سلام نو – سرویس سیاسی: فرقی ندارد انتخابات ریاست جمهوری باشد یا انتخابات مجلس و شورای شهر یا حتی انتخاب وزیر برای دولت، هر جایی که انتخابی باشد نام مردان پشت پرده دو جریان سیاسی مطرح میشود و همه از تاثیر آنها میگویند.
از تاثیر عبدالله نوری، بهزاد نبوی، محسن میردامادی و غلامحسین کرباسچی در میان اصلاحطلبان تا تاثیر محمدرضا باهنر، مصطفیپورمحمدی و مهدی چمران در میان اصولگرایان، همیشه مجموعهای از چهرههای جذاب و موثر وجود داشتند که گاهی در مجلس و دولت حضور داشتند، اما یا نخواستند یا نشده که در قامت رئیس جمهور یا رئیس مجلس رهبری بخشی از حکومت را دست بگیرند.
انتخابات 1400 اما میتواند موردی متفاوت باشد و حداقل یکی دو چهره موثر سیاسی را از سایهها خارج کند و به روی صحنه و وسط تنش بیاورد. با پتانسیلترین این چهرهها هم کسی نیست جز محمدرضا باهنر، اصولگرای رئالیستی که زمانی گرداننده اصلی مجلس اصولگرا و چهرهای نزدیک به روسای مجلس به حساب میآمد.
او هرچند در ابتدای حضورش در سیاست شهرتش را مدیون برادرِ شهیدش محمد جواد باهنر بود، اما به مرور خود در قامت سیاستمداری توانمند در میان اصولگرایان به شهرت رسید، سیاستمداری که سیاست را فراسوی قواعد ریش سفیدانه مرسوم بین اصولگرایان میدید و قائل به رقابت سیاسی بود.
او مرد مجلس اصولگرایان است و در دور دوم و هفتم از کرمان و ادوار سوم، چهارم، پنجم، هشتم و نهم از تهران نماینده مردم در مجلس بوده و همیشه نقش موثری در بهارستان ایفا میکرده. باهنر عضو هیئت رییسه در دوره چهارم و پنجم، نایب رییس مجلس در دوره هفتم، هشتم و نهم، عضویت در کمیسیونهای عمران، اقتصاد، اجتماعی و کمیسیون تلفیق، نایب رییس و عضویت در کمیسیون بودجه، عضو ارشد فراکسیون اصولگرایان مجلس از دوره چهارم بوده و از مجلس پنجم به بعد از صحنهگردانان اصلی مجلس بوده است.
اما باهنر تنها صحنه گردان مجلسِ اصولگرایان نبوده و نیست، او در کنار مهدی چمران از جمله موثرترین چهرهها در ورود احمدینژاد به پاستور بودند.
حسن غفوری فرد با اشاره به نقش باهنر در حضور احمدینژاد در رده اول سیاست ایران معتقد است که باهنر او را به سیاست آورد و میگوید: آقای باهنر نقش بسیار تعیین کننده ای داشت که ایشان را شهردار کردند. همان موقع گفتند که ایشان مشکل اقتصادی و پرونده اقتصادی باز دارد. آقای باهنر گفت که ما داریم او را برای رئیس جمهوری تربیت می کنیم؛ شما اجازه شهردار شدن او را نمیدهید.
با توجه به همین سوابق و نگاه حرفهای باهنر به سیاست بسیاری او را از گزینههای مناسب اصولگرایان برای انتخابات 1400 میدانند، کسی که هم سیاست بلد است، هم حاکمیت را میشناسد و هم قائل به طیف گسترده اصولگرایی از پایداری تا مطهری است و توان همکاری با تمام این طیف را نیز دارد.
با این همه محمدرضا باهنر تا این لحظه گرایشی نسبت به انتخابات نشان نداده و بیشتر سعی کرده گزینههایی دیگری را برای ریاست جمهوری معرفی کند، از جمله رئیس سابقش علی لاریجانی. او بارها به صراحت گفته علی لاریجانی از جمله چهرههای انگشت شماری است که ظرفیت حضور در قامت رییس جمهور را دارند البته اگر حواشی بگذارد.
باهنر هرچند در گفتوگو با خبرآنلاین با صراحت مسئله حضورش در انتخابات را رد کرد و گفت:"خیالتان را راحت کنم که من جز ثبت نام کنندگان ۱۴۰۰ نیستم!" ولی خودش هم خوب میداند در شرایط فعلی او از بسیاری از چهرههای مطرح اصولگرا توانمندی بیشتری برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دارد، آن هم در حالی که حواشی لاریجانی را ندارد.
چیزی که میتواند باهنر را راضی به حضور در انتخابات ریاست جمهوری کند ضعف نامزدهای موجود در انتخابات است. او با اشاره به نگرانی خود میگوید: در این فضایی که ما جلو می رویم، میترسم که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ یک «حراف» انتخاب شود! کسی که در انتخابات ریاست جمهوری بتواند زود جواب دهد، پایین و بالا کند و سریع لوله کند.
باید دید ترس محمدرضا باهنر باعث میشود که این بار خودش پا به میدان بگذارد و به جای تلاش برای رئیس جمهور کردن یک چهره کم نام و نشان این بار تلاش کند تا اصولگرایان روی خودش اجماع کنند یا خیر؟
نظر شما