایهداران هم گلایهمند هستند. با این حال میانگین حقوق بازنشستگان کشوری در سال۹۶ یکمیلیون و۸۰۰هزار تومان بود و الان ۵میلیون و۴۰۰هزار تومان است. یعنی ۳۰۰درصد میانگین حقوق بازنشستگان کشوری افزایش یافته است. شیرمحمدی با اشاره به اینکه با متناسبسازی حقوق بازنشستگان میانگین حقوق بازنشستهها را به کارمندان بسیار نزدیک کردهایم و بازنشستگان بابت آن رضایت دارند، توضیح میدهد: «طبیعتا این اقدام باعث رضایتمندی بسیاری از بازنشستگان شده است. اما باید این نکته را در نظر گرفت که تورم به همه اقشار جامعه فشار میآورد. بهنظر بنده هماکنون حقوق دریافتی بازنشستگان تا حدودی مناسب است چون میزان این حقوقها به دریافتی کارمندان نزدیک شده است. همچنین این اتفاق نشان میدهد که توجه دولت نسبت به دورههای قبل به بازنشستهها بسیار بالاتر از بوده است.» مدیرکل امور فنی صندوق بازنشستگی کشوری با تأکید بر اینکه طبیعتا اگر به علم اقتصاد هم نگاه کنیم با افزایش حقوقها افزایش نقدینگی بهوجود میآید و تورم بهخودی خود بیشتر میشود، میگوید: «برخی از اقتصاددانان با افزایش حقوق کارمندان و بازنشستگان مخالف هستند. به عقیده آنها افزایش حقوقها، افزایش تورم را به همراه دارد. اما با وجود این دولت تصمیم گرفت که حقوقها را افزایش دهد و این اقدام بزرگی است.» علی دهقانکیا، رئیس کانون بازنشستگان تأمین اجتماعی استان تهران نیز در واکنش به این موضوع میگوید: «متناسبسازی برای بازنشستگان تامین اجتماعی صورت گرفته و بیتردید این اقدام با تلاش بسیار بهثمر رسیده است. افزایش حقوقها بالاخره سر سفره بازنشستهها رفت، اما کمرنگ است. دلیل آن هم تورم افسارگسیختهای است که شاهدیم و هزینه سبد خانوار ما تقریبا دوبرابر یا بیشتر شده است. به همین دلایل متناسبسازی حقوق بازنشستگان چندان به چشم نیامد.» دهقان کیا ادامه میدهد: «هرچند برخی کارشناسان و مسئولان تحلیل میکنند که افزایش حقوقها تورم را بیشتر میکند اما این نمیتواند تحلیل درستی باشد. مگر قبل از اینکه حقوقها را افزایش بدهند، تورم نبود!؟ مگر هر روز و هر ساعت قیمتها تغییر نمیکرد و نمیکند!؟ پس با این دیدگاهها نمیتوان اقشار حقوقبگیر و آسیبپذیر را در تنگنا و فشار قرار داد.» در پایان رئیس کانون بازنشستگان تأمین اجتماعی استان تهران عنوان میکند: «درخواست ما بازنشستگان تامین اجتماعی از شورای عالی کار این است که با توجه به افزایش تورم امسال جلسهای برگزار کنند تا تصمیمی برای افزایش دستمزد کارگران و بازنشستگان تامین اجتماعی گرفته شود. چون حقوقها ثابت است و تورم با سرعت در حال پیشروی. همانطور که در گذشته در ترکیه طی یک سال ۳بار حقوقها افزایش یافت چون تورم امان مردم را بریده بود.»
آقای حمیدی، بازنشسته تامین اجتماعی با سابقهای ۳۰ساله، ماهانه ۳میلیون و ۳۰۰هزار تومان حقوق دریافت میکند؛ مرد میانسالی که در تهران زندگی میکند، همسرش را از دست داده و درگیر هیچگونه بیماری نیست: «به لطف خدا سقفی بالای سرم دارم. در روزهایی که مثل الان مسکن نرخش ۱۰برابر جان آدمی نبود، صاحبخانه شدم. خدا رو شکر بچههایم سر خانه و زندگیشان رفتهاند و دستشان به دهانشان میرسد. اما باور کنید با وجود اینکه حقوقها از مرداد افزایش داشته، اگر بچهها نبودند، نمیتوانستم از پس مخارج روزمرهام برآیم.
چون بیکارم و مشغلهای ندارم در دخل و خرجها خیلی دقیق میشوم مثلا هزینه آب، برق، گاز، تلفن، اینترنت و شارژ ساختمان بهصورت میانگین در ماه ۶۰۰هزار تومان است. هزینه ایاب و ذهاب برای تهیه مایحتاج و انجام امور معمولی زندگی با توجه به شیوع کرونا دستکم ۵۰۰هزار تومان در ماه است. مواد غذایی هم که سر به فلک کشیده و همه میدانند و نیازی به گفتن نیست. زندگی واقعا بسیار سخت شده و این حقوق کفاف زندگی یک نفر را هم نمیدهد.»
شرایط زندگی برای بازنشستگانی که مستأجر هستند و فرزند بیکار در خانه دارند، بسیار دشوارتر است. آقای عباسپور میگوید: «همه آنقدر خوششانس نیستند که در این سن و سال خانه داشته باشند. با ۶۱سال سن مستأجرم. فکر نمیکنم غیرطبیعی هم باشد. راستش هر وقت آمدم خانه بخرم بدشانسی آوردم و موج گرانی آمد. قسمت بود یا هرچه الان ما مستأجریم؛ یک خانواده ۵نفری. ۲ دختر دمبخت تحصیلکرده و بیکار دارم و یک پسر تحصیل نکرده بیکار. هر روز خانهمان میدان جنگ است؛ دستتنگی از یک طرف و بیکاری و سر و سامان نگرفتن بچههایی که ۳۰سال را رد کردهاند هم از طرف دیگر. تنها پناهگاهم پارک بود؛ آن هم کرونا آمد و باید در خانه بشینم و جنگ اعصاب داشته باشم. اگر در توانم بود کمکشان میکردم. پدرشان منم؛ کسی که بعد از ۳۵سال زحمت به هیچجا نرسید. چه توقعی میتوانم از این بیچارهها داشته باشم؛ آن هم در این شرایط.»مرد پا به سن گذاشته که بازنشسته کشوری است، از چالشهای زندگیاش میگوید: «دخترم میخواهد به خانه بخت برود. یخچال ۵۰میلیون، تلویزیون ۱۵میلیون و... . با حقوق ۵میلیون تومانی به زحمت میتوانیم شکممان را سیر کنیم و فرصتی برای زندگی نیست. قبلا مسافرکشی میکردم الان بهخاطر کرونا این کار را هم از دست دادهام.»
آقای افکاری یک بازنشسته تامین اجتماعی خوشذوق است و در مورد همسانسازی حقوقها میگوید: «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا... ای کاش حقوقها قبل از این تورم همسانسازی میشد؛ آن وقت فرصت داشتیم خیلی از مشکلات را حل یا حداقل چند سال خوب زندگی کنیم. حقوقها فرض کن اصلا دوبرابر شده که نشده، اما خرج زندگی چی؟ ۱۰برابر شده. چه فایده؟ از این دست میدهند، از آن دست پس میگیرند.» اعتراض بازنشستهها به این نوع زندگی از سر خودخواهی نیست آنها فقط نگران خودشان نیستند: «ماها آردمان را بیخته و الکمان را آویختهایم. الان در سن و سالی به سر میبریم که آسودگی بچهها و نوهها ما را آسودهخاطر میکند، اما افسوس. روزهای سختی است؛ نه حال و وضع خودمان خوب است و نه حال و وضع بچههایمان. فشار از همهطرف محاصرهمان کرده. مشکلات خودمان به کنار با مشکلات معیشت بچههای حقوق بگیرمان که الان مزد ماهانهشان کفاف یک زندگی حداقلی را نمیدهد، چه کنیم؟ یک بازنشسته خودش تنها نیست، فرزند بیمار، فرزند بیکار، مطلقه، خلف و ناخلف دارد و همه اینها خرج دارد...» بهطور کلی بازنشستگان از متناسبسازی حقوقها خرسند هستند، اما به گفته آنها این افزایش حقوق نتوانسته حریف تورم و افزایش قیمتها شود. معیشت این قشر آسیبپذیر جامعه همچنان درگیر تلاطمهای اقتصادی است و برخی از بازنشستگان معتقدند اگر تورم کنترل نشود و این روند ادامه داشته باشد، دولت ناگزیر است دوباره و حتی چندباره حقوقها را افزایش دهد.
تورم از افزایش حقوقها سبقت گرفت
اکبر شیرمحمدی، مدیرکل امور فنی صندوق بازنشستگی کشوری، با بیان اینکه باید بازنشستهها درباره تأثیر متناسبسازی حقوقها در معیشتشان نظر بدهند، میگوید: «الان اوضاع اقتصادی بهنحوی است که حتی تجار و سرمایهداران هم گلایهمند هستند. با این حال میانگین حقوق بازنشستگان کشوری در سال۹۶ یکمیلیون و۸۰۰هزار تومان بود و الان ۵میلیون و۴۰۰هزار تومان است. یعنی ۳۰۰درصد میانگین حقوق بازنشستگان کشوری افزایش یافته است. شیرمحمدی با اشاره به اینکه با متناسبسازی حقوق بازنشستگان میانگین حقوق بازنشستهها را به کارمندان بسیار نزدیک کردهایم و بازنشستگان بابت آن رضایت دارند، توضیح میدهد: «طبیعتا این اقدام باعث رضایتمندی بسیاری از بازنشستگان شده است. اما باید این نکته را در نظر گرفت که تورم به همه اقشار جامعه فشار میآورد. بهنظر بنده هماکنون حقوق دریافتی بازنشستگان تا حدودی مناسب است چون میزان این حقوقها به دریافتی کارمندان نزدیک شده است. همچنین این اتفاق نشان میدهد که توجه دولت نسبت به دورههای قبل به بازنشستهها بسیار بالاتر از بوده است.» مدیرکل امور فنی صندوق بازنشستگی کشوری با تأکید بر اینکه طبیعتا اگر به علم اقتصاد هم نگاه کنیم با افزایش حقوقها افزایش نقدینگی بهوجود میآید و تورم بهخودی خود بیشتر میشود، میگوید: «برخی از اقتصاددانان با افزایش حقوق کارمندان و بازنشستگان مخالف هستند. به عقیده آنها افزایش حقوقها، افزایش تورم را به همراه دارد. اما با وجود این دولت تصمیم گرفت که حقوقها را افزایش دهد و این اقدام بزرگی است.» علی دهقانکیا، رئیس کانون بازنشستگان تأمین اجتماعی استان تهران نیز در واکنش به این موضوع میگوید: «متناسبسازی برای بازنشستگان تامین اجتماعی صورت گرفته و بیتردید این اقدام با تلاش بسیار بهثمر رسیده است. افزایش حقوقها بالاخره سر سفره بازنشستهها رفت، اما کمرنگ است. دلیل آن هم تورم افسارگسیختهای است که شاهدیم و هزینه سبد خانوار ما تقریبا دوبرابر یا بیشتر شده است. به همین دلایل متناسبسازی حقوق بازنشستگان چندان به چشم نیامد.» دهقان کیا ادامه میدهد: «هرچند برخی کارشناسان و مسئولان تحلیل میکنند که افزایش حقوقها تورم را بیشتر میکند اما این نمیتواند تحلیل درستی باشد. مگر قبل از اینکه حقوقها را افزایش بدهند، تورم نبود!؟ مگر هر روز و هر ساعت قیمتها تغییر نمیکرد و نمیکند!؟ پس با این دیدگاهها نمیتوان اقشار حقوقبگیر و آسیبپذیر را در تنگنا و فشار قرار داد.» در پایان رئیس کانون بازنشستگان تأمین اجتماعی استان تهران عنوان میکند: «درخواست ما بازنشستگان تامین اجتماعی از شورای عالی کار این است که با توجه به افزایش تورم امسال جلسهای برگزار کنند تا تصمیمی برای افزایش دستمزد کارگران و بازنشستگان تامین اجتماعی گرفته شود. چون حقوقها ثابت است و تورم با سرعت در حال پیشروی. همانطور که در گذشته در ترکیه طی یک سال ۳بار حقوقها افزایش یافت چون تورم امان مردم را بریده بود.»
نظر شما