محمد مهدی مظاهری - رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز جمعه، ۱۴ شهریور تازهترین گزارش خود درباره ایران را منتشر کرد و در اختیار ۳۵ عضو شورای حکام قرار داد. گروسی در این گزارش که قرار است در نشست فصلی شورای حکام که هفته آینده برگزار میشود، در دستور کار و بررسی قرار گیرد، اذعان کرده است که بازرسان این آژانس از یک مکان هستهای مورد مناقشه بازرسی کردهاند. رئیس آژانس همچنین در گزارش خود گفته است بازرسان آژانس در ماه جاری (سپتامبر) از یک مکان هستهای دیگر در ایران نیز بازدید خواهند کرد.
ادامه نقض برجام توسط ایران نیز بخش دیگری از گزارش اخیر گروسی است؛ در این گزارش، ذخایر اورانیوم غنیشده ایران ۱۰ برابر بیشتر از سقف توافق شده در برجام اعلام شده است. گزارش جدید آژانس میگوید ایران مقدمات نصب سانتریفیوژهای پیشرفته در نطنز که بر خلاف توافق برجام بوده، را فراهم کرده است. البته این مسأله نکته ای نیست که باعث تعجب یا نگرانی ایران باشد؛ زیرا مقامات کشورمان پیشتر اعلام کرده بودند که افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده و تولید اورانیوم با خلوص بالا در چارچوب توافق هسته ای و در واکنش به عمل نکردن کشورهای اروپایی به تعهدات آنان صورت گرفته است. در واقع ایران بعد از مشاهده بدعهدی های مکرر و ناتوانی کشورهای باقی مانده در برجام برای عمل به تعهداتشان، در چند مرحله و در قالب «اقدام متقابل» برخی تعهدهای برجامی خود را کنار گذاشت و بعضی فعالیتهای هستهایش را از سر گرفت؛ از جمله اینکه غنیسازی در تاسیسات اتمی فردو را مجددا آغاز کرد و البته با استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته که برجام ممنوع کرده بود، سرعت غنیسازی را افزایش داد.
گزارش جدید آژانس در حالی منتشر میشود که ایران و آژانس در دو هفته اخیر توانستند برای حلوفصل برخی اختلافنظرهای پادمانی به توافق برسند. براساس این توافق، ایران اجازه دسترسی به دو مکان موردنظر آژانس را صادر و آژانس هم تایید کرد که بعد از دسترسی به این دو مکان، دیگر سوال و درخواستی در این چارچوب نخواهد داشت. در این راستا به نظر می رسد دستگاه دیپلماسی ایران در یک اقدام هوشمندانه تلاش کرده است سیاست فشار حداکثری ایالات متحده آمریکا را پاسخ داده و در حرکتی گازانبری این کشور را از دو سو تحت فشار قرار دهد.
از یکسو جمهوری اسلامی ایران با کاهش تعهدات برجامی خود به عنوان یک حربه بازدارنده برای جلوگیری از نقض عهدهای بیشتر و رایزنی با کشورهای طرف برجام و سایر کشورهای عضو شورای امنیت آنها را به سمت عدم همسویی با آمریکا در این نهاد اثر گذار سوق داده است. از سوی دیگر، با دعوت از رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی به ایران و تأمین نظر این آژانس، مانع صدور قطعنامه احتمالی در این نهاد علیه ایران و قرار گرفتن آن در جبهه آمریکا شده است.
در رابطه با بخش گزارش آژانس در مورد نقض تعهدات برجامی ایران نیز به نظر نمی رسد اعضای این آژانس اقدامی جدی علیه کشورمان انجام دهند و به سمت صدور قطعنامه تنبیهی حرکت کنند؛ چرا که اقدام ایران برای کاهش تعهدات برجامی به ماه ها قبل برمی گردد و چنانکه اعضای آژانس قصد صدور قطعنامه و ارسال پرونده ایران به شورای امنیت را داشتند، در جلسه قبلی آژانس این کار صورت می گرفت. اما چنین مسأله ای رخ نداد زیرا اعضای آژانس به خوبی واقف هستند که این تصمیم ایران در قالب اقدام متقابل صورت گرفته و اگر طرفهای باقی مانده در برجام مدعی هستند نمی توانند به تعهداتشان عمل کنند، نباید انتظار داشته باشند که ایران یکطرفه یک توافق جهانی را اجرا کند.
بنابراین باید گفت علی رغم همه هجمه ها و فشارهایی که بر دستگاه دیپلماسی کشور وارد می شود، این دستگاه در قضیه برجام و برنامه هسته ای تاکنون بازی هوشمندانه ای تدارک دیده که تا حد زیادی کارآمد بوده و مانع تحقق تلاش های دولت آمریکا و شکل گیری اجماع جهانی علیه کشورمان شده است؛ سیاست موفقی که تداوم آن می تواند اعتبار دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا را بیش از پیش خدشه دار کرده و به یکی از عوامل مهم شکست وی در انتخابات آبانماه تبدیل شود. درست است که پیوند دادن همه مسائل سیاست خارجی کشور به انتخابات آمریکا کار عاقلانه و صحیحی نیست و رویکرد احزاب و جناح های مختلف سیاسی این کشور نسبت به ایران تفاوت چندانی ندارد و تابع اصول ثابتی است، با این وجود باید گفت وعده جو بایدن، نامزد دموکرات انتخابات آمریکا برای بازگشت به برجام در صورت پیروزی می تواند تا حدودی نوید بخش باشد و در صورت تحقق، بار فشارها و تحریم های ظالمانه ای که ترامپ با خودخواهی و بی قانونی بر ایران تحمیل کرده بود را از دوش ملت ایران بردارد. بنابراین به همان اندازه که دست روی دست گذاشتن و واگذار کردن همه مسائل به نتایج انتخابات آمریکا رویکردی کوتاه بینانه و منفعل است، بی اهمیت جلوه دادن این انتخابات و عدم برنامه ریزی و سیاست ورزی برای تأثیر گذاشتن بر آن نیز به نوعی ساده اندیشی و نادیده گرفتن واقعیتهای موجود در جهان سیاست است.
در چنین شرایطی، موفقیت دستگاه دیپلماسی کشورمان برای یارگیری در عرصه بین المللی و تضعیف و تحقیر دولت کنونی آمریکا مستلزم همراهی و همدلی همه دستگاه های داخلی است و بنابراین انتظار می رود جناح ها و گروه های سیاسی در این ماه های حساس و تأثیرگذار از اقدامات پراکنده و سیاست های خودسرانه و تشنج زا پرهیز کرده و برای دستیابی به منافع ملی و کاستن از بار فشارهای اقتصادی بر مردم، فضای سیاسی داخلی و خارجی را آرام و با ثبات نگاه دارند و حتی بر خلاف میلشان هم که شده به دیپلماسی مجال تنفس بدهند.
منبع: دیپلماسی ایرانی
نظر شما