سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر: طرح «تابستانه کتاب ۱۳۹۹» به همت موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، از شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ در کتابفروشیهای عضو اینطرح در سراسر کشور با شعار «کتاب بخوانیم، ایمن بمانیم» اجرایی شد و تا پایان مرداد ماه نیز ادامه داشت و در طول دو هفته اجرای این این طرح استقبال بی نظیری از آن به عمل آمد.
در این طرح استان گیلان با ۲۶ کتابفروشی حضور داشت که از این تعداد رشت با شانزده کتابفروشی، انزلی با شش کتابفروشی، لاهیجان و لنگرود هر کدام با دو کتابفروشی بیشترین مشارکت را در این طرح داشتند که پس از اتمام طرح با بررسی آمار و ارقام در این طرح بیش از ۲۹ هزار و ۶۰۰ جلد کتاب به مبلغ بیش از ۱۰ میلیارد و ۹۲۸ میلیون ریال توسط علاقمندان کتاب گیلانی خریداری شد.
سهم استان گیلان در زمینه میزان مشارکت کتابفروشی ها در طرح تابستانه کتاب سه درصد و از مجموع فروش و تعداد کتابهای فروش رفته نیز سهم استان گیلان شش درصد بوده است و در نهایت پس از پایان یافتن این طرح استان گیلان از نظر تعداد کتاب و میزان فروش به ترتیب در جایگاههای هفتم و ششم کشور قرار گرفت.
طرح «تابستانه کتاب ۱۳۹۹» با شعار «کتاب بخوانیم، ایمن بمانیم» که از شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ آغاز و تا پایان مرداد ماه نیز ادامه داشت، علاقهمندان و خریداران کتاب می توانستند با مراجعه به کتابفروشیهای عضو طرح تابستانه کتاب که اطلاعات و فهرست آنها به تفکیک هر استان در سایت tarh.ketab.ir ثبت شده بود، کتابهای عمومی، دانشگاهی و کودک و نوجوان را با یارانه ۲۰ درصدی خریداری کنند.
در تازه های بازار نشر طبق روال دوشنبه های هر هفته به بررسی کتاب هایی نظیر: «او» نوشته زاهد بارخدا از انتشارات روزبهان، «تا خیابان خوشبخت» نوشته بابک نیکطلب از انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و «دختری که صورتش را جا گذاشت» نوشته علیرضا برازندهنژاد از انتشارات پیدایش رفته ایم که در ادامه خواهید خواند.
۱- «او»
نویسنده: زاهد بارخدا
مترجم : ---
انتشارات: روزبهان
توضیحات:
کتاب «او» نوشته زاهد بارخدا که به تازگی توسط انتشارات روزبهان در ۹۶ صفحه و با قیمت پشت جلد ۲۵۰۰۰ تومان در بازار کتاب چاپ و منتشر شده است.
کتاب «او» درباره گذشته و امروز، و نسلهای پیر و جوان است و داستان اینکتاب بر محور دیدار یک زن و مرد قرار دارد، زن برای بیان گذشته تردید دارد و مرد تلاش دارد آن را انکار کند. گویی هر دو تلاش دارند چیزی را از یکدیگر مخفی کنند. گفتگو و مکالمه زن و مرد باعث شود به اینواقعیت پی ببرند که از پیش همدیگر را میشناختهاند.
در بخشی از این کتاب آمده است: مرد میخندد. شاید برای اینکه جلو گریهاش را بگیرد. از نگاهکردن به زن پرهیز میکند. میترسد نشانهای از «او» را در زن پیدا کند. زن دیگر نمیخواهد حرف بزند. میخواهد فراموش کند. فکر میکند به برگشتن. به خودش میگوید شاید اگر نمیگفتم، میتوانستم او را برای خودم حفظ کنم. رابطه تازهای ممکن نیست. نمیتوان بعد از پوشیدن لباس، عریانی را بهانه آورد برای پوشیدن لباسی دیگر. فعلیتِ رابطه ما سالها پیش اتفاق افتاده است؛ جدایی هم دوره خودش را طی کرده است و دیگر نمیشود به رابطهای تازه فکر کرد. به مرد پیشنهاد میدهد که همهچیز را فراموش کند. سعی میکند به موقعیتی بخندد که در آن قرار گرفته است. دیدن لبخند زن، مرد را تکان میدهد. نشانهای از شادی یا رضایت در لبخند زن نمیبیند. احساس میکند چیزی پشت آن لبخند پنهان شده است؛ نهفقط تلاش برای پنهانکردن چیزی بلکه انکار آن. لبخند زن، جریان مبهمی از عاطفه را در قلب مرد بیدار میکند.
۲- «تا خیابان خوشبخت»
نویسنده: بابک نیکطلب
مترجم : ---
انتشارات: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
توضیحات:
کتاب «تا خیابان خوشبخت» نوشته بابک نیکطلب که به تازگی توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ۳۲ صفحه و با قیمت پشت جلد ۱۲۰۰۰ تومان در بازار کتاب چاپ و منتشر شده است.
از مجموعه «شعر نوجوان» برای سومین بار از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بازنشر شد.
کتاب «تا خیابان خوشبخت» سروده بابک نیکطلب ۱۳ قطعه شعر با عنوانهای «شروع، از این سفر، یادگار مهربانیها، در کوچهی خاطرات، تا بروید امید، بهار فردا، فرصت پرگشودن، سرو کهنسال، پیغام گل، به رنگ آبی دریا، هوای تماشا، سوار تازهرسیده و نشانی تو» را شامل میشود و در بخشی از این کتاب آمده است: کمی هوای کوه / کمی سکوت دشت / کمی صدای آبشار / و آسمان بیغبار / یکی دو شیشه عطر خاطره / و هر چه یادگار داشتم از این سفر / درون جعبهای گذاشتم / جعبه را درون جیب کوچک جلیقهام / برای تو / خوشت میآید از سلیقهام؟ / این قطعهای با عنوان «از این سفر» است که در این مجموعه به چشم میخورد.
کتاب «تا خیابان خوشبخت» که با تصویرگری بهراد امینسلماسی آراسته شده، شایسته تقدیر سیزدهمین دوره جایزه کتاب فصل جمهوری اسلامی ایران نیز شناخته شده است.
۳- «دختری که صورتش را جا گذاشت»
نویسنده: علیرضا برازندهنژاد
مترجم: ---
انتشارات: پیدایش
توضیحات:
کتاب «دختری که صورتش را جا گذاشت» نوشته علیرضا برازندهنژاد که به تازگی توسط انتشارات پیدایش در ۱۹۲ صفحه و با قیمت پشت جلد ۴۲۰۰۰ تومان در بازار کتاب چاپ و منتشر شده است.
رمان «دختری که صورتش را جا گذاشت» نوشته علیرضا برازندهنژاد که در اولین دوره جایزه رمان گمانهزن نوفه و همچنین در بخش اصلی پنجمین مسابقه داستاننویسی افسانهها تقدیر شده است، یکی از عناوین مجموعه «ادبیات ژانری» است که اینناشر چاپ میکند.
در داستان رمان «دختری که صورتش را جا گذاشت» دو قلمروی پادشاهی وجود دارد که با نامهای دانگن و زمیر با هم دشمنی میکنند، دشمنی آنها دیرینه است؛ نشان دانگن، گوزن و نشانه زمیر هم مار است، رهبر دانگن، دختری به نام نورا دارد که قلمروی خودشان را رها کرده و به منطقه ممنوع قدم گذاشته که نگهبانانش، موجوداتی وحشیاند، شخصیت نورا، ۱۹ سال دارد و باید راس ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه، راه افتاده و خود را به نزدیکی منطقه ممنوع برساند. نورا قرار است ماموریتی را به عهده بگیرد که با هر تلاشی برای پیدا کردن دلیلش، مرموزتر میشود. در واقع، راز هدف ماموریت، برای برملانشدن، مقاومت میکند. در ادامه داستان، موانع مختلفی سر راه اجرای ماموریت نورا پیش میآیند؛ از جمله موتورسوارهای گرگنشان زمیر.
رمان «دختری که صورتش را جا گذاشت» دو بخش اصلی دارد که هرکدام به فصلهای مختلف تقسیم میشوند. سوال، وقتکشی توی برجْ ده تا یازده و نیم، تجربه ترس، دوازده تا یکْ فرار، کمانِ یک تا دو، تولد، خبرچینیْ دو و نیم تا سه و نیم، قالبگیری، چهار و نیم تا شش و ربع، وقتگذرانی، برملای شش و ربع تا هفت، هفت تا هشت و چهلْ مرد خارجی میآید، گرگِ دریاییْ هشت و چهل تا نه و نیم تا...، توی تاریکی صبر کن، یکی از ما حرف میزندْ دوباره، عناوین بخش اول رمان هستند و در بخش دوم هم مخاطب با اینفصول روبرو میشود: مزاحم، متجاوز، مضحک، مانع، مرور، مهمانی، مکث، مرز، مقاومت، مهاجر.
نظر شما