نقش بازار کار در تمایل به تحصیل
بازار کار یکی از جاهای خالی پازل کنکور است و آمار همیشه در حال افزایش تعداد فارغالتحصیلان بیکار یکی از نشانههای این جای خالی است. فارغالتحصیلانی که با صرف چند سال از عمر و هزینههای گاه گزاف به تخصصی آکادمیک دست یافتهاند که بازار کاری برای آنها متصور نیست. وضعیت معیشتی و درآمدی هم یکی دیگر از علتهایی است که پیوست شده به موضوع بازار کار، به این مفهوم که حالا داوطلبان کنکور و خانوادههایشان در افق نگاه آیندهشان دست روی رشتههایی میگذارند که علاوهبر بازار کار، از درآمد قابلتوجهی هم برخوردار باشد و وقتی برای دستیابی به آن شانسی متصور نیستند از قید حضور در دانشگاه میگذرند. هر چند در این میان تناقضی هم وجود دارد. آنطور که راشد نظری به جامجم میگوید: «با این که بیکاری در بسیاری از رشتههای علوم ریاضی و انسانی هم وجود دارد، اما برخی مسائل باعث شده تا داوطلبان این گروههای آزمایشی بیشتر از تجربیها انتخاب رشته کنند.» اما این «برخی مسائل» چیست که در گروهی که سهم بالاتری از فارغالتحصیلان بیکار را دارد تمایل به حضور در دانشگاه بیشتر است؟ این کارشناس تحصیلی میگوید: «در گروه علوم ریاضی با اینکه در چند سال اخیر، بسیاری از رشتههای مهندسی بازار کار ندارد، ولی بسیاری از داوطلبان میدانند همین که لیسانس مهندسی بگیرند، عضو سازمان نظام مهندسی میشوند، میتوانند بیمه شده و از وامهای مهندسی بهرهمند شوند.»
صندلیها به دنبال دانشجو
کنکورهای دومرحلهای دهه ۶۰ را فراموش کنید، افزایش یکباره جمعیت در ابتدای دهه ۶۰ و تغییر هرم جمعیتی ایران بود که معضلی به نام کمبود فضای دانشگاهی را به چشم میآورد، معضلی که با ایجاد مشکل بزرگتری به نام ساخت و تاسیس بیرویه دانشگاهها قرار بود حل شود. آن سالها جوانان به دنبال قبولی در دانشگاه بودند و حالا این چرخه شکل معکوسی به خود گرفته است و دانشگاهها به دنبال جذب دانشجو هستند. به غیر از دانشگاههای مادر و برتر، تقریبا تمامی دانشگاهها حالا برای ادامه روند حیات خود در فضای آموزشی به دنبال جذب دانشجو هستند. اتفاقی که نشانههایش از سالها پیش نمایان بود و روند ورشکستگی این دانشگاهها اما از یک دهه پیش کلید خورده است. بحرانی که از آن به نام بحران «صندلی خالی» هم یاد میشود. این بحران در حال حاضر دانشگاههای پیام نور، جامع علمی کاربردی، آزاد و غیرانتفاعی را تهدید میکند. آمارهای سال گذشته نشان میدهد به ازای هر دانشجو، پنج صندلی خالی در این دانشگاهها وجود دارد. در آن سال آنطور که سازمان سنجش کشور اعلام کرد «بیش از ۳۲۸ هزار صندلی دانشگاه، متقاضی ندارد» و خالی مانده است. اما این اتفاق حتما معلولهای دیگری هم دارد. البته که وجود نابهسامانیهای اقتصادی چند سال اخیر، وضعیت معیشتی سخت جامعه ایرانی را به همراه داشته و تحصیلات پرهزینه هم از آن دستهای است که میتواند با توجه به وضعیت اقتصادی بهراحتی حذف شود، به این مفهوم که بسیاری قید دانشگاه پولی را بهواسطه هزینههای بالایش میزنند. اما دلیلی که اغلب کارشناسان حوزه آموزشی آن را به عنوان یکی از مهمترین دلایل این بحران میدانند، نبود توازن و هماهنگی بین متقاضیان رشتهها، داوطلبان حضور در دانشگاهها و ظرفیتهای درنظر گرفته شده است. متهم اصلی این نبود توازن هم نظام آموزش عالی است و اینکه این گره بزرگ بهواسطه ساماندهی نشدن دانشگاهها پیش آمده است.از علیرضا سلیمی که حالا در هیاترئیسه مجلس حضور دارد، میپرسیم چرا با اینکه میزان ظرفیت دانشگاهها و صندلیهای خالی بیش از داوطلبان کنکور است، داوطلبان امسال رغبت کمتری به حضور در دانشگاهها دارند؟ او به جامجم میگوید: «این موضوع نشاندهنده ضرورت ساماندهی در این عرصه است. چنین موضوعی نشان میدهد نتوانستهایم برنامهریزی صحیحی در میزان جذب دانشجو و ظرفیتسازی در دانشگاهها انجام دهیم و پیشبینی مناسبی از روند کاهش یا افزایش دانشجویان در سالهای آینده داشته باشیم.»
دانشجویانی که آب میروند
بیراه نیست هراس از فراگیری بیماری کرونا را در کمتر شدن تعداد افرادی که اقدام به انتخاب رشته کردهاند، موثر بدانیم، این را میشود از انصراف نزدیک به ۳۰ درصد از داوطلبان به حضور در جلسه کنکور هم متوجه شد. اما اگر بدانیم که این روند کاهشی در یک دهه گذشته ادامه داشته، میتوانیم نقش بیماری کرونا را کمتر از چیزی بدانیم که بشود روی آن تامل کرد. برخی از کارشناسان این حوزه معتقدند نباید همه دلایل این چالش را بیکیفیتی دانشگاهها و البته افزایش آنها دانست، بلکه کاهش جمعیت جوان هم میتواند دلیلی بر این امر باشد. آمارهای موجود هم سنجه مناسبی برای تحلیل در این راستا دارد. مقایسه آماری که از تعداد دانشجویان از سوی وزارت علوم به تفکیک سال منتشر شده بود، نشان از این دارد که در سال ۹۲، چهار میلیون و ۸۰۰ هزار دانشجو در کشور وجود داشته، در حالی که امروز این آمار به نزدیک سه میلیون دانشجو رسیده است.
کنکور برای انتخاب ۱۷ درصد
آنطور که اعلام شده، امسال تنها ۴۶ درصد اقدام به انتخاب رشته کردهاند. در حالی که سال ۹۸ این تعداد کمی بیش از ۵۴ درصد بوده است. اما از همان ۵۴ درصد داوطلبان سال گذشته که انتخاب رشته کردهاند، چند درصدشان به دانشگاه رفتهاند؟ جالب است که در سال گذشته تنها ۱۷ درصد داوطلبان کنکور با آزمون وارد دانشگاه شدهاند! به این مفهوم که از میان یک میلیون و ۱۱۹ هزار داوطلب تنها ۱۷ درصد داوطلبان در رشتههای با آزمون دانشگاهها قبول شدهاند. به گواه آمار ارائهشده، تعداد یک میلیون و ۱۱۹هزار و ۴۱۱ داوطلب در آزمون سراسری سال ۹۸ ثبتنام کردند که از این میان، تعداد یک میلیون و ۱۸ هزار و ۷۰۳ داوطلب در جلسه آزمون در روزهای ۱۳ و ۱۴ تیرماه ۹۸ حاضر بودند و از این تعداد، ۸۳۲ هزار و ۲۸۹داوطلب مجاز به انتخاب رشته شدند. آمار نهایی انتخاب رشته داوطلبان مجاز کنکور ۹۸ نشان میدهد از تعداد ۸۳۲ هزار و ۲۸۹ داوطلب مجاز، تعداد ۴۵۳ هزار و ۳۲۷ نفر معادل ۵۴ درصد مجازین نسبت به انتخاب رشتههای تحصیلی با آزمون اقدام کردند. در نهایت از تعداد ۴۵۳ هزار و ۳۲۷ نفر داوطلب کنکور ۹۸ که مجاز به انتخاب رشته شده بودند، تنها ۱۹۱ هزار و ۲۱۵ نفر قبول شدند.
حیران میان مدرک و مهارت
از زمانهای که مدرک سند افتخار بود، سالها گذشته است. فرهنگی که از طریق اعمال سیاستهای اشتباه به افراد جامعه تسری داده شد و باعث رواج پدیده «مدرکگرایی» شد. حالا انگار جامعه ایرانی با واقعیتی روبهروست که تحصیلات دانشگاهی به هر قیمتی، در آن جایی ندارد. نه که کاهش چشمگیر داوطلبان متمایل به حضور در دانشگاه امسال را خروجی تغییر چنین فرهنگی بدانیم که وضعیت معیشتی و عدم توازن بازار کار و فارغالتحصیلان بیکار؛ بسیاری از خانوادهها را به این نتیجه رسانده است؛ آنچه اهمیت دارد نه مدرک که مهارت است. کسب مهارت نیز لزوما با نشستن بر سر کلاس دانشگاه به دست نمیآید و راههای کمهزینهتر و پربازدهتری در این میان وجود دارد. کاهش تمایل به حضور در دانشگاه از سوی داوطلبان، اما به دلیل انتخاب دوگانه مهارت و مدرک هم نباشد، باعث چند اتفاق مهم در فضای دانشگاهی ایران میشود؛ یکی ورشکستگی دانشگاههای گران است که نشانههایش از سال پیش نمایان شده و معاون آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال گذشته عنوان کرده «ظرفیت ۱۸دانشگاه غیردولتی و غیرانتفاعی در سال تحصیلی جدید صفر شده است» و دیگری کاهش سطح کیفی دانشگاههایی است که با کم کردن هزینههای خود به دنبال کسب دانشجویانی هستند که خروجی تحصیلی آنها تنها یک برگ مدرک است.
چرا داوطلبان انتخاب رشته نمیکنند؟
ابراهیم سحرخیز، معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش
کاهش محسوس تعداد افرادی که در کنکور امسال از انتخاب رشته دست کشیدهاند، میتواند ناشی از چند عامل باشد. به همین دلیل نباید آن را به صورت تکبعدی تحلیل کرد. در درجه اول لازم است توجه داشته باشیم در حالی که بخش زیادی از داوطلبان کنکور صرفا برای امتحان کردن شانس خود در این آزمون شرکت میکنند، بخش دیگری فقط برای قبولی در ظرفیت روزانه دانشگاههای دولتی که قسمت اندکی از ظرفیت مجاز به انتخاب رشته را تشکیل میدهد، کنکور میدهند. حال وقتی این افراد در دورههای روزانه دانشگاههای دولتی پذیرفته نمیشوند، ناچارند که در دورههای شبانه دانشگاههای دولتی یا مراکز آموزشعالی غیرانتفاعی، علمی و کاربردی و مانند این مراکز ثبتنام کنند. ثبتنام در این دورهها، همگی مشمول شهریه است و به نظر میرسد که با توجه به تشدید مشکلات معیشتی مردم، بسیاری از افرادی که مجبور به ثبتنام در این دورهها هستند، بهناچار از انتخاب رشته و در نتیجه حضور در دانشگاه دست کشیدهاند.همچنین باید توجه داشت براساس آمارهای رسمی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بیشترین آمار بیکاری در میان قشر تحصیلکرده جامعه است. یعنی اکنون شرایط اقتصادی ایران به گونهای است که دیپلمهها راحتتر از افراد دارای مدارک دانشگاهی، میتوانند شغل متناسب با سطح تحصیلات خود را پیدا کنند. این در حالی است که در سالهای گذشته، شاهد خیل حضور افراد شاغل برای ارتقای مدارک تحصیلیشان بودیم، اما در شرایط کنونی بخش عمدهای از شاغلان مدرک دانشگاهی دارند و به نوعی جامعه از افراد تحصیلکرده اشباع شده است. اکنون حتی کار به جایی رسیده که دانشگاه آزاد اسلامی و برخی مراکز آموزشعالی غیرانتفاعی به دنبال تعطیلی واحدهای آموزشی هستند و در چنین شرایطی، کاهش تعداد افرادی که میلی به انتخاب رشته ندارند، کاملا طبیعی به نظر میرسد.علاوهبر این، چند سالی است که وزارت علوم اعلام میکند بخش زیادی از ظرفیت دانشگاهها مربوط به رشتهمحلهایی است که افراد میتوانند بدون شرکت در کنکور در آنها پذیرفته شوند. بنابراین بخشی از افرادی که امسال مجاز به انتخاب رشته شده، ولی این کار را انجام ندادهاند، به دانشگاهها و مراکز آموزشعالی شهرهای محل زندگی خود میروند و از ظرفیت بدون کنکور این مراکز استفاده میکنند. حال با توجه به اینکه براساس صحبتهای مسؤولان آموزشعالی کشور، ظرفیت پذیرش بدون کنکور دانشگاهها سال به سال بیشتر میشود، پس طبیعتا تعداد افرادی که انتخاب رشته نمیکنند و از این ظرفیت استفاده میکنند نیز هر سال افزایش مییابد.
عامل دیگری هم که به طور خاص در سال جاری میتواند باعث رشد تعداد افرادی شده باشد که حاضر به انتخاب رشته نشدهاند، این است که هیچکس از آینده شیوع کرونا خبر ندارد و با توجه به صحبتهای مسؤولان دستگاه اجرایی، معلوم نیست که حتما تا پایان امسال یا سالهای تحصیلی آینده همه کلاسهای دانشگاهی به صورت مجازی برگزار شود. بنابراین به نظر میرسد بخش زیادی از افرادی که نتوانستهاند، رتبههای برتر در کنکور سراسری را کسب کنند تا در شهر خود به تحصیل بپردازند، برای پرهیز از مراجعه به شهرهای دیگر و احتمال ابتلا به کرونا از انتخاب رشته و شرکت در دانشگاه انصراف دادهاند.البته در کنکور امسال نیز مانند سالهای گذشته، بخش زیادی از داوطلبانی که انتخاب رشته نکردهاند، جزو افرادی هستند که فقط با هدف پذیرش در رشتهمحلهای برتر کنکور دادهاند، اما چون رتبه لازم را کسب نکردهاند، از انتخاب رشته پرهیز میکنند تا سال آینده دوباره کنکور بدهند. دلیلش هم این است که اگر این افراد بعد از انتخاب رشته در دانشگاه خاصی پذیرفته شوند، اما به دانشگاه مراجعه نکنند، از شرکت در آزمون سراسری سال بعد محروم میشوند و بنابراین آنها ترجیح میدهند که اصلا انتخاب رشته نکنند. به نظر هم میرسد که تعداد این افراد در کنکور امسال به دلیل اضطراب شدیدی که حواشی برگزاری کنکور برای همه داوطلبان ایجاد کرد، بیشتر شده باشد.
نظرات