سلام نو – سرویس بین الملل: روز ۲۳ جولای، یعنی چیزی کمتر از یک هفته پیش، وزیر امور خارجه آمریکا سخنرانی پرحرارتی را در کتابخانه ملی ریچارد نیکسون علیه چین ایراد کرد. مایک پمپئو این سخنرانی را در کنار چند سخنرانی دیگر درباره سیاست دولت ترامپ در برابر چین انجام داد و هدف خود از ترتیب دادن این سخنرانیها را شفاف کردن تهدیدهایی دانست که از سوی چین متوجه آمریکا است و البته تبیین استراتژی ترامپ برای حفاظت از آزادیهای آمریکا.
پمپئو به درستی به تهدید چین برای آمریکا اشاره کرد و پکن را قدرتی دانست که روز به روز به رقابت خود با واشنگتن میافزاید و در حوزههایی مثل افزایش قدرت، ثروت و افزایش عمق استراتژیک، آمریکا را به چالش میکشد. او همچنین سیستم بسته چین را مورد انتقاد قرار داد و گفت که در مقابل، پکن از سیستم باز آمریکا برای اعمال نفوذ و تخریب واشنگتن بهره میبرد.
او صراحتا از ضرورت تغییر رفتار پکن سخن گفت و تاکید کرد:
جهان تا وقتی چین تغییر نکند امن نخواهد بود. در نتیجه هدف ما باید تاثیر گذاری بر هر رویدادی باشد که امکان این تغییر را تقویت میکند. راه انجام این کار این است که چین را قانع کنیم که نمیتواند جاه طلبیهای امپریالیستی خود را به سادگی برآورده سازد و به جای ماجراجویی خارجی باید فکر حل مشکلات داخلی خود باشد.
وزیر خارجه آمریکا پکن را به بیاعتنایی به قواعد بین المللی متهم کرد و گفت: ما میدانیم تجارت با چین مانند تجارت با یک کشور نرمال و تابع قانون نیست. پکن به توافقهای بینالمللی به مثابه پیشنهاد مینگرد و در عین حال به دنبال باز کردن مسیر خود به سمت سلطه جهانی است.
او در ادامه حرف اصلی خود را با هشدار به کشورهای جهان آزاد بیان کرد و با به یاری طلیبدن سازمان ملل، کشورهای گره ۷، گروه ۲۰ و ناتو گفت: اگر جهان آزاد چین کمونیست را تغییر ندهد، چین کمونیست ما را تغییر خواهد داد.
این نخستین حمله اعضای دولت ترامپ به چین نیست. سردمدار موج جدید تنش چین و آمریکا، شخص رئیس جمهور ایالات متحده بود که کرونا را ویروس چینی و ویروس ووهان خواند و چین را متهم به ساخت این ویروس به صورت آزمایشگاهی کرد. پس از این اظهارات بود که تنش بین دو طرف به شدت افزایش یافت و اعضای دولت ترامپ با هدایت پمپئو دست به حمله به چین زدند.
به عنوان نمونه پمپئو کمی قبل از سخنرانی اخیر خود در بیانیهای تند خطاب به چین گفت که آمریکا اجازه نخواهد داد پکن با دریای جنوبی چین به عنوان بخشی از امپراطوری دریایی خود رفتار کند و گفت: ایالات متحده از اقیانوس هند-آرام آزاد و باز پشتیبانی میکند. سیاست ما در این منطقه بسیار شفاف است؛ ادعاهای پکن درباره منابع فراساحل بخش عمدهای از دریای جنوبی چین کاملا غیرقانونی است.
در این مدت دو طرف چند مقام دیپلماتیک یک دیگر را تحریم کردند و یکی از کنسولگریهای خود را نیز تعطیل کردند. تعطیل کنسولگری چین در آمریکا حواشیای همچون هجوم ماموران وزارت خارجه آمریکا به ساختمان کنسولگری را نیز در پی داشت که در نوع خود عجیب بود.
با این همه مواضع اخیر پمپئو به ویژه درباره ضرورت تغییر چین از داخل و دموکراتیک کردن آن با انتقادات نیز مواجه شده است. از جمله ریچارد هاس، رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی و مشاور وزیر خارجه پیشین آمریکا، پمپئو را به کج فهمی سیاست خارجی آمریکا متهم کرد و گفت: در حقیقت، هدف از سیاست به کار گرفته شده ریچارد ام نیکسون و هنری کیسینجر استفاده از چین به عنوان وزنهای در برابر اتحاد جماهیر شوروی و شکل دادن سیاست خارجی چین و نه ماهیت داخلی آن بود.
رقابت چین و آمریکا رقابت تازهای نیست و سالها است که اندیشکدههای آمریکایی نسبت به اوجگیری اژدهای آسیایی هشدار میدهند و از دولتهای این کشور میخواهند از افول آمریکا جلوگیری کنند. چین از آفریقا تا آسیا و از ایران تا عربستان و اسرائیل حضور اقتصادی پررنگی دارد و حتی نفوذ اقتصادی خود در اسرائیل، به عنوان مهمترین متحد آمریکا در منطقه، را تا پشت لایههای امنیتی این رژیم رسانده.
این مسئله نشان میدهد چینیها به دور از مدل تنشزای آمریکا و بر تکیه بر اقتصاد قول آسای خود در پی جذب دشمنان و نفوذ در میان دوستان آمریکا هستند.
به باور تحلیلگران برای رقابت چین و آمریکا سه مدل وجود دارد. در مدل اول آمریکا به دلیل بحرانهای اقتصادی، درگیریهای سیاسی داخلی و غفلت، قافیه را به چین میبازد و چین به قدرت اول دنیا و حتی ابر قدرت دنیا بدل میشود. تاثیر همین نگاه باعث تکاپوی دولت ترامپ شده است.
مدل دوم کاملا برعکس مدل اول است. آمریکا هرچند اکنون در حال افول است، اما مانند تمام چند دهه گذشته بالاخره دوران افول را با یک جهش بزرگ از سر میگذراند و ضعف سیاسی چینیها در داخلی و سیاستهای بین الملل آنها سرعت این کشور را کم میکند، در نتیجه باز هم این آمریکا است که قدرت اول دنیا باقی میماند.
مدل سوم که به باور استفن والت، کارشناس مسائل سیاسی و استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد محتملترین گزینه است ادامه روند فعلی است. در این روند چین و آمریکا هر دو رو به جلو حرکت میکنند و فاصله فعلی با نوساناتی حفظ میشود.
به باور تحلیلگرانی همچون والت و هاس عملکرد ترامپ در برابر چین فاجعه بار است. دولت او به جای شکل دادن حلقهای متشکل از اروپا، ژاپن، کره جنوبی و دیگر اقتصادهای جهان در برابر چین، با چین و خیلی دیگر از کشورها وارد نبرد تجاری شد. برای بستن پیمان تجاری خاص خودش بسیاری از پیمانهای تجاری باسابقه را ترک کرد. به خاطر نفرت از اوباما از برجام خارج شد و ایران را به سمت چین سوق داد. تمام این عوامل فرصتهای خوبی برای چین مهیا کردند، فرصتهایی که با سخنان پمپئو قابل جبران نیستند.
نظر شما