سلام نو – سرویس سیاسی: این روزها در بین نامهایی که از سوی برخی محافل اصولگرا برای انتخابات ریاست جمهوری مطرح میشود یک نام از دیگر نامها متفاوت و البته برای عموم مردم کمتر شناخته شده است و آن هم نام سعید محمد، فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
سعید محمد ۵۲ ساله از سال ۱۳۶۶ به عضویت سپاه درآمد و بیش از آن که به عنوان یک سپاهی و فرمانده سپاه شناخته شود به عنوان یک مدیر پروژه و چهره دانشگاهی شناخته میشود که در سال ۲۰۱۴ موفق به کسب جایزه انجمن بینالمللی مدیریت پروژه نیز شده است، با این همه او بدون هیچ حاشیهای، سوابقی پررنگ و مهم در شرکتها و مؤسسات اقماری قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا (ص) و بنیاد تعاون سپاه داشته است.
محمد مدیرعامل گروه ایرانیان اطلس و مدیرعامل سپاسد از زیر مجموعههای قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا بوده و پروژههای بسیاری زیر نظر او اجرا و عملیاتی شدهاند.
اما چه چیزی این مدیر ارشد اجرایی سپاه را به گزینه ریاست جمهوری اصولگرایان تبدیل میکند؛ آن هم یک گزینه آرمانی و همه چیز تمام که تمام خواستههای اصولگرایان را برآورده کند؟
سعید محمد امروز یکی از فرماندههان ارشد سپاه حساب میشود، اما شما به سختی میتوانید پشت نام او عنوان سردار را بیاورید. او با وجود بیش از سی سال عضویت در سپاه بیش از آن که چهرهای نظامی از خود ارائه کرده باشد، چهرهای اجرایی و مدیریتی ارائه کرده و کمتر در قامت یک نظامی ظاهر شده است.
در آن طرف ماجرا او هر چقدر هم لباس نظامی نپوشد و مدیر پروژه باشد باز هم سپاهی و نظامی است و از بدنه سپاه حساب میشود که ریاست مهمترین قرارگاه سازندگی این ارگان نظامی را برعهده دارد.
این ویژگیها از سعید محمد مردی با دو چهره میسازد که هر کدام آن بخشی از اصولگرایان را راضی میکند. از یک طرف او مدیری اجرایی و عملیاتی است که میتواند در قامت رئیس جمهور تکنکورات و تخصصگرا ظاهر شود و از سوی دیگر رئیس جمهور نظامی است و با نظامیان روابط خوبی دارد که او را به گزینه مطلوب طیف راست اصولگرا در برابر ترامپ و حتی بایدن بدل میکند.
او میتواند نماد دولت جوان و حزب اللهی مطلوب اصولگرایان نیز باشد که مورد اعتماد نظام است و دنبال نان و آب و شهرت نیست. از سوی دیگر او با وجود سپاهی بودن اظهار نظر سیاسی مشخص نداشته و مردم از او تصویر مشخصی ندارند که این یعنی او میتواند بخشی از رایهای ناراضی را نیز جذب کند.
با این همه مطرح شدن نام سعید محمد تا همینجا هم واکنشهایی داشته. واکنشهایی که بیشتر از سوی نزدیکان قالیباف بوده است. مهدی حسن زاده دبیر اقتصادی روزنامه خراسان در صفحه توییتر خود با تذکر به سعید محمد نوشته: «آقای سعید محمد! فرمانده محترم و پرتلاش قرارگاه سازندگی خاتم. ریاست جمهوری برای شما خیلی خیلی زود است.»
سایت فردا نیوز هم که از سایتهای حامی قالیباف است به طور تلویحی اشاره کرده که با توجه به عدم شهرت سیاسی محمد و درجه نظامی نه چندان بالای او احتمالا شورای نگهبان او را رجل سیاسی نشناسد.
به نظر میرسد نزدیکان رئیس مجلس سعید محمد را رقیبی جدی برای محمدباقر قالیباف میدانند که حضورش میتواند برنامههای احتمالی او برای ریاست جمهوری را تحت الشعاع قرار دهد، نگرانی خاصی که شاید به حق باشد.
سعید محمد امروز بر صندلیای تکیه زده که قالیباف مدتی در دهه هفتاد بر آن تکیه زده بود. چنانچه پیش از این نیز در سپاسد بر صندلی فتاح تکیه زده بود، دورانی که از آن به عنوان دوران درخشان مجموعه سپاسد نام برده میشود و به باور کارشناسان، این دوران با دوران پرویز فتاح اصلا قابل مقایسه نیست.
وقتی بدانیم پرویز فتاح و محمد باقر قالیباف از جمله نیروهای اجرایی و مدیریتی برجسته سپاه بودند و محمد توانسته از آنها پیشی بگیرد متوجه میشویم که او حداقل از نظر اجرایی امروز چه جایگاهی در بین مجموعه سپاه و احتمالا مدیران کشور دارد و حضورش چگونه میتواند به تنهایی مانع ورود چهرههایی چون قالیباف و فتاح به انتخابات شود.
نکته قابل توجه دیگر این است که نام سعید محمد در پرونده عیسی شریفی و هلدینگ یاس به عنوان یکی از کارشناسان موثر مطرح شده، مسئلهای که میتواند او را به چهرهای با فاکتورهای عدالتخواهانه نیز بدل کند.
وقتی به درگیریهای قالیباف - میرسلیم و حداد - فتاح نگاه میکنیم و دردسرهای بیپایان مهرداد بذرپاش را میبینیم، سعید محمد میتواند به قهرمانی بدل شود که تمام اختلافات را به اتحاد بدل کند. با این همه این به این معنا نیست که او کار سادهای در پیش دارد.
آن چنان که قابل مشاهده است او هنوز وارد گود نشده اما هشدارهای قالیبافیها را پیش روی خود میبینید. هواداران سعید جلیلی و فتاح و بذرپاش هم حتما به سادگی به استقبال محمد نمیروند. از طرف دیگر او باید دنبال چهره سازی خود در رسانه، اقناع موثرین نظام و اثبات خود به عنوان رجل سیاسی هم باشد، مجموعهای از اقدامات که ساده نخواهد بود و به مدیریت، هوش سیاسی و انرژی نیاز دارد.
حالا باید دید در این شرایط او به گمانهزنیها مهر تایید میزند یا همچنان به خدمت بی سر و صدا و غیرسیاسی خود در سپاه ادامه میدهد؟ شاید هم آن چنان که چهرههایی چون فرید مدرسی میگویند محمد آماده پذیرش شهرداری تهران در ۱۴۰۰ میشود تا مدیریت سیاسی خود را از بهشت و به آرامی آغاز کند.
نظر شما