به گزارش سلام نو به نقل از ایلنا، استاد اقتصاد دانشگاهالزهرا بانکها را بزرگترین برندگان رشد بیسابقه بازار سرمایه خواند و پیشبینی کرد در سالهای آینده پیامدهای امروز بازار سرمایه مشاهده خواهد شد.
استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا درباره اتفاقاتی که برای سهام شرکتهای دولتی در بازار سرمایه رخ داد و به گفته عدهای ردپای خصوصیسازیهای ناکارمد و غیرقانونی را در آن میتوان دید، اظهار داشت: طبق اصول و قواعد، سهام شرکتهایی مانند پتروشیمیها باید به صورت محدود عرضه شود تا عرضه سهام آنها برای افرادی فرصتهای سوءاستفاده ایجاد نکند و این اتفاق زمانی رخ میدهد که هدف مسئولان کنترل بازار باشد و مدیریت این شرکتها در دست خودشان باقی بماند.وی ادامه داد: اگر این اتفاقها افتاده باشد به معنای این است که تعمدی در کار بوده و روشن است که چه سهمی را چه کسانی میتوانند خریداری کنند اما در بسیاری از کشورهای دنیا برای عرضه سهام شرکتهای خاص سقف میگذارند تا سهام به صورت عمده توسط یک نفر خریداری نشود.وی با تاکید بر اینکه در ایران قوانین و قواعد بازار سرمایه و سهام شفاف و روشن نیست، اظهار داشت: یکی از دلایل انحراف از برنامهها همین عدم شفافیت است که باعث بروز این اتفاقات در بازار میشود یعنی برای افراد و گروههایی فرصتهای متفاوت فراهم میکنند.این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه بسیاری از این تحولات صورت گرفته پیامدهای گستردهای برای کشور دارد ادامه داد: در سالهای آینده پیامدهای امروز بازار را خواهیم دید و این پیامدها در آینده خود را نشان میدهند.راغفر افزود: معتقدم یکی از تفاوتهای فاحش بازار سرمایه کشورهای در حال توسعه با کشورهای توسعه یافته همین موضوع برهم ریختگی قواعد و مقررات و عدم شفافیت فعالیتها است.
این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه عدم قوانین و مقرراتی که حافظ منافع خریداران سهام هستند میتواند فرصتهای سوء استفادههای بسیار بزرگ علیه منافع مردم را رقم بزند، گفت: آنهایی که صاحبان قدرت هستند به اطلاعات خاص دسترسی دارند و میتوانند با دسترسی به اطلاعات ناهمسانی که مردم عادی از آنها آکاهی ندارند به شدت به نفع خودشان استفاده کنند. علت اصلی هم نبود شفافیت در بازار و نبود سازوکارهای پیگیری حقوقی تقلبها و دستکاریها در بازار است که میتواند به حقوق سهامداران به شدت آسیب برساند.راغفر درباره ادامه ریزشها در بازار سرمایه گفت: علت سقوط بازار سرمایه حبابی است که شش ماه گذشته ایجاد شد و صعود آن تصنعی بود و در انتظارات مردم دستکاری پدید آمد و این رشد به دلیل واقعیت صنایع کشور نبود.
وی ادامه داد: در همه جای دنیا بازار سهام آینه تولید است و وقتی که کشورمان با رکود جدی مواجه است سوالی که پیش میآید این است که چگونه در این شرایط حتی سهام بنگاههای ورشکسته هم افزایش یافت. این نشان میدهد عوامل غیراقتصادی در رشد شاخص موثر بوده و در آن زمان مردم برای ورود به بازار سهام به تبلیغات دولت اعتماد کردند.راغفر ادامه داد: دولت بازار را سازماندهی کرده بود که سهام شرکتهای بزرگ و بنیادها وارد بورس شوند و در این زمینه تبلیغات گستردهای هم انجام شد. طبیعی است که عرضه کنندگان این سهام یعنی شرکتهای حقوقی این انتظار را داشتند به دلیل همین تبلیغات گسترده قیمت سهامشان افزایش پیدا کند و در گام اول همه آنها وارد بازار شدند و همراهی کردند اما وقتی این رشد بیسابقه ادامه داشت و شاهد بزرگتر شدن حباب بودیم دریافتند که این وضعیت بازار نمیتواند ادامهدار باشد به همین دلیل از بازار خارج شدند.وی با تاکید بر اینکه قطعا کسانی که نقدینگی خود را در آن شرایط از بازار خارج کردند رانت اطلاعاتی داشتند گفت: مساله رانت اطلاعاتی در این جریان بسیار مهم است اما نباید فراموش کنیم که این ذات بازار سرمایه است به همین جهت بورس را کازینو و قماربازی میدانند.
راغفر تاکید کرد: طبیعی است آنهایی که قواعد قمار را بهتر بلدند از برندگان بازار سرمایه هستند و عموم مردمی که به دنبال آنها وارد بازار میشوند و اطلاعات کافی را ندارند از بازندگان خواهند بود.این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه البته این اتقاقات در تمام دنیا افتاد و مختص ایران نیست، اظهار داشت: در سال 1929 وقتی بازارها سقوط کردند خریداران اصلی راکفلرها بودند که در آن زمان به جمعآوری سهام با قیمت بسیار نازل اقدام کردند و وقتی که اقتصاد شروع به بازسازی کرد این گروه صاحبان ثروتهای عجیب و غریب بادآورده شدند.راغفر با اشاره به ضرورت نظارت بر بازار سرمایه گفت: به طور قطع بازاری که سازماندهی ندارد و شفاف هم نیست و هیچ نظارتی بر عملکرد آن وجود نداشته، احتمالات دستکاری در آن و ایجاد انتظارات کاذب در جامعه وجود دارد.وی تاکید کرد: گفته میشود در مقطعی موتورها و برنامههایی تهیه و تعبیه کردند که کار آنها ایجاد تقاضای کاذب در بازار بود و وقتی که مردم میدیدند در بازار تقاضایی شکل گرفته شروع به خرید سهام میکردند و در آخر روز بخشی از این افراد از بازار خارج میشدند که این جریان باعث میشد قیمتهای کاذبی در بورس ایجاد شود.این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: وقتی نظارتهای قانونی شفاف و روشنی برای این موضوعات وجود نداشته و ندارد این شایعات هم گسترده میشود و اعتماد عمومی را نسبت به کارکرد بازار از بین میبرد.وی گفت: نکته دیگر این است که اساسا هدف اصلی بازار سرمایه تجهیز منابع و هدایت آن به سمت تولید است اما بسیاری از بنگاههای حاضر در بازار را میبینیم که در حد یک تابلو هستند و هیچ فعالیتی در آن شکل نگرفته است. بنابراین منابع بسیار بزرگی که در بازار تجهیز شده وارد چرخه تولید نشده و اتفاقا این منابع به چرخه سفتهبازی و سوادگری ورود پیدا کردند و همین عامل باعث افزایش دلالی و سفتهبازی در بازارهای سکه، ارز، زمین و ... شد که در نهایت به زیان منافع عموم مردم بود.راغفر ادامه داد: موضوع دیگر این است که اساسا مگر چند درصد از مردم امکان ورود به بازار سرمایه را دارند و باید به این نکته توجه داشت که جمعیت بزرگی از طبقات جامعه ظرفیت ورود به بازار را نداشتند اما در هزینه و زیانهای آن شریک شدند.
وی تاکید کرد: اگر یک دستگاه قضایی مستقل و مقتدر و آشنا به مسائل اقتصادی وجود داشت باید به این موضوع ورود میکرد و جلوی این کلاهبرداریها در بازار سرمایه را میگرفت.این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه در ایران نهادها و تشکلهایی برای نظارت بر این عملکردها وجود دارد اما کار نمیکنند، گفت: یکی از دلایل عدم ورود این تشکلها به جریان این تخلفها در بازار سرمایه عدم آگاهی ناظران و نمایندگان قوه قضائیه است.وی گفت: دادستان به عنوان نماینده منافع مردم میداند برای جلوگیری از آسیب رسانی به منافع جامعه در بازار سرمایه ورود کند و این پرسش را داشته باشد که برندگان این فساد شکل گرفته چه کسانی هستند و در اثر کلاهبرداری و اقدامات خلاف قانون و قواعد رفتاری در بازار سهام چه کسانی آسیب دیدند.این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه از این اتفاقات در بسیاری از کشورها رخ داده اما نظارت و برخورد جدی باعث قطع این جریانها شده است، گفت: در کشورهای دیگر هم قصد و برنامه انجام این کالاهبرداریها و دستکاریها در بازار سرمایه وجود دارد اما از ترس برخورد ناظران و عواقب آن بروز پیدا نمیکند و کسی جرات این اقدامات غیرقانونی را ندارد.وی گفت: اما نظارتهای دستگاهی در بازار سرمایه و سهام ایران وجود ندارد و اگر هم ناظری باشد عملکرد آن ناکارآمد است.راغفر با تاکید بر اینکه باید دید برندگان شاخص دو میلیون واحدی بازار سرمایه چه کسانی بودند، گفت: باید دید چه سکانی و چه گروههایی در این افت و خیز سهام منتفع شدند و از آن مهتر اینکه دولت نماینده چه گروههایی است.وی تاکید کرد: متاسفانه دولت در شرایط کنونی نماینده منافع مردم نیست بلکه نماینده گروه خاصی است که در مدار قدرت و ثروت حضور دارند بنابراین در برابر اقداماتی که صورت گرفته سکوت کرده است.راغفر با تاکید بر اینکه در این رشد بیسابقه سهام شرکتها بزرگترین برندگان بانکها بودند، گفت: در انتقال این نقدینگی در نهایت این منابع به حسابهای بانکی وارد شد و اساسا یکی از اقداماتی که در پی رشد بازار سرمایه انجام شد نجات بانکهای ورشکسته بود و در حالی به بانکها اجازه دادند که وارد بازار سرمایه شوند. بسیاری از آنها ورشکسته هستند و بانکی که زیان انباشته چند ساله دارد به یک باره قیمت سهام آن چند برابر شد. در این شرایط معلوم نیست بانکها این منابع را صرف چه کاری کردند.راغفر تاکید کرد: اگر بانکها این منابع را وارد بازارهای سوداگرانه کرده باشند به طور قطع به زیان منافع عموم و کل اقتصاد است و متاسفانه دولت هم این جریان را ترغیب کرد.
این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه عدم قوانین و مقرراتی که حافظ منافع خریداران سهام هستند میتواند فرصتهای سوء استفادههای بسیار بزرگ علیه منافع مردم را رقم بزند، گفت: آنهایی که صاحبان قدرت هستند به اطلاعات خاص دسترسی دارند و میتوانند با دسترسی به اطلاعات ناهمسانی که مردم عادی از آنها آکاهی ندارند به شدت به نفع خودشان استفاده کنند. علت اصلی هم نبود شفافیت در بازار و نبود سازوکارهای پیگیری حقوقی تقلبها و دستکاریها در بازار است که میتواند به حقوق سهامداران به شدت آسیب برساند.راغفر درباره ادامه ریزشها در بازار سرمایه گفت: علت سقوط بازار سرمایه حبابی است که شش ماه گذشته ایجاد شد و صعود آن تصنعی بود و در انتظارات مردم دستکاری پدید آمد و این رشد به دلیل واقعیت صنایع کشور نبود.
وی ادامه داد: در همه جای دنیا بازار سهام آینه تولید است و وقتی که کشورمان با رکود جدی مواجه است سوالی که پیش میآید این است که چگونه در این شرایط حتی سهام بنگاههای ورشکسته هم افزایش یافت. این نشان میدهد عوامل غیراقتصادی در رشد شاخص موثر بوده و در آن زمان مردم برای ورود به بازار سهام به تبلیغات دولت اعتماد کردند.راغفر ادامه داد: دولت بازار را سازماندهی کرده بود که سهام شرکتهای بزرگ و بنیادها وارد بورس شوند و در این زمینه تبلیغات گستردهای هم انجام شد. طبیعی است که عرضه کنندگان این سهام یعنی شرکتهای حقوقی این انتظار را داشتند به دلیل همین تبلیغات گسترده قیمت سهامشان افزایش پیدا کند و در گام اول همه آنها وارد بازار شدند و همراهی کردند اما وقتی این رشد بیسابقه ادامه داشت و شاهد بزرگتر شدن حباب بودیم دریافتند که این وضعیت بازار نمیتواند ادامهدار باشد به همین دلیل از بازار خارج شدند.وی با تاکید بر اینکه قطعا کسانی که نقدینگی خود را در آن شرایط از بازار خارج کردند رانت اطلاعاتی داشتند گفت: مساله رانت اطلاعاتی در این جریان بسیار مهم است اما نباید فراموش کنیم که این ذات بازار سرمایه است به همین جهت بورس را کازینو و قماربازی میدانند.
راغفر تاکید کرد: طبیعی است آنهایی که قواعد قمار را بهتر بلدند از برندگان بازار سرمایه هستند و عموم مردمی که به دنبال آنها وارد بازار میشوند و اطلاعات کافی را ندارند از بازندگان خواهند بود.این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه البته این اتقاقات در تمام دنیا افتاد و مختص ایران نیست، اظهار داشت: در سال 1929 وقتی بازارها سقوط کردند خریداران اصلی راکفلرها بودند که در آن زمان به جمعآوری سهام با قیمت بسیار نازل اقدام کردند و وقتی که اقتصاد شروع به بازسازی کرد این گروه صاحبان ثروتهای عجیب و غریب بادآورده شدند.راغفر با اشاره به ضرورت نظارت بر بازار سرمایه گفت: به طور قطع بازاری که سازماندهی ندارد و شفاف هم نیست و هیچ نظارتی بر عملکرد آن وجود نداشته، احتمالات دستکاری در آن و ایجاد انتظارات کاذب در جامعه وجود دارد.وی تاکید کرد: گفته میشود در مقطعی موتورها و برنامههایی تهیه و تعبیه کردند که کار آنها ایجاد تقاضای کاذب در بازار بود و وقتی که مردم میدیدند در بازار تقاضایی شکل گرفته شروع به خرید سهام میکردند و در آخر روز بخشی از این افراد از بازار خارج میشدند که این جریان باعث میشد قیمتهای کاذبی در بورس ایجاد شود.این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: وقتی نظارتهای قانونی شفاف و روشنی برای این موضوعات وجود نداشته و ندارد این شایعات هم گسترده میشود و اعتماد عمومی را نسبت به کارکرد بازار از بین میبرد.وی گفت: نکته دیگر این است که اساسا هدف اصلی بازار سرمایه تجهیز منابع و هدایت آن به سمت تولید است اما بسیاری از بنگاههای حاضر در بازار را میبینیم که در حد یک تابلو هستند و هیچ فعالیتی در آن شکل نگرفته است. بنابراین منابع بسیار بزرگی که در بازار تجهیز شده وارد چرخه تولید نشده و اتفاقا این منابع به چرخه سفتهبازی و سوادگری ورود پیدا کردند و همین عامل باعث افزایش دلالی و سفتهبازی در بازارهای سکه، ارز، زمین و ... شد که در نهایت به زیان منافع عموم مردم بود.راغفر ادامه داد: موضوع دیگر این است که اساسا مگر چند درصد از مردم امکان ورود به بازار سرمایه را دارند و باید به این نکته توجه داشت که جمعیت بزرگی از طبقات جامعه ظرفیت ورود به بازار را نداشتند اما در هزینه و زیانهای آن شریک شدند.
وی تاکید کرد: اگر یک دستگاه قضایی مستقل و مقتدر و آشنا به مسائل اقتصادی وجود داشت باید به این موضوع ورود میکرد و جلوی این کلاهبرداریها در بازار سرمایه را میگرفت.این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه در ایران نهادها و تشکلهایی برای نظارت بر این عملکردها وجود دارد اما کار نمیکنند، گفت: یکی از دلایل عدم ورود این تشکلها به جریان این تخلفها در بازار سرمایه عدم آگاهی ناظران و نمایندگان قوه قضائیه است.وی گفت: دادستان به عنوان نماینده منافع مردم میداند برای جلوگیری از آسیب رسانی به منافع جامعه در بازار سرمایه ورود کند و این پرسش را داشته باشد که برندگان این فساد شکل گرفته چه کسانی هستند و در اثر کلاهبرداری و اقدامات خلاف قانون و قواعد رفتاری در بازار سهام چه کسانی آسیب دیدند.این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه از این اتفاقات در بسیاری از کشورها رخ داده اما نظارت و برخورد جدی باعث قطع این جریانها شده است، گفت: در کشورهای دیگر هم قصد و برنامه انجام این کالاهبرداریها و دستکاریها در بازار سرمایه وجود دارد اما از ترس برخورد ناظران و عواقب آن بروز پیدا نمیکند و کسی جرات این اقدامات غیرقانونی را ندارد.وی گفت: اما نظارتهای دستگاهی در بازار سرمایه و سهام ایران وجود ندارد و اگر هم ناظری باشد عملکرد آن ناکارآمد است.راغفر با تاکید بر اینکه باید دید برندگان شاخص دو میلیون واحدی بازار سرمایه چه کسانی بودند، گفت: باید دید چه سکانی و چه گروههایی در این افت و خیز سهام منتفع شدند و از آن مهتر اینکه دولت نماینده چه گروههایی است.وی تاکید کرد: متاسفانه دولت در شرایط کنونی نماینده منافع مردم نیست بلکه نماینده گروه خاصی است که در مدار قدرت و ثروت حضور دارند بنابراین در برابر اقداماتی که صورت گرفته سکوت کرده است.راغفر با تاکید بر اینکه در این رشد بیسابقه سهام شرکتها بزرگترین برندگان بانکها بودند، گفت: در انتقال این نقدینگی در نهایت این منابع به حسابهای بانکی وارد شد و اساسا یکی از اقداماتی که در پی رشد بازار سرمایه انجام شد نجات بانکهای ورشکسته بود و در حالی به بانکها اجازه دادند که وارد بازار سرمایه شوند. بسیاری از آنها ورشکسته هستند و بانکی که زیان انباشته چند ساله دارد به یک باره قیمت سهام آن چند برابر شد. در این شرایط معلوم نیست بانکها این منابع را صرف چه کاری کردند.راغفر تاکید کرد: اگر بانکها این منابع را وارد بازارهای سوداگرانه کرده باشند به طور قطع به زیان منافع عموم و کل اقتصاد است و متاسفانه دولت هم این جریان را ترغیب کرد.
نظر شما