سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر: در تقویم ایران در سال ۱۳۸۲ پس از نزدیک به دویست سال قدمت از ورود صنعت چاپ به کشور، یازده شهریور را به عنوان روز ملی صنعت چاپ نامگذاری کرده اند، روزیکه برای بسیاری از افراد از اهمیت خاصی برخوردار است، افرادی که مشتمل بر هنرمندان و نویسندگان و صنعتگران و کارگران چاپخانه است.
در تاریخ از کشور چین به عنوان کشور مخترع این صنعت یاد می شود، اما با رجوع به تاریخ و شواهد و اسناد موجود و مراجعه به کتیبه حقوق بشر کوروش هخامنشی می توان به راحتی نشانههایی از این صنعت را مشاهده کرد، به عبارت دیگر اگر جنگ ها و این تاریخ سوزی ها نبود با نگاهی عمیق تر به تمدن تخت جمشید و آثار برجای مانده از شهرسوخته، طبیعتاً نام ایران به عنوان اولین کشور مخترع این صنعت نام برد.
در تازه های بازار نشر طبق روال دوشنبه های هر هفته به بررسی کتاب هایی نظیر: «پنجشنبههای خانم جولیا» نوشته پیهرو کیارا و با ترجمه ک.طاهر نوکنده از انتشارات نو، «قاچار قوچار» نوشته ویوِک شانبهاگ و با ترجمه مرتضی ثقفیان از انتشارات مرکز و «بلکبریِ هملت» نوشته ویلیام پاورز و با ترجمه علیرضا طاقدره از انتشارات نو رفته ایم که در ادامه خواهید خواند.
از یوهانس گوتنبرگ آلمانی به عنوان پدر صنعت چاپ، مخترع و نخستین فردی که صنعت چاپ را در سال ۱۴۵۶ میلادی اختراع کرد یاد می شود و او روزانه بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ برگ چاپ میکرد و نخستین کتابی که او پدید آورد کتاب مقدس ۴۲ سطری بود و کتابهایی که در آن زمان بهچاپ میرسید به «اینکونابولا» معروف است، ابداع گوتنبرگ ظرف مدتی حدود ۴۰ سال در عمده کشورهای اروپایی و در شهرهایی مانند ونیز، فلورانس، پاریس و لیون رواج پیدا کرد و چاپخانههایی با این روش بهوجود آمد.
نخستین چاپخانه در ایران در شهر تبریز تاسیس شد، عباس میرزا نایبالسلطنه، میرزا زینالعابدین تبریزی را مامور فراگیری فن چاپ و راه انداختن نخستین چاپخانه در تبریز کرد و میرزا زینالعابدین تبریزی در سال ۱۲۳۳ هجری قمری ابزارآلات چاپ حروفی را به تبریز آورده و تحت حمایت عباس میرزا نایب السلطنه که در آن زمان حکمران آذربایجان بود مطبعه کوچکی برقرار کرد.
حدود ۹۰ سال پس از تاسیس نخستین چاپخانه در تبریز، نوه حاج زینالعابدین (کسی که نخستین چاپخانه سنگی و سربی را در ایران دایر کرد) بهنام زینالعابدین مطبعهچی که پس از زیارت مکه به نام حاجی حاج آقا معروف و هنگام گرفتن شناسنامه نام علمیه را برخود انتخاب کرد، ماشین چاپی را از اروپا خریداری کرده و از طریق کشور مصر وارد بندر استانبول در ترکیه فعلی کرد و از این بندر توسط چهل گاومیش به تبریز انتقال داد و حاجی حاج آقا علمیه همراه با دستگاههای چاپ سنگی خود هشت تن از متخصصان صنعت چاپ را نیز از کشور آلمان برای نصب و آموزش این دستگاهها به تبریز آورد.
۱- «پنجشنبههای خانم جولیا»
نویسنده: پیهرو کیارا
مترجم : ک.طاهر نوکنده
انتشارات: نو
توضیحات:
کتاب «پنجشنبههای خانم جولیا» نوشته پیهرو کیارا و با ترجمه ک.طاهر نوکنده که به تازگی توسط انتشارات نو در ۱۵۲ صفحه و با قیمت پشت جلد ۲۴۰۰۰ تومان در بازار کتاب چاپ و منتشر شده است.
رمان «پنجشنبههای خانم جولیا» یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه ادبیات داستانی معاصر» است که توسط انتشارات نو چاپ شده و نسخه اصلیاش سال ۲۰۰۱ در ایتالیا چاپ شده است، پیهرو کیارا در متن داستانش، بازجوییهای پلیس و اتفاقات را بهطور مستقیم روایت کرده استۀ سرمایهداران شهرستانی، قضاوتشان و موقعیتهای خاص در دنیای قضا از جمله مواردی هستند که هنگام مطالعه اینکتاب، جلب توجه میکنند.
رمان «پنجشنبههای خانم جولیا» در ۱۰ فصل نوشته شده و داستان آن پیرامون زنی به همیننام است که ناپدید شده و گریزهای جنجالبرانگیزش بهمدت ۳ سال، در هفتهنامهها بر سر زبانهاست، به اینترتیب، مخاطب اینکتاب با یک رمان جنایی و معمایی روبروست و قرار است همراه با پلیسی که کورمال کورمال، دنبال خانم جولیا میگردد، به جستجو بپردازد.
پیهرو کیارا متولد سال ۱۹۱۳ در لوئینو جزیره سیسیل است و در سال ۱۹۸۶ درگذشت، او در سالهای جوانی توسط فاشیستهای ایتالیا تحت تعقیب قرار گرفت و بهدلیل عدم حضور در دادگاه، به ۱۵ سال حبس محکوم شد اما با مهاجرت، به دیگر کشورهای اروپا رفت و سپس در اکتبر ۱۹۴۵ به کشورش برگشت، او در سالهای جنگ جهانی دوم داستانهایی نوشت که آنها را فقط در حلقه دوستان نزدیک خود خواند، اما پس از بازگشت به ایتالیا، اولین اثرش را با نام «سِحرشان کن!» چاپ کرد که یک مجموعهشعر بود.
۲- «قاچار قوچار»
نویسنده: ویوِک شانبهاگ
مترجم : مرتضی ثقفیان
انتشارات: مرکز
توضیحات:
رمان «قاچار قوچار» نوشته ویوِک شانبهاگ و با ترجمه مرتضی ثقفیان که به تازگی توسط انتشارات مرکز در ۱۰۴ صفحه و با قیمت پشت جلد ۲۳۵۰۰ تومان در بازار کتاب چاپ و منتشر شده است.
ویِوک شانبهاک متولد سال ۱۹۶۲ در کارناتاکای هندوستان است. او تا به حال، ۲ رمان، ۲ نمایشنامه و ۵ مجموعهداستان منتشر کرده است. زبانی که ایننویسنده آثارش را با آن مینویسد، کانادهای است که از زیرشاخههای زبانهای دراویدی است و حدود ۴۰ میلیون نفر در جنوب غرب هند به آن تکلم میکنند. «قاچار قوچار» اولین کتاب ایننویسنده است که به زبان انگلیسی ترجمه شده است.
در داستان رمان «قاچار قوچار» تقابل خانوادهای سنتی و بسته که فردگرایی و فردیت در آن جایی ندارد؛ با چالشهای مدرنیته و جایگاه زنان متفاوت به تصویر کشیده میشود، اینتقابل در حکم یکتعادل است که گویی با کوچکترین تغییری متزلزل میشود، تصویری که نویسنده از اینخانواده و تقابلهایش ارائه کرده، در واقع هندِ در راه رونق اقتصادی است که با معضلات اجتماعی همراه است؛ مشکلاتی مانند خشونت خانگی، عدهای اینرمان را بهترین رمانِ هندی چاپشده در دهه اخیر خواندهاند.
خانواده سنتی مورد نظر در اینداستان از خانهای تنگ و تاریک و پر از مورچه به یک خانه ویلایی، یکی از مراحل گذاری است که اینخانواده از سر میگذرانند، راوی داستان، مرد جوانی از اهالی همینخانواده است. او از خانه و خانواده به کافهای پناه میبرد که متعلق به دنیای قدیم است و پیشخدمتش باعث تسکین دردهایش میشود. از جایی به بعد، اعضای خانواده، معادلات و خواستههای خود را تغییر میدهند و وضعیت دیگری پیدا میکنند و ...
۳- «بلکبریِ هملت»
نویسنده: ویلیام پاورز
مترجم: علیرضا طاقدره
انتشارات: نو
توضیحات:
کتاب «بلکبریِ هملت» نوشته ویلیام پاورز و با ترجمه علیرضا طاقدره که به تازگی توسط انتشارات نو در ۳۱۹ صفحه و با قیمت پشت جلد ۵۸۰۰۰ تومان در بازار کتاب چاپ و منتشر شده است.
کتاب «بلکبریِ هملت» یکی از عناوین «کتابخانه فلسفه زندگی» است که توسط انتشارات نو چاپ شده و نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۱۰ توسط انتشارات هارپر کالینز در نیویورک چاپ شد.
نویسنده کتاب «بلکبریِ هملت» در ایناثر با الهام از نگاه فلسفی امرسون، هنری دیوید تارو و چند ادیب و فیلسوف دیگر، به موضوع رابطه انسان با ابزار و فناوری نگاه میکند، ویلیام پاورز با آغوش باز از فواید فراوان فناوری و ابزارهای دیجیتال در تمام جزئیات زندگی استقبال کرده اما از بههمریختن توازن زندگی به نفع ابزارها و البته تولیدکنندگان اینابزارها اعلام نگرانی کرده است، او معتقد است صفحات دیجیتال (رایانه، تبلت، تلفن همراه و …) کارهای شگفتانگیزی برای آدمهای امروز میکنند اما باری را هم بر دوششان میگذارند و نمیگذارند کار خود را به بهترینشکل انجام دهند.
ویلیام پاورز در کتاب «بلکبری هملت» به اینمساله میرسد که ما به نظام فکری تازه هر روزهای برای زندگی با صفحات دیجیتال نیازمندیم. او با نامگذاری مشکل و چالش امروز انسان با صفحات دیجیتال به اسم «مخمصه ارتباطات» در پی حل مسائل برآمده است. بههمیندلیل با سفر به گذشته بشر و سدههای پیش، حقایقی را درباره زندگی و افکار برخی از برجستهترین اندیشمندان از جمله افلاطون، شکسپیر، هنری دیوید تارو و … مطرح کرده است؛ در مجموع، نویسنده «بلکبری هملت» معتقد است ارتباط دیجیتال وقتی مفید است که آن را با چیزی که ضد آن است، به تعادل و توازن برسانیم؛ یعنی قطع ارتباط. او در نتیجه مخاطب خود را به ترک اعتیاد به فناوری دیجیتال و امکاناتش فرا میخواند.
اینکتاب ۳ بخش اصلی با عناوین «چکاوکها»، «در فراسوی جمعیت» و «در جستوجوی عمق» دارد که هرکدام به فصول مختلفی تقسیم میشوند. بخش اول، دربرگیرنده ۴ فصل «پرمشغله، بسیار پرمشغله»، «سلام مادر»، «سوار بر قایق» و «راهحلهایی که نیست» است. بخش دوم کتاب هم ۷ فصل را با اینعناوین شامل میشود: «قدمزنان تا عرش»، «چشمههایی در ذهن»، «آینههای کوچک»، «بلکبریِ هملت»، «خلق زندگی برای خویش»، «حریم والدن» و «خُنُکا خویشتن» و سومین بخش کتاب هم ۲ فصل دوازدهم و سیزدهم کتاب را شامل میشود که بهترتیب عبارتاند از: «کمی بیمشغله» و «وحشت از قطع ارتباط». پس از بخش سوم هم «پینوشتها: بازگشت به اتاق» و «یادداشتها» آمدهاند.
نظر شما