سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر : «به دنیا آمدن» فیلمی است به نویسندگی و کارگردانی محسن عبدالوهاب و تهیه کنندگی محمد احمدی که در سال ۱۳۹۴ تولید شده است و این اثر دومین همکاری مشترک احمدی و عبدالوهاب پس از «لطفا مزاحم نشوید» می باشد.
هدایت هاشمی، الهام کردا، بهناز جعفری، سپه راد فرزامی و نیکی نصیریان بازیگران این فیلم هستند که به روایت واقعیت تلخ این روزهای جامعه که به معضلی بزرگ به ویژه در میان قشر جوان تبدیل شده است، می پردازند.
«سقط جنین» معضلی است که سالیان سال جوامع مختلف گرفتار آن شده اند و پدیده نوظهوری نیست که بتوان راه چاره ای برای آن یافت. مشکلات اقتصادی و فقر فرهنگی از جمله دلایلی است که منجر به این امر در جامعه می شود و کارگردان فیلم دقیقا با اشاره به همین نکته «به دنیا آمدن» را ساخته است.
فرهاد و پری با بازی هدایت هاشمی و الهام کردا یک زوج هنرمند هستند که پس از حدود چهارده سال مجددا در آستانه پدر و مادر شدن قرار دارند و این در حالی است که با مشکلات سخت اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند. فرهاد یک فیلمساز جوان است که آثارش به واسطه خط فکری او در جامعه دیده نمی شود و پری یک بازیگر تئاتر است که نمایش جدیدشان با ممیزی روبرو شده است و اجرای آن در هاله ای از ابهام قرار دارد.
در واقع کارگردان با یک تیر دو نشان زده است و ضمن روایت زندگی سخت زوج های هنرمند که همواره با مشکلات فراوانی همچون محدودیت اکران و نمایش و ممیزی روبرو هستند، معضل سقط جنین را هم به تصویر کشیده است.
فرهاد و پری که یک پسر نوجوان با نام کیان با هنرمندی سپه راد فرزامی دارند و خداوند پس از سال ها به آن ها یک فرزند دیگر هدیه داده است، تصمیم به سقط جنین می گیرند و از ابتدای فیلم این مساله به تصویر گذاشته می شود، از مصرف قرص گرفته تا مراحل پیشرفته تر همچون تخلیه رحم که همه و همه به منظور سقط جنین انجام می شود و این در حالی است که جنین در حدود سه ماه عمر دارد و این زوج باید از طریق غیرقانونی اقدام به سقط آن نمایند.
مساله ای که متاسفانه به وفور این روزها در جوامع مختلف دیده می شود و بسیاری از پزشکان صرفا زیر زمینی به صورت غیرقانونی اقدام به سقط جنین می نمایند.
اما آنچه در «به دنیا آمدن» باعث موفقیت و دیده شدن فیلم می شود کورسوی امید در دل مادری است که با وجود تمام مشکلات سعی در حفظ جنین و به دنیا آوردن آن دارد.پری که خود شیفته و عاشق بازیگری است و باید در نمایشی مهم و پس از کش مکش های فراوان اجرا به روی صحنه برود، تصمیم می گیرد تا فرهاد را از سقط جنینشان منصرف کند و حتی قید بازیگری را بزند.این همان احساس مادرانه است که به مرور زمان در دل یک مادر شکل می گیرد و محبتی است که خداوند در دل یک مادر نسبت به جنین داخل رحمش قرار می دهد.
اما این بخشی از ماجراست و فرهاد به عنوان پدر این جنین احساس را کنار می گذارد و منطقی فکر می کند.منطق به او می گوید که جامعه در شرایط سخت اقتصادی قرار دارد و او باید برای به دست آوردن لقمه ای نان جان بکند و قسط و قرض هایش را بدهد و همینکه بتواند شکم زن و پسرش را سیر کند شاهکار کرده است.پس او قید پدر شدن را می زند و به آینده فکر می کند و این در واقع تفاوت یک مرد و زن در تقابل با یکدیگر در مساله به دنیا آمدن بچه است.
بهناز جعفری در نقش افسانه به عنوان دوست پری ایفاگر یکی دیگر از نقش های کلیدی فیلم است. او که از زیر و بم زندگی فرهاد و پری خبر دارد، تمام تلاشش را می کند که فرهاد را از تصمیمی که گرفته است منصرف کند و حتی حاضر می شود نقش پری را در نماشی که قرار است اجرا کند ایفا کند تا پری دوران بارداری اش را به سلامت بگذراند و حتی باعث می شود پری خانه اش را ترک کند و به خانه پدری اش برود تا به دور از هرگونه دغدغه فکری تنها به جنین داخل رحمش و مادر شدن بیندیشد.
کیان در نقش پسر فرهاد و پری با هنرمندی سپه راد فرزامی تاثیر مهمی در تصمیم آن ها درباره سقط جنین دارد. او که نوجوانی با نشاط و سرشار از انرژی می باشد و البته بی خبر از اینکه قرار است به زودی صاحب یک برادر یا خواهر شود، در سن نوجوانی شیفته دختری با نام گلی و با بازی نیکی نصیریان شده است که البته عاشق شدن در این سن و سال و آن هم در این دوره زمانه امری عجیب به نظر نمی رسد.
اما اگر بخواهیم کمی دقیق تر و ریزبینانه تر به فیلم نگاه کنیم، متوجه می شویم که عاشق شدن کیان آن هم در این سن و سال پدیده ای روانشناسانه است که می خواهد هشدار خطر را به زوج های جوانی بدهد که پسر و یا دختری نوجوان دارند که با توجه به شرایط کنونی جامعه ممکن است تحت تاثیر مسائل عاطفی چه درست و چه غلط قرار گیرند و در واقع کیان هم نماینده نسل نوجوانی است که در این روزهای تلخ جامعه و در حالیکه پدر و مادرانشان غرق در مشکلات اقتصادی و گاها عاطفی هستند، نیازمند توجه بیشتر از لحاظ گوناگون به ویژه روحی و روانی قرار دارند.
در واقع کارگردان فیلم تلاش کرده است با اشاره به تمام سختی های موجود در زندگی یک زوج جوان به دنبال راه حل ها و کورسوی امیدها برای حفظ زندگی و جنگیدن برای به دنیا آمدن و نه از دنیا رفتن باشد و تماشاگر در تمامی حدود نود دقیقه فیلم شاهد این دوگانگی ها در فیلم می باشد. شاید داستان فیلم تکراری باشد و بارها بدان پرداخته شده باشد، اما متاسفانه مشکلات گوناگون در جامعه از جمله مشکلات اقتصادی سبب شده است نه تنها سقط جنین در جامعه کاهش یابد، بلکه شاهد افزایش روز افزون این پدیده تلخ آن ها در میان جوانانی باشیم که حتی مشاهده می شود بر اساس رابطه نامشروع ناچار به سقط جنین شده اند که این مساله بسیار دردناک و تامل برانگیز است.
در روزهایی که شیوع و گسترش ویروس کرونا در سراسر جهان منجر به تعویق افتادن و گاها لغو شدن تولید پروژه های مختلف سینمایی شده است، فرصت خوبی برای تماشای فیلم های با محتوا و اثر گذار همچون «به دنیا آمدن» در شبکه نمایش خانگی است تا بتوان کمی به فکر فرو رفت و اندیشید که چطور آدمی می تواند از هدیه ای که خداوند با تمام الطافش به وی اعطا نموده است دل بکند و به راحتی از کنار آن گذر کند. درحالیکه بسیاری از زوج های جوان با گذشت سال ها از تشکیل زندگی مشترکشان هنوز صاحب فرزند نشده اند و از سوی دیگر بسیاری از خانواده از روی ناچاری اقدام به سقط جنین می نمایند. معضلی که حتما باید در جوامع مختلف به صورت کارشناسانه بررسی و بدان پرداخته شود و به دور از هرگونه مشکلات مختلف اعم از اقتصادی و فرهنگی سعی در حفظ جنین و به دنیا آمدن یک نوزاد در جهان واقعی گردد.
نظر شما