سلام نو – سرویس سیاسی: محمدباقر قالیباف عبا را که روی دوش میاندازد، از مردم که نامه میگیرد و قول حل مشکلات را میدهد همه را یاد یک نفر میاندازد؛ محمود احمدینژاد.
بسیاری با دیدن تصاویر قالیباف در سفر به جنوب پرسیدند که آیا او دوربین هم برای ساخت فیلم تبلیغاتی ریاست جمهوری برده؟ یا اصلا مگر او رئیس جمهور است که این چنین بین مردم میرود و وعده حل مشکلات را میدهد؟ برخی هم گلایه کردند که چرا قالیباف و دیگر نمایندگان تهران، محرومین تهران و حاشیه آن را رها کردند و به هفت تپه و خوزستان و سیستان و بلوچستان سفر میکنند؟
حالا چند ماهی شده که محمدباقر قالیباف رئیس مجلس است، اما عملکرد او نشان داده که او همان مدیر عملیاتی و جهادی با تعریف خاصی است که خودش و دیگران از او دارند و نمیتواند از قالب اجرایی کلاسیک خود خارج شود. به انتصاب مشاورین و حلقه نزدیکان رئیس مجلس دقت کنید. به مدل ورودش به مسائل نیز نگاهی دوباره کنید. در هر دو مورد او همان قالیباف شهرداری تهران است؛ نه رئیس مجلسی سیاستورز که تنشهای داخلی مجلس را مدیریت و بهارستان را به عنوان نهاد قانونگذاری ارتقا دهد.
این مسئله البته چیزی نیست که رئیس مجلس آن را نداند. محمدباقر قالیباف باهوش است و خوب میداند شیوه کنونی نقش آفرینی او با جایگاه ریاست مجلس تناسب چندانی ندارند. در همین راستا در سفرش به خوزستان تاکید کرد قصد او از این سفرها به استانها مچگیری نیست؛ بلکه "پیگیری برای برطرفکردن امور، پاسخگویی مسئولان و در صورت نیاز قانونگذاری است".
اما آیا قالیباف سودای ریاست جمهوری دارد یا با چنین حضورهایی قصد تضعیف روحانی به عنوان رئیس جمهور را دارد؟ این سوالی است که اکنون نمیتوان به آن پاسخ و قالیباف را با آن مورد قضاوت قرار داد، اما بیتردید میشود گفت بخشی از عملکرد این روزهای قالیباف، فارغ از پروژههای آینده او، محصول مدل کاری رئیس مجلس است.
قالیباف بیتردید در مقیاس حلقه مدیران معتمد و امین نظام چهرهای توانمند به حساب میآید، اما این چهره توانمند یک مشکل اساسی دارد و آن شخصیت تک بعدی در حوزه اجرا است.
محمدباقر قالیباف از ریاست پلیس تا شهرداری تهران یک چهره تمام اجرایی بود که سیاست ورزی، مطالعات مرتبط با طرحها و چند جانبه نگری نداشت. نگاهی به عملکرد قالیباف در شهرداری تهران نشان میدهد که او با وجود پیشبرد قابل توجه پروژهها اشتباهات ریز و درشت بسیاری داشت، اشتباهاتی که ناشی از مطالعات ناقص درباره طرحها بود.
حالا هم همان محمدباقر قالیباف بر کرسی ریاست مجلس تکیه زده و کاری جز آن چه امروز در حال انجام آن است نمیتواند بکند. بیتردید او در میان روسای مجلس جمهوری اسلامی کمترین امتیاز را در سیاستورزی و سیاست مداری خواهد گرفت، هرچند با توجه به نوع عملکردش باعث پررنگ شدن مجلس در رسانهها خواهد شد.
قالیباف از احمدینژاد تقلید میکند؟
سوال دیگر این است که آیا میتوان قالیباف را متهم به تقلید از احمدینژاد کرد؟ نگاهی به کارنامه قالیباف و نامزدی او در انتخابات ۱۳۸۴ نشان میدهد که او از همان دوران سبک خاص خود را در تبلیغات و مردمی بودن داشته است. شاید او مثل احمدینژاد لباس محلی بپوشد و نامه هم بگیرد ولی این به معنای تقلید از احمدینژاد نیست.
در سال ۱۳۸۴ او روی چشم روشن، موی بور و خلبان بودنش مانور داد تا مدرن جلوه کند. در سال ۹۲ تصویر یک مدیر تکنوکرات را از خود ارائه کرد تا حلال مشکلات دیپلماتیک باشد و در نهایت در سال ۹۶ با پوشیدن قبای مدیریت جهادی جامعه هدف خود را کمی به سمت قشر ضعیف جامعه تغییر داد تا مدبرِ دوران بیتدبیری باشد. در تمام این سالها او تلاش داشت و دارد از خود تصویر مدیری قدرتمند، گره گشا و کارآمد ارائه دهد، برخلاف احمدینژاد که بیش از همه چیز دوست داشت مردمینژاد باشد.
در سفرهای این روزهای نمایندگان تهران بیش از آن که بتوان انگشت انتقاد را به سمت قالیباف چرخاند باید دیگر نمایندگان را مزمت کرد که به جای اولویت دادن به حوزه انتخابیه خود در سیستان و خوزستان و هفت تپه دیده میشوند! ورود به مشکلات خُرد و کلان هیچ ایرادی ندارد و داشتن نگاه ملی نیز برای نمایندهها ضروری است ولی تمام این حوزهها نمایندگانی دارند که اتفاقا طرفدار دولت هم نیستند.
بهتر است نمایندگان تهران به جای خرج از جیب بیت المال برای سفر به حوزه انتخابیه دیگر _که رخدادی غیر مرسوم نیز به شمار میآید_ به مشکلات بیشمار حوزه انتخابیه خود بپردازند و برای حل مشکلات هفته تپه و خوزستان و سیستان به نظرات نمایندگان آن حوزهها توجه و آنها را در قانون گذاری یاری کنند.
نظر شما