بیش از 20 روز پیش، بر اثر نزاع بین دو دامدار در جنگل های منطقه زاگرس ایران آتش سوزی رخ داد و به دلیل مساعد بودن شرایط جوی این آتش گسترش پیدا کرد و بخش های زیادی از منطقه را درگیر کرد. متاسفانه در مدتی که شعله های آتش در حال زبانه کشیدن و سوزاندن میراث طبیعی ایران بودند، شاهد آن بودیم که این حادثه مورد غفلت مسئولین و مردم واقع شد که نتیجه ای جز گسترش آتش و آسیب بیشتر نداشت.
به گزارش سلام نو، مجمع انجمن های اسلامی دانشجویان در آلمان (دوره 54) با حمایت و همکاری واحد علمی و فنی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا (دوره 54) تصمیم به برگزاری سلسله جلساتی با موضوع بررسی آتش سوزی زاگرس از نگاه متخصصان حوزه های مختلف، تحت عنوان «زاگرس در آتش» گرفت.
در اولین جلسه از سلسله جلسات «زاگرس در آتش»، که در روز شنبه 24 خرداد 1399 (13 ژوئن 2020) و در قالب یک وبینار مجازی برگزار شد، جناب آقای دکتر حمید موذنی، عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد، به بیان اهمیت جنگل های زاگرس از منظر یک گیاه شناس و ارائه پیشنهادات برای کمتر رخ دادن پدیده های مشابه پرداختند.
زاگرس کجاست؟
این استاد دانشگاه در ابتدا به معرفی منطقه زاگرس پرداخت و ابراز داشت: رشته کوه زاگرس در سه کشور ایران، ترکیه و عراق قرار دارد که بخش عمده آن در ایران است و از جنوب غربی آذربایجان غربی تا تنگه هرمز امتداد دارد. مرتفع ترین بخش این رشته کوه مربوط به کوه دنا (4400 متر) در استان کهگیلویه و بویراحمد می باشد. البته رشته کوه اشترانکوه استان لرستان هم با ارتفاع 4100 متر از مناطق مرتفع زاگرس به شمار می آید. گستردگی منطقه زاگرس سبب شده است تا ما در جغرافیای گیاهی یک منطقه تنوع گیاهی ویژه به نام زاگرس داشته باشیم. اهمیت زاگرس به دلیل وجود جنگل های بلوط آن است و زمانی که صحبت از جنگل های بلوط می شود، خواه ناخواه دیدها به سمت زاگرس می رود. همچنین ذکر این نکته ضروری است که جنگل های بلوط فقط در ایران وجود دارد و در ترکیه و عراق جنگل های بلوط مانند ایران مشاهده نمی شوند. اگر زاگرس را به دو بخش تقسیم کنیم، از استان کردستان به سمت شمال زاگرس شمالی است و دارای اقلیم نیمه مرطوب و خنک است و استان های کرمانشاه، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان زاگرس جنوبی هستند که اقلیمی گرم و خشک دارد.
زندگی مردم زاگرس با بلوط زاگرس در هم آمیخته است
وی افزود: از منظر گیاه شناسی، در زاگرس سه گونه بلوط داریم: Quercus infectoria، Quercus branttii و Quercus libani که البته همه ی این سه گونه را بلوط می نامیم. جنگل های بلوط دارای تنوع در تراکم در نقاط مختلف زاگرس هستند؛ به طور مثال در شهرستان یاسوج مناطقی را داریم که بلوط بسیار متراکم است و در عین در بعضی دیگر مناطق فشردگی جنگل ها کمتر می شود و اصطلاحا پوشش منطقه تُنُک می شود. اما فارغ از اهمیت جنگل های زاگرس در گیاه شناسی و زیست شناسی، جنگل های بلوط از دیرباز برای مردم محلی دارای ارزش بسیاری بوده اند. در زمان های قدیم که مردم آن منطقه به آرد گندم دسترسی نداشته اند، از میوه درخت بلوط خمیری برای پخت نان تهیه می کردند. خصوصا در دوران جنگ جهانی دوم که مردم با کمبود خوراک مواجه بودند، ارزش غذایی بلوط حائز اهمیت است. همچنین مردم محلی از چوب درختان بلوط برای تهیه مایحتاج زندگی و صنایع دستی استفاده می کنند. پس می توان گفت که زندگی مردم زاگرس با بلوط زاگرس در هم آمیخته است.
چه تهدیداتی علیه بلوط زاگرس وجود دارد؟
این پژوهشگر دانشگاه گفت: جدا از آتش سوزی زاگرس که این روزها بیشتر از آن صحبت می شود و در گذشته هم وجود داشته است، بلوط زاگرس با مسائل دیگری هم دست و پنجه نرم می کند. از جمله آن ها می توان به سوسک شاخه خوار که از شاخه های بلوط تغذیه می کند و یا حشره ای که جوانه های بلوط را می خورد اشاره کرد. این ها عواملی هستند که روی بلوط زاگرس تاثیر می گذارند و باعث خشک شدن شاخه های بلوط و از بین رفتن درختان بلوط می شوند.
زاگرس و اکوتوریسم
دکتر موذنی در رابطه با اهمیت زاگرس گفت: اهمیت منطقه زاگرس تنها به دلیل وجود بلوط زاگرس نیست. از نظر زیست شناسی پوشش گیاهی زاگرس علاوه بر بلوط دارای گیاهان دیگری نیز است که از اهمیت بالایی برخوردارند. به طور مثال، هرساله افراد بساری به ایران سفر می کنند تا بتوانند گیاه لاله واژگون یا اشک مریم (Fritillaria imperialis) را ببینند و از آن عکس بگیرند. این گیاه در حدود 10 سال پیش رو به انقراض بود و دلیل آن هم برداشت گیاه توسط مردم به دلیل استفاده ی غذایی از پیاز آن بود. این گیاه دارای پیاز است و مانند سایر گیاهان پیازدار تکثیر آن از طریق پیاز است. زمانی که این گیاه با پیازش از زمین کنده شود، عملا امکان تکثیر آن گرفته می شود و در دراز مدت آن گیاه رو به انقراض می رود. خوشبختانه با تمهیداتی که توسط محیط زیست و مردم منطقه برقرار شد، امروزه مردم محلی به اهمیت این گیاه پی بردند و خود به محافظان لاله واژگون بدل شده اند.
از دیگر گیاهان خاص زاگرس که در صنعت اکوتوریسم ایران نقش بسیاری دارد می توان به گیاه عروس سنگ (Dionysia spp.) که بومی (endemic) منطقه زاگرس است، یعنی فقط در زاگرس رشد می کند، اشاره کرد. همچنین در ایران 17 گونه گیاه ارکید داریم که بیشتر آن ها در زاگرس یافت می شده اند اما امروزه بخش زیادی از آن ها به دلیل برداشت بی رویه از بین رفته اند. بنابراین تنوع گیاهی زاگرس یکی دیگر از دلایل اهمیت رشته کوه زاگرس خصوصا در زمینه اکوتوریسم است و همانطور که می دانید اگر یک گیاه از بین برود، حیات سایر گیاهان منطقه را هم تخت تاثیر قرار می دهد.
دکتر موذنی ادامه داد: اما تنها تنوع گیاهی زاگرس ویژه نیست بلکه تنوع جانوری این محدوده هم از دلایل ارزشمندی منطقه زاگرس است. به طور مثال؛ زاگرس زیستگاه گونه گوزن زرد ایرانی است که بنا به دلایلی در خطر انقراض قرار داشت و با تلاش های بسیاری مجددا احیا شد و به منطقه زاگرس منتقل شد.
همچنین سنجاب ایرانی یا «بلوط کار ماهر» که گفته می شود بذر بلوط را جمع می کند و در جایی پنهان می کند و فراموش می کند که آن را بردارد و بدین گونه بذر در دل خاک فرصت پیدا می کند تا رشد کند. چرخه زندگی همه این گیاهان و جانوران در این منطقه به یکدیگر ارتباط دارد و حتی حیات گیاهان و جانوران زاگرس با زندگی مردم منطقه همانطور که پیش تر ذکر شد، ارتباط تنگاتنگی دارد.
زوال بلوط
این استاد دانشگاه گفت: زاگرس در معرض دست ورزی های طبیعی و غیر طبیعی بسیاری از جمله ریزگردها، آتش سوزی ها، شکار بی رویه، به وجود آوردن مزارع در زیر درختان بلوط، چرای بی رویه دام ها و غیره است. علل مختلفی باعث از بین رفتن درختان بلوط و یا زوال بلوط می شوند، مثلا همین آتش سوزی های اخیر بیشترین آسیب را به درختان بلوط می زند چون بخش عمده پوشش گیاهی منطقه زاگرس بلوط است. برگردیم به علل زوال بلوط، یکی از آنها پیر شدن درختان بلوط است. زمانی که گیاه بلوط تحت تاثیر عواملی چون ریزگردها و چرای بی رویه دام قرار گیرد، بذر و جوانه ی بلوط قدرتش برای رشد درختی با تنه را ندارد و گیاه برای سازش نسبت به شرایط جدید و حفظ بقای خود به شاخه زاد شدن روی می آورد. یعنی ما درختان بلوطی را می بینیم که تنه ندارند و بیشتر دارای شاخه هستند و این باعث پیر شدن درخت بلوط می شود که می تواند سبب افزایش آتش سوزی ها شود. از دیگر عوامل زوال بلوط می توان به ریزگردها اشاره کرد. ریزگردها درواقع نتیجه حذف پوشش گیاهی و تالاب ها در کشورهای اطراف و خود ایران است. لازم به ذکر است که ریزگردها را در آینده ای نه چندان دور نه فقط در زاگرس که در تمام قسمت های ایران خواهیم داشت. درواقع با حذف پوشش گیاهی، ریزگردها (خاک) روی سطوح برگ ها می نشیند و روزنه ها را مسدود می کند و نمی گذارد که گیاه به اصطلاح تنفس کند که در نهایت باعث حذف و خشک شدن گیاه می شود. مثلا بخش عمده ی بلوط های ایلام به دلیل ریزگردها در حال خشک شدن هستند. خشک سالی ها، از بین رفتن پوشش گیاهی، خشک شدن تالاب ها، تغییرات اقلیمی از دلایل بوجود امدن ریزگردها به شمار می آیند.
از دیگر پدیده هایی که سبب زوال بلوط ها می شوند می توان به عدم زادآوری درختان به دلیل زراعت در زیر درختان که باعث از بین رفتن جوانه زایی درختان و همان شاخه زاد شدن آنها می شود، شیوع آفات مختلف از جمله پروانه برگ خوار و یا سوسک چوب خوار که البته از دیرباز وجود داشته اند اما چون در گذشته جنگل جوان بوده است توانایی مقابله خود بخودی با این آفات را داشته است. همه ی این عواملی که ذکر شد دست به دست هم داده و باعث می شوند که سطح جنگل های بلوط کاهش پیدا کند. حال به این عوامل آتش سوزی هم اضافه کنیم. البته آتش سوزی دو نوع است: طبیعی که می تواند به سبب تغییرات اقلیمی باشد و غیرطبیعی که به دلیل فعالیت های انسانی رخ می دهد. خوشبختانه به همت مردم دغدغه مند زاگرس، هفتم فروردین ماه به عنوان روز پاسداشت بلوط نامگذاری شده است و هدف آن افزایش آگاهی افراد نسبت به پدیده زوال بلوط و به طور کلی از بین رفتن پوشش گیاهی منطقه زاگرس است که تاثیر مستقیمی بر حیات جانوران و زندگی مردم منطقه دارد. به بیان دیگر جنگل های زاگرس با داشتن بالغ بر 180 گونه گیاهی مثل: بنه (پسته کوهی)، زالزالک، بادام کوهی، از لحاظ ژنتیکی و اقتصادی ارزش بسیار بالایی دارند که نیاز است به حفاظت آن توجه بیشتری شود. بنابراین طبیعتا حذف اینها به هر دلیلی چون آتش سوزی به حذف ذخیره ژنتیکی منجر می شود.
آتش بر جان زاگرس و این سوال که ما چه می توانیم بکنیم؟
دکتر موذنی گفت: هر ساله به صورت کم و بیش در نقاط مختلف ایران، از جمله جنگل های گلستان آتش سوزی داریم اما در زاگرس به دلیل گستردگی آن توجهات بیشتری را به خود جلب کرده است. اگر توجه کنید آتش سوزی ها بیشتر در نیمه جنوبی زاگرس و مناطق حفاظت شده بوده است. هر سال که بارندگی بیشتر شد، پوشش گیاهی غنی تر و آتش سوزی ها بیشتر شد. چرا؟ با گرم شدن هوا و غنی بودن پوشش گیاهی، مثلا ارتفاع پوشش گیاهی علفی مناطق بکر به یک یا دو متر هم ممکن است برسد، چرخه زندگی گیاه کامل شده و گیاه شروع به خشک شدن می کند. در واقع این بدان معناست که هیزم خشک آماده ای برای سوختن بوجود می آید که بر اثر گرم شدن هوا، براحتی آتش سوزی رخ می دهد. اما ما چه کارهایی می توانیم بکنیم که آتش سوزی ها رخ ندهند و یا کمتر رخ دهند؟
در ابتدا باید بدانیم، همانطور که پیش تر ذکر شد، دلایل آتش سوزی ها می تواند طبیعی بر اثر گرم شدن هوا و یا مصنوعی بر اثر فعالیت های انسانی باشد. مثلا آتش سوزی اخیر زاگرس بر اثر درگیری بین دو دامدار در منطقه بوجود آمده است. یا مثلا گاهی در مناطق حفاظت شده شکارچی های غیر مجاز برای سهولت در شکار و به جهت گرفتار کردن محیط بانان به خاموش کردن آتش به ایجاد آتش در جنگل می پردازند. و یا علاقه مردم به ایجاد آتش برای تهیه کباب در طبیعت و بعد خاموش نکردن آتش، موجب ایجاد آتش سوزی می شود. در واقع باید به مردم آموزش داد که از ایجاد این آتش سوزی های مصنوعی بتوان جلوگیری کرد. پیشنهاداتی که می توان برای کمتر شدن آتش سوزی ها ارائه داد به شرح زیر است:
1) افزایش نیروی انسانی منطقه: در خیلی از مناطق و در اکثر پاسگاه های محیط بانی فقط یک یا دو محیط بان وجود دارد که این نیرو برای تحت نظر داشتن مناطق وسیع کافی نیست؛ 2) پایش منطقه: استفاده از ابزار آلات پیشرفته برای پایش منطقه، خصوصا ابزارهایی که بتوان با استفاده از آنها از آسمان مناطق را پایش کرد (مثل هلی شات)، ضروری است؛ 3) آموزش به مردم: اینکه به مردم آموزش بدهیم چطور باید با طبیعتی که متعلق به خود مردم است برخورد کنند. البته سود جویی ها متاسفانه همچنان وجود دارد. البته بنظر می رسد اگر مدیریت این مناطق به خود مردم محلی داده شود، خیلی از این اتفاقات کمتر رخ می دهد. همانطور که در گذشته مدیریت بعضی مناطق را به شکارچی ها دادند و باعث شد که شکار کمتر رخ دهد؛ 4) افزایش امکانات اطفاء حرق؛ البته این ها مواردی است که به وقع پیوستنشان زمان بر خواهد بود. اما دو نکته به نظر من می آید که اگر انجام شود، باعث می شود تا آتش سوزی اگر رخ داد، سریع تر خاموش شود: 1) برداشت گیاهان توسط مردم بعد از تکمیل چرخه زندگی برای استفاده دام ها از مناطق حفاظت شده: این امر باعث می شود حجم بالای گیاهان خشک که مانند هیزم عمل می کنند وجود نداشته باشد و آتش سوزی اگر رخ داد مساحت کمتری را درگیر کند؛ 2) حذف شاخه های خشک: همانطور که گفتیم بلوط به علت پیر شدن، شاخه های خشک زیادی دارد که اگر شاخه های خشک درختان بلوط منطقه توسط مردم در صورتی که با آن روبرو شدند شکسته و جدا شود، مجددا اگر آتش سوزی رخ دهد وسعت کمتری را درگیر می کند.
دکتر موذنی در پایان سخنان خود گفت: این آتش سوزی ها همیشه بوده و ما نمی توانیم برای همیشه از وقوع آنها جلوگیری کنیم، اما می توانیم از شدت وسعت و آسیب آنها بکاهیم تا مناطق کمتری تحت تاثیر قرار گیرند و ذخایر کمتری را از دست دهیم.