این نوع گفتگو ها در واقع من را آزار می داد، تا اینکه من این سوال را از خودم پرسیدم: "چرا کسی به این اندازه کافی باید احساس راحتی کند تا درباره من با شما صحبت کند؟" اگر شما واقعاً دوست من بودید یا کسی بودید که من به او اعتماد کرده ام، پس از آغاز چنین گفتگو هایی درباره ی من باید صحبت را قطع کنی و من هرگز نباید موضوع مورد بحث باشم، زیرا شما اجازه نمی دهید، این اتفاق بیفتد.
من این مطلب را فهمیده ام که با پرسیدن این مسئله وقتی شخصی با شایعات حس بدی در شما ایجاد می کند و می خواهد به شما نزدیک شود، شما به زودی و بی سر و صدا یاد می گیرید که چه کسی هوای شما را دارد و چه کسی از شما بدگویی می کند. چنین اتفاقاتی باعث می شود که ما متنی را در مورد نحوه برخورد با اینگونه افراد دورو و یا اصطلاحا مخرب در زندگی به شما ارائه دهیم.
صحبت من بیشتر به دوران دبیرستان بر می گردد. احساس می کردم که دائما در حال دعوا یا اضطراب هستم. اگر صحنه ای را که من توصیف کرده ام در دختران دبیرستانی که در مدرسه دوست هستند، تصور کنید، عده ای از دانش آموزان دبیرستانی در کنار آبخوری هستند و یک دانش آموز را با یک حیوان مقایسه می کنند، این یک توصیف عالی از دوران دبیرستان من است.
بنابراین، زمانی که فارغ التحصیل شدم سردرگم بودم و نمی توانستم صبر کنم تا به دانشگاه بروم. جایی که من حس و حال آنجا را نمی دانستم. این یک حس پاک بود برای اینکه کسی باشم که واقعاً می خواستم باشم و از یک تکه از زندگی ام خلاص شدم که حتی نمی خواهم به آن دوران برگردم.
به یاد دارم روز اول دانشگاه وقتی در پیاده رو راه می رفتم با خود فکر می کردم: "من هر کاری که می کنم تا دختر خوبی باشم. برای همه شیرین باشم و از نگرانی درباره آنچه همه درباره من فکر می کنند، خودداری کنم. " هنوز هم تا به امروز، به یاد دارم، هر زمانی در هر مکانی که راه می روم، قولی را که برای داشتن یک فرد بهتر به خود داده ام فراموش نمی کنم و همیشه آن را به خود یادآوری می کنم.
چگونه می توان با یک شخص سمی در زندگی خود به عنوان دختر خوب، برخورد کرد؟
دوست دارید از چنین افرادی انتقام جویی کنید، یا مثل اینکه آن شخص را منفجر کنید. البته، این غریزه در همه ما انسان ها وجود دارد. چون ما انسان هستیم، نباید اینگونه باشد که ما از بدی ها یا ستم هایی که در حق مان می شود، انتقام بگیریم. بلکه می توانیم با لطف، عشق و بخشش به آن ها نزدیک شویم و طرف مقابل را خجالت زده کنیم.
امیدوارم این نکات به شما کمک کند تا خونسردی خود را حفظ کرده و به آرامش برسید.
هیچ چیز مانند خراب شدن دوستی و یا شنیدن چیزی غیرواقعی درباره تان تبدیل به دلهره نمی شود که از دهان یک دوست خارج می شود. همه چیز به نحوه برخورد شما بستگی دارد و دقیقا همین است که شما را قوی تر می کند.
فوراً عمل نکنید
این خیلی سخت است که شما چیزی را می فهمید یا می شنوید و تلفن خود را برمی دارید تا با آن شخص تماس بگیرید و با او با عصبانیت صحبت کنید. به من اعتماد کنید، این کار هیچ فایده ای برای شما ندارد. اما اجازه ندهید احساسات تند شما برنده شود.
نفس عمیق بکشید و اگر نیاز به گریه دارید، گریه کنید. یک طنز تماشا کنید تا به آرامش برسید. با گذشت زمان با ناراحت کردن دیگری احساس خوبی نخواهید داشت. مانند غذا خوردن، زمانی که فست فود می خورید، طعم آن عالی است، اما بعد از آن احساس می کنید، مانند یک کامیون با بار اضافه هستید، پس نتیجه می گیرید که چنین غذایی ارزش خوردن ندارد.
برای من پدر، مادر و همسرم بهترین دوستان هستند. این افراد بهترین و بدترین ما را می شناسند و درباره ما داوری نمی کنند. آن ها مرا دوست دارند، از من حمایت می کنند، به من یادآوری می کنند که همه نمی توانند مانند شخصیت من رفتار خوبی داشته باشند و این مسئله باعث می شود که بعضی اوقات بعضی افراد را آزار دهد.
هنگامی که در یک رابطه آزار دهنده قرار گرفتید به حلقه خانوادگی خود بپیوندید.
و با خود این جملات را تکرار کنید: من باهوش و زیبا هستم و نیازی به اعتبار سنجی از طرف افراد ندارم. قلب شما متعلق به خداوند است و او آن را به آرامش خواهد رساند.
رفتار های زنانه
آنچه دوستان درباره شما می گویند، خیلی بیشتر از آن چیزی است که شما درباره آن ها می گویید. زندگی خود را با اشتیاق و پشتکار ادامه دهید. لازم نیست که به مردم توضیح دهید که چرا انتخاب هایی را که می کنید، انجام می دهید یا چرا مسیر دیگری را انتخاب می کنید.
شما برای چیزهای بسیار بزرگتری ساخته شده اید، شما قادر به رسیدن به رویاهای بزرگ، شگفت انگیز و خدادادی هستید و هیچ کس نمی تواند جلوی شما را بگیرد.
اگر با خواندن این متن احساس می کنید شما هم یکی از این افراد هستید، شما یکی از دوستان من هستید.
نظر شما