سلام نو – سرویس بین الملل: آمریکا آن چنان که وعده داده بود روز شنبه ماشه برجام را چکاند، ماشهای که به تعبیر سعید لیلاز گلولهای برایش نمانده بود. به باور اروپا، چین، روسیه و شورای امنیت سازمان ملل آمریکا حق استفاده از این بند را نداشت و دبیرکل سازمان ملل از همکاری در این موضوع امتناع کرد.
در مجموع نگاهی به آنچه رخ داد نشان میدهد ایران صاحب یک برد سیاسی و البته حقوقی شده، بردی که تا تبدیل شدن به یک پیروزی واقعی هنوز فاصله دارد و باید دید آیا بعد از پایان تحریمهای تسلیحاتی آنطور که جواد ظریف گفته روسیه و چین حاضر به فروش سلاح به ایران و شکستن رسمی تحریمها میشوند؟
اگر چنین شود برنده رقابت ماشه و تحریم تسلیحاتی، ایران است. مهم نیست که اروپا از فروش سلاح خودداری کند یا آمریکا تهدید به تحریم کند، اگر روسیه و چین به ایران سلاح بفروشند پیروزی ایران عملیاتی میشود.
با این همه تمام این بردها، مخالفتها و موانع حقوقی مانع از اعمال زور آمریکا علیه ایران نشده و ایالات متحده آماده است تا همچون نوبتهای پیشین دست به تحریم یک جانبه و غیرقانونی علیه کشورمان بزند.
خبرگزاری رویترز که در این مدت از منابع نزدیک به کاخ سفید در خصوص اخبار برجام بوده به تازگی و بهنقل از مقامهای دولت آمریکا، که نامی از آنها نبرده، مدعیشده دولت آمریکا امروز و در راه بازگرداندن تحریمهای پیشاز برجام علیه ایران ، فهرست تحریمهای تازه علیه «دهها فرد مرتبط با برنامه هستهای، موشکی و نظامی» ایران را منتشر میکند.
بنابر این گزارش دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا هم برای جلوگیری از برداشتهشدن تحریمهای تسلیحاتی ایران که ۲۷مهر تمام میشود با امضای فرمانی اجرایی اعلام میکند هرکه با ایران اسلحه داد و ستد کند، تحریم شده و حق دسترسی به بازار آمریکا را ندارد. دستوری که میتواند باعث ترس خریداران و فروشندگان سلاح برای معامله با ایران شود.
هرچند که اروپا و سازمان ملل از نظر حقوقی و سیاسی در طرف ایران ایستادهاند ولی با ترامپ هم نظر هستند و بعید است کسی را به فروش سلاح به ایران ترغیب کنند.
در طرف دیگر با توجه به قدرت آمریکا ممکن است تهدیدهای این کشور موثر باشد و کشورهایی جز چین و روسیه کسی جرات نکنند با ایران معامله رسمی کنند. اینجا است که اهمیت فروش سلاح توسط این دو کشور به ایران بیش از پیش مشخص میشود.
از انتخابات آمریکا تا برجام؛ دلایل مدارای ایران و آمریکا
هیچ کس روزهای امضای برجام را از خاطر نمیبرد. تاکید نمایندگان مجلس و سیاستمداران ارشد ایران بر تعهدات دو طرفه ایران و آمریکا و واکنشی بودن تصمیمات ایران در برابر آمریکا در صورت خروج این کشور از برجام بود، حرفهایی که حتی تا مرز قانونی شدن هم پیش رفت.
با این همه ایران تا امروز نه تنها از برجام خارج نشده بلکه با وجود بدعهدی اروپا و عقب نشینی ایران از اجرای بخشی از مفاد برجام، ایران باز هم در این توافق باقی ماند، تصمیمی که باعث انتقاد نیروهای رادیکال اصولگرا نیز شده است.
اما چرا مسئولین ارشد نظام با وجود تمام فشارها همچنان ماندن در برجام و در کل مدارا با آمریکا را انتخاب کردند و دنبال دکترین تنشزایی تا کسب امتیاز نرفتند؟
دو دلیل عمده این تصمیم را باید یکی تحریم تسلیحاتی و دیگری انتخابات آمریکا دانست. نظام وقتی دید که هزینه برجام را پرداخته ترجیح داد با ماندن در برجام حداقل میوه قانونی آن در زمینه تحریم تسلیحاتی را برداشت کند و هزینههای یک شکست حقوقی و سیاسی را به آمریکا تحمیل کند.
مسئله دیگر این است که کهنه سواران سیاست کشور که مسئول ریل گذاری سیاست خارجی ایران هستند برخلاف نورسیدگانی که این روزها در مجلس و صدا و سیما تریبون دارند به خوبی میدانند تنش چیزی است که تنها به سود ترامپ تمام میشود و تمام نداشتههای او را به او میدهد.
ترامپ این روزها با بحران دامنگیر کرونا، بحران اشتغال بی سابقه و بحران بی دست آوردی در سیاست خارجی رو به رو است، تا جایی که برای آشتی دادن اعراب و اسرئیل از هیچ تهدید و تطمیعی خودداری نمیکند.
همین مسائل باعث فاصله معنادار ترامپ و جو بایدن نیز شده. فاصلهای که با تنش محدود یا نامحدود با ایران مثل آب خوردن پر میشود. ایران با مدارا و تحمیل کردن شکستهای حقوقی و سیاسی سعی دارد امکان پرکردن فاصله با بایدن به کمک تنشزایی را از او بگیرد تا شاید شکست او ممکن شود.
ترامپ نیز که این مسئله را به خوبی فهمیده به هر شکلی که ممکن است دنبال تحریک ایران است. توییت میزند و از حمله هزار برابر سخن میگوید، نفتکشهای ایرانی را تهدید میکند، از ترور سفیر آمریکا در آفریقای جنوبی حرف میزند و در نهایت موجی جدید از تحریم را علیه ایران راه میاندازد.
با این همه به نظر میرسد سیاستگذاران کلان ایران از جمله رهبر انقلاب با این فشارها قصد خارج شدن از مدار تدبیر را ندارند. نگاهی به سخنرانی امروز رهبری در جمع فرماندهان نظامی ایران به مناسبت هفته دفاع مقدس و عاقلانه و مدبرانه خواندن قبول قطعنامهای که جام زهر خوانده شده یادآور این نکته بود که سیاستگذاران نظام، هر چقدر هم تلخ، قصد ندارند از چهارچوب تدبیر خارج شوند.
با این تفاسیر به نظر میرسد اگر اتفاق عجیبی نیافتد مدارای ایران با آمریکا تا بعد از انتخابات ریاست جمهوری این کشور ادامه خواهد داشت، هرچند اهداف کلان سیاست خارجی وابسته به آن انتخابات نخواهد بود.
نظر شما