سلام نو – سرویس سیاسی: وقتی که مجلس جدید روی کار آمد هرچند برخی از اصولگرایان از همدلی مجلس جدید با دولت و تلاش آن برای اصلاح اشتباهات آن سخن میگفتند، اما مجلس جدید حتی پس از سخنان رهبری نیز حاضر نشد در برابر دولت کوتاه بیاید تا نشان دهد تا چه اندازه با حسن روحانی و دولتش اختلاف نظر دارد.
با این همه با توجه به شرایط کشور گمان میرفت محمد باقر قالیباف و بزرگان اصولگرا بتوانند مجلس را در موضوعاتی ملی مثل قرار گرفتن در برابر آمریکا در ماجرای مکانیسم ماشه، در حمایت از دولت و فراتر از آن نظام مدیریت کنند، اما ظاهرا یا آنها اراده این کار را نداشتند یا اراده داشتند ولی توان مدیریت نداشتند.
یکی وعده شنبه و یکشنبه پیروزی ایران از سوی روحانی را مثل تبلیغ چیپس و پفک میداند و دیگری پیشنهاد خروج از برجام پیش از چکانده شدن ماشه را میدهد. حتی محمد باقر قالیباف هم به دولت طعنه میزند که به پیروزی در شورای امنیت دلخوش نباشید چون با برخی غفلتها دشمن گام به گام در تحریم جلو میآید.
او البته حداقل شکست آمریکا را انکار نکرد و گفت: کمیسیون امنیت ملی پس از شکست مفتضحانه آمریکا در حوزه حقوقی و سیاسی حرکت های یک جانبه آمریکا که مورد اعتراض دیگر کشورهای جامعه بین الملل نیز هست را رصد و اقدامات متقابل لازم برای صیانت از منافع مردم را با جدیت پیگیری کند و به صحن ارائه دهد.
با این همه واقعیت این است که در این موضوع حداقل در ظاهر دست بالا با تندروهای اصولگرا است، آنهایی که مثل حمید رسایی پیشنهاد خروج از روحانی را میدهند و مینویسند:
آمریکا به مکانیزم ماشه عمل میکند. در برابر اعمال مکانیزم ماشه، تنها اقدام متقابل مناسب، خروج از حسن روحانی است، نه خروج از برجام یا خروج از NPT. خروج از روحانی، باعث باز شدن قفلهای کشور و بزرگترین شوک به نظام سلطه و باعث ناامید شدن آمریکا و اروپا از فشار و تحریم بیشتر میشود.
نه دولت، نه حامیان برجام و نه هیچ کس دیگری مدعی نشده که پیروزی امروز بر آمریکا پیروزی نهایی است. حتی در صورت معامله سلاح بعد از پایان تحریم تسلیحاتی باز هم الزاما پیروزی نهایی به دست نیامده ولی وضعیت فعلی آمریکا و دست پایین آن در حوزه حقوقی و روابط بین الملل مسئله سادهای نیست، آن هم از سوی کشوری که متحمل بیشترین فشار و کمترین حمایت است.
آمریکا با تمام توان دیپلماتیک و بازوهای اقتصادی خود هرچه میتوانسته اسب فشار حداکثری بر ایران را زین کرده ولی با این همیت، همچنان در برابر برجام دولت روحانی و ظریف مغلوب شده است که در تاریخ شاید کم نظیر باشد.
امروز همان برجام نیمه جانی که برخی از رادیکالهای اصولگرا در پی خاک کردن آن هستند توانست آمریکا را مغلوب کند و باعث جدایی اروپا و آمریکا شود، آن هم در حالی که طرف اروپایی هم مایل به تجدید فشار علیه ایران است.
این وضعیت نشان میدهد برجام با تمام کم و کاستیهای خود قراردادی کارآمد است که اگر لجاجتهای داخلی و اولویت دادن منافع حزبی به منافع ملی نبود امروز بسیار بهتر از این نیز میتوانست کار کند.
همچنین وضعیت امروز آمریکا این مسئله را به ما یادآوری میکند که جواد ظریف که از سوی مخالفانش متهم به غرب گرایی بوده برای نخستین بار راهی را پیمود که به شکست حقوقی آمریکا در برابر ایران منجر شد، دست آوردی که جلیلی آمریکا ستیز هیچ گاه به آن دست نیافت.
با این همه به علت اختلافات سیاسی و عدم اولویت دهی منافع ملی در برابر منافع جناحی هیچ کدام از این مسائل لحاظ نمیشود و هر لحظه باید نگران اظهار نظر یا اقدامی بود که به خاطر تندروی داخلی به برگ برنده ترامپ تبدیل شود.
نظر شما