به گزارش سلام نو به نقل از ایران، چند روز قبل زن جوانی در تماس با پلیس گفت: همسرم سارق سابقه دار است، ۵ سال زندان بود تازه آزاد شده است. در این مدت من با بدبختی بچههایم را بزرگ کردم. چند ماه قبل از زندان آزاد شد و با این تصور که او متنبه شده با او دوباره زندگی کردم، اما کمکم متوجه رفتارهای مشکوک همسرم شدم.
مدام تلفنی صحبت میکرد و پیام میداد. یک شب مخفیانه گوشیاش را بررسی کردم و فهمیدم همسرم بابک با خواهر یکی از هم سلولیهایش ارتباط پنهانی دارد. از این همه ناسپاسی و خیانت دلم شکست و کینه او را به دل گرفتم. یک شب فردی با او تماس گرفت.
با اینکه معلوم بود با یک مرد حرف میزند، اما آنقدر مرموز صحبت کرد که کنجکاو شدم و وقتی برای صحبت به اتاق دیگری رفت یواشکی به حرفهای او گوش دادم و متوجه شدم که او و چند نفر از دوستانش قصد سرقت مسلحانه از جایی را دارند. حتی برای این کار قصد تهیه اسلحه هم داشتند. تازه متوجه شدم بابک سردسته باند است و تمام هماهنگیها و نقشهها زیر سر او است.
تعقیب نامحسوس
گرچه مأموران پلیس احتمال میدادند این زن به قصد انتقامجویی و پاپوش درست کردن برای شوهرش چنین صحبتهایی کرده باشد، اما موضوع را تحت بررسی قرار دادند. با زیر نظر گرفتن این مرد و دوستانش مشخص شد آنها قصد سرقت مسلحانه دارند. حتی متهمان برای اجرای نقشهشان خانهای در یکی از شهرستانهای اطراف پایتخت اجاره کرده و آنجا را پاتوق خود قرار داده بودند.
با برملا شدن این واقعیت، کارآگاهان اداره آگاهی پایتخت وارد عمل شده و سه نفر از متهمان را در مخفیگاهشان بازداشت کردند. اما سه متهم دیگر برای خرید اسلحه به یکی از شهرستانهای غربی کشور رفته بودند که در بازگشت به تهران در عملیاتی ضربتی بازداشت شدند.
در بازرسی از مخفیگاه متهمان دفترچه یادداشتی بهدست آمد که مشخصات و محلهایی که آنها قصد سرقت مسلحانه داشتند را بهصورت کامل شرح داده بود.
گفتگو با سردسته باند
به چه جرمی زندان بودی؟
سرقت خانه. ۵ سال از عمرم را به خاطر سرقتهایی به زندان افتادم که پول زیادی از آنها عایدم نشده بود. برای همین تصمیم گرفتم این بار سرقتی انجام دهم که پول خوبی داشته باشد.
کی این نقشه را طراحی کردی؟
در زندان با هم سلولیهایم که آنها هم به خاطرسرقت به عنف به زندان افتاده بودند، نقشه این سرقتها را طراحی کردیم.
سرقت از کجا؟
بانکها، صرافیها و سرقت از خانههای اعیانی بالای شهر که اسم یک بازیگر و یک خواننده هم در میان اسامی مالکان این خانههای اعیانی بود. با هم سلولیهای دیگرمان شرط بستیم که در مدت یک ماه میتوانیم ۱۰ سرقت مسلحانه انجام دهیم.
با سه عضو دیگر باند چطور آشنا شدی؟
یکی از آنها فامیل شایان همدستم بود و دو نفر دیگر هم از دوستان شایان بودند.
در دفترچه یادداشتتان اسم یک بازیگر و یک خواننده معروف هم بود، آدرس خانهاش را مگر داشتید؟
آنها خیلی پولدار هستند و اگر خانههایشان را سرقت میکردیم کلی پول بهدست میآوردیم. دوست همسر یکی از متهمانی که در اندرزگاه ما بود، آدرس خانه این بازیگر و خواننده را داشت و ناخواسته آدرس را به ما داد.
نظر شما