نکته مهم و قابل تأمل در این خصوص تغییر رفتار و کاهش حساسیت اقشار مختلف مردم نسبت به خط ابتلا به ویروس کروناست؛ به شکلی که اکنون میزان رعایت نکات حفاظتی و پیشگیرانه در برابر ویروس کرونا در بین مردم به کمتر از 20 درصد و حتی در استان تهران به 11 درصد رسیده است و مردم نسبت به خطرات این ویروس برای سلامت خود دچار بی تفاوتی شده و بخش زیادی از افراد جامعه پروتکلهای بهداشتی و حفاظتی فردی و اجتماعی را رعایت نمیکنند.
این عدم رعایت نکات پیشگیرانه و رعایت پروتکلهای بهداشتی در صنوف و مجامع مختلف باعث ایجاد نگرانی در جامعه و ترس از آغاز پیک مدد کرونا در کشور دارد و مسئولان حوزه سلامت نسبت به اعمال مدد محدودیتهای در جامعه هشدار دادهاند.برای آشنایی با آخرین وضعیت بیماری کرونا در کشور با حمید سوری، استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و رئیس مرکز تحقیقات ارتقاء ایمنی و پیشگیری از مصدومیتهای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به گفتوگو نشستیم.
آقای دکتر! در ابتدای گفتوگو از آخرین وضعیت کرونا در کشور بگویید؟
شرایط کاملا معلوم است که در حال خراب شدن است. بالاخره به نظر میآید سیاست کلی که اتخاذ شد مبنی بر این بود که بگذاریم مردم به طور طبیعی ایمن شوند و این نیازمند این است که قبول کنیم تا 70 درصد جامعه مان مبتلا به کرونا شوند. در این 70 درصد با توجه به میزان مرگ و وخامت بیماری که ناشی از بستری است، متاسفانه تعداد زیادی آسیب میبینند.
هرچه تماسها بیشتر و تعاملات اجتماعی معمولی تر باشد، قطعا شانس انتشار ویروس نیز بیشتر میشود؛ یعنی وقتی میانگین مرگ ناشی از کرونا حدود یک درصد است؛ یعنی اگر صد نفر مبتلا شوند، یک نفر از آنها جان خود را از دست میدهد.حالا اگر سرعت گسترش اپیدمی بیشتر شده و عده زیادی با یکدیگر تماس داشته و مبتلا شوند به همان نسبت نیز میزان مرگ و میر افزایش پیدا میکند.
بنابراین، خیلی اتفاق غیر انتظاری نیست. از ماهها قبل نیز عرض کردیم که شرایط، شرایطی نیست که بتوان به آن دلخوش کرد.
تفاوت کشور ما با کشورهایی که با یک پیک اپیدمی توانستند شرایط را به شرایط عادی برسانند این بود که ما قبل از اینکه بتوانیم فضایی را ایجاد کنیم که احتمال انتقال بیماری کمتر شود؛ یعنی قبل از اینکه میدانهای بروز در واحد زمان به حداقل ممکن برسد یا به تعبیری اگر میزان مولد پایه ما به صفر نزدیک شود، سختگیریها را کمتر کردیم و وقتی سختگیری را کمتر کردیم که هنوز آلودگی وجود داشت.
اگر بخواهیم تحلیل درستی درباره کرونا داشته باشیم، ما به طور معمول اکنون باید جامعه را به سمتی ببریم که منِ آسیب پذیر یا افراد دارای بیماری قلبی و عروقی و بالای 60 سال که بیشتر در خطر مرگ قرار دارند اگر برای خرید و دریافت خدمات اجتماعی، درمانی و روزمره زندگی به اجتماع می آیند، احتمال مواجه آنها با افرادی که مبتلا یا افرادی که مظنون هستند به حداقل ممکن برسد تا احتمال ابتلا به بیماری و مرگ کمتر شود.
البته اکنون این طور نیست. افراد محتمل افرادی هستند که هنوز علائم بالینی ابتلا ندارند اما میتوانند دیگران را بیمار کنند؛بنابراین اگر این افراد محتمل تعدادشان در زندگی روزمره بیشتر باشد، شانس گسترش اپیدمی نیز بیشتر میشود.
این افراد محتمل اکنون چیزی حداقل بیش از 50 درصد افراد جامعه هستند. وقتی بیش از 50 درصد افراد جامعه باشند؛ یعنی من نوعی از هر دو نفری که در زندگی اجتماعی خودم با آنها مواجه میشوم یکی احتمالا میتواند من را به ویروس کرونا مبتلا کند؛ بنابراین آن یک نفر وقتی بتواند من را مبتلا کند، من دیگر در فضای مصونی قرار نگرفتهام؛ در نتیجه به نظر بنده در حال حاضر شرایطی که داریم، شرایط رو به وخامت است.
این روزها در جامعه این موضوع مطرح است که با گرم شدن و گذر زمان ویروس کرونا دچار تغییراتی میشود، این موضوع چقدر از نظر علمی ثابت شده است؟
با توجه به اینکه ویروس کرونا تحملش نسبت به تغییرات دمایی نسبتا بالاست، اصلا نمیشود روی گرما و سرما حساب باز کرد؛ یعنی نمیتوان گفت در تابستان ویروس کمتر بیمار میکند و نیز نمیتوان گفت پاییز که بیاید وضعیت وخیم تری داریم؛ چراکه ویروس کرونا خیلی تابع الگوهای فصلی نیست؛ بنابراین بیش از اینکه به شرایط طبیعی مربوط باشد به رفتارهای ما و سیاستهایی که برای عادی سازی شرایط است، مربوط است.
مردم آنچه را که مشاهده میکنند محیط پیرامونی است و هر چقدر عادی تر جلوه کند رفتارها نیز کمتر محافظتی خواهد بود؛یعنی میبینند اکثر کسانی که اطراف شان هستند ماسک نمی زنند؛ در نتیجه من نوعی هم ماسک یا دستکش استفاده نمیکنم.
علت بی تفاوتی مردم نسبت به خطر ابتلا به کرونا و عدم رعایت نکات بهداشتی و پیشگیرانه در بخش زیادی از جامعه چیست؟ آیا میتوان گفت که مردم در اثر تکرار زیاد موضوع کرونا بی تفاوت شدهاند یا علل دیگری دارد؟
در قرون گذشته وقتی اپیدمیها میآمدند چون نظامهای اجتماعی مدون نبود و دانش پزشکی و بهداشتی بشر بسیار محدود بود، اپیدمیها به شکل طبیعی می آمدند و به شکل طبیعی میرفتند؛ یعنی آنقدر افراد را آلوده کرده و میکشتند که به حدی برسد که خود بخود این اپیدمی خاموش شود.
اما اکنون نظامها و رفتارهای اجتماعی ما بسیار پیچیده تر شده و نمیشود الزاما مردم را مقصر دانست؛ مردم به شرایطی که برای آنها تعریف میشود و مواجه هستند نگاه میکنند. ما به دلیل اینکه رخدادهای غیر متعارف خودمان را جستجو میکنیم، نگاهمان یک نگاه محددوتری نسبت به شرایط است.
مثل تصادفات رانندگی که چون در جای جای کشور رخ میدهد مردم نسبت به این قضیه حساس نیستند که آیا این حادثه ممکن است جان آنها را هم بگیرد، اما اگر مثلا یک هواپیما سقوط کند طبیعتا این باعث میشود حساسیت مردم خیلی بیشتر شود؛ چراکه رخداد حادثه مجتمع است و هم در زمان و هم در مکان محدودتری است.
بنابراین عادی سازی شرایط این تداعی ذهنی را ایجاد میکند که افراد فکر کنند مشکلی وجود ندارد. این وظیفه سازمانهاو نهادها و تشکیلاتی است که باید شرایط را به سمت و سویی ببرند که مردم را در جریان و متوجه آسیب احتمالی که ممکن است بر آنها وارد کند قرار دهند.
وقتی شما مجبور هستید برای امرار معاش روزانه و دریافت خدمات لازم از خانه خارج شوید، کار کنید و در تجمعات قرار گیرید طبعی است احتمال ابتلا بالا میرود؛ بنابراین وظیفه نهادهاست که فضایی را تدارک ببینند که این احتمال را به حداقل برساند. عادی سازی شرایط یعنی اینکه مردم هرکاری که میخواهید انجام دهید؛ بنابراین فقط با توصیه و خواهش نمیتوان انتظار داشت تا اپیدمی کنترل شود.
شما به موضوع مهم بی اثر بودن صرف توصیهها بدون در نظر گرفتن نیازهای مختلف مردم اشاره کردید، حالا به عنوان یک استاد اپیدیولوژی چه پیشنهادی برای ایجاد حساسیت مجدد در مردم نسبت به خطر کرونا دارید؟
بنده پیشنهادم صریحا است و مطمئن هستم که پاسخ هم خواهیم گرفت؛ این موضوع درست است که ما بر اساس گفته رئیس جمهور ما راه دومی نداریم و مجبوریم این شرایط را پیش گیریم؛ چراکه عوامل اقتصادی و عوامل دیگری نیز در جامعه وجود دارند که باید به آن توجه داشت اما اکنون تنها راهی که میتواند موثر باشد، محافظتهای ویژه و سازماندهی شده از گروههای پر خطر و آسیب پذیر است؛ یعنی گروههای آسیب پذیر ما سالمند هستند و باید شرایط محافظتی برای آنها فراهم شود.
مثل همان شرایطی که دولت برای توده مردم مدت یکی دو هفته اعمال کرد که از خانه بیرون نیایند، در قرنطینه باشند و کمک مالی کرد؛ یعنی خود قرنطینگی.
افراد خودشان قرنطینه شده و آموزش داده شوند اما از طرف دیگر نهادها و سازمانهای حمایتی مانند بهزیستی و خانه سلامت محلات سازماندهی شوند تا خدمات مورد نیاز این افراد را به آنها ارائه دهند تا این افراد مجبور نشوند در اجتماع حاضر شوند؛چراکه این افراد عمده مرگها و بستری شدهها را به خود اختصاص میدهند؛ در نتیجه در صورت ایجاد این شرایط برای این افراد آمار بستری و مرگ در جامعه پایین میآید.
این دو موضوع، مهمترین شاخصهایی هستند که در اپیدمیهای حاد و پیشرونده مثل کرونا مطرح هستند و تلاش جهانی نیز این است تا بار این افراد را کاهش دهد؛ ولو اینکه مردم بیماری خفیفی بگیرند و مبتلا شوند و ایمنی بگیرند، تا زمانی که ما هنوز واکسن کرونا را کشف نکردیم، خیلی چیز بدی نیست و ما چارهای نداریم.
اما مهمترین نکتهای که در اپیدمی مطرح است، موارد مرگها و بستریهاست؛ چراکه اکنون کادر درمان ما عملا دچار فرسودگی شغلی و خستگی مزمن شدهاند. به هر حال چهار ماه تمام شیفتهای مستمر آن هم در شرایط نامناسب و غیر معمول، کادر درمانی ما را دچار فرسودگی کرده و این افراد نیاز به ریکاوری و ترمیم دارند.
بنابراین، یکی از برکات این کار این خواهد بود که بار مراکز درمانی ما کم خواهد شد. مرگ و میر هم که پایین بیاید حیثیت ملی ما در سطح جهانی تقویت میشود و یک موفقیت ارزنده خواهد بود اما این موضوع نیازمند سازماندهی و برنامه ریزی است و ما نقشه آن را نیز طراحی کردیم و میتوانیم آن را به سمع و نظر مسئولان مرتبط هم برسانیم.
درباره نقشه و طرحی که در خصوص مدیریت کرونا در کشور دارید به صورت مصداقی توضیح دهید
برای نمونه ما باید اولویتها در مناطق مختلف را شناسایی کنیم؛ مثلا در تهران اولویت ما چند منطقه خاص است. توزیع اپیدمی در همه 22 منطقه تهران یکسان نیست؛ یکسری مناطق است که بیشترین موارد ابتلا در آنهاست که عمدتا در مناطق شرقی تهران هستند؛ در نتیجه یک اولویت، اولویت مکانی خواهد بود؛ یعنی در کدام مناطق بیشترین انرژی، وقت و سازماندهی خود را متمرکز کنیم.
اولویت دیگر این است که توزیع این گروههای آسیب پذیر در مناطق پرخطر چگونه هستند؛ ما حتی میدانیم بیماریهای زمینهای که مسبب اپیدمی کرونا هستند در کدام مناطق هستند یا افراد دیابتی در کدام مناطق بیشتر هستند.
سوم اینکه باید نیازهایی که باعث میشود افراد پر خطر فاصله گذاری اجتماعی را رعایت نکنند یا مجبور شوند از خود قرنطینگی خارج شوند را مشخص کنیم؛ مثلا میدانیم افراد دیابتی یکی از نیازهایشان این است قند و دارو را تامین کنند یا مبتلایان به فشار خون مجبور هستند هر از چند گاهی فشار خون خود بگیرند و داروی مورد نیاز را تامین کنند.
اگر بتوانیم این خدمات را از طریق پزشکان خانواده و مراکز درمانی ارائه دهیم بهانه این افراد برای مراجعه به اجتماع کمتر خواهد شد؛ البته تعداد این افراد نیز خیلی زیاد نیستند. اولویت اول ما کمتر از 2 میلیون نفر در کشور هستند و اگر خدمات مربوط به این افراد فعالانه انجام شده و خدمات داده شود، قطعا احتمال مواجه اینها با افراد ناقل کمتر میشود.
کدام مناطق در استان تهران وضعیت نامناسبی از نظر شیوع کرونا دارند؟
*مناطق شهرهای حاشیهای شهر تهران یکی از پرخطرترین مناطق است
طبیعتا هر چقدر رعایت موارد محافظتی در هر نقطهای کمتر باشد انتظار داریم شدت گسترش و افزایش مبتلایان به کرونا بیشتر باشد. مناطق شهرهای حاشیهای شهر تهران یکی از پرخطرترین مناطق است؛ البته در اپیدمیها وظیفه و حقی نداریم وحشت عمومی ایجاد کنیم؛ برای نمونه اگر بگوییم فلان شهری در استان تهران منطقه خطرناک است، قبل از اینکه خودمان برنامهریزی و آمادگی برای کنترل ایجاد کرده باشیم، این موضوع باعث ایجاد آشفتگی اجتماعی میشود که این به نفع مردم، جامعه و اپیدمی نیست و در مقابل نیز اگر ما اطمینان خاطر کاذب ایجاد کنیم و عادیسازی غیرمتعارف داشته باشیم، این شرایط ظلمی به جامعه است.
در نتیجه این طور میتوانیم تحلیل کنیم که این موضوع مانند شمشیر دو لبهای است؛ حال چطور باید هم ترس و اضطراب و هم بیتفاوتی مردم را مهار کنیم؟
به نظر بنده باید این موضوع سازماندهی و برنامهریزی شود؛ نه اینکه صرفا فقط از مردم فقط انتظار داشته باشیم که رعایت کنند؛ مردم باید در برنامههایی کهه تدوین میشود مشارکت کنند اما اینکه انتظار داشته باشیم مردم خودشان برنامهریزی و سازماندهی کنند، مثل این است که بگوییم از فردا هر کس برای دفع زباله کیسه زباله را خودش دفع کند.
ممکن است این موضوع در یک سطح روستایی و کوچک عملیاتی بوده و انجام شود اما قطعا در یک شهر بزرگ با این تراکم جمعیت عملا غیرممکن خواهد بود؛ در نتیجه این موضوع نیاز به سازماندهی دارد؛ البته باید در سازماندهی مشارکت و ارتباط فعالانه با جامعه را مورد توجه قرار داده و بعد از آن همزمان مردم را به مشارکت دعوت کنیم؛ یعنی یک تعامل فعالانه بین سیاستگذاران ، تصمیمگیران، مدیران، برنامهریزان و سازمانهای حمایتی به همراه مشارکت جمعی مردم وجود داشته باشد؛ چرا که هر کدام به تنهایی معنا ندارد.
به عبارتی اگر دولت و سازمانهای دولتی خود برنامهریزی کنند؛ بدون اینکه مردم را در آن مشارکت دهند، قطعا اثربخشی نخواهد داشت و مردم نیز به تنهایی بدون برنامهریزی و سازماندهی و با توصیه و تبلیغات قطعا نمیتوانیم کاری را از پیش ببریم.
شانس ابتلای فردی که مبتلا و خوب شده از اینکه مجددا به این ویروس مبتلا شود بسیار کم است، اما اگر ویروس تغییر ماهیت دهد معنای آن این است که ممکن است فردی که به این ویروس مبتلا شده دوباره نیز مبتلا شود
آیا میتوان گفت استان تهران از نظر شیوع کرونا در شرایط مطلوبی قرار دارد؟
تغییرات استان تهران متنوع است؛ برخی روزها میزان ابتلا بالا رفته و برخی روزها پایین میآید اما روند، روند گسترش و افزایش مبتلایان است؛ ضمن اینکه ما اطلاعات زیادی از افرادی که به شکل متوسط آلوده شده و در منزل مراقبت میشوند نداریم و دقیقا نمیدانیم آنها چه تعداد هستند و آمارهایی که داریم، فقط مربوط به بستری شدگان و موارد فوت شده است.
آیا اکنون در ویروس کرونا تغییر و جهشی صورت گرفته یا این ویروس همان ویروس 4 ماه پیش است؟
در ویروس کرونا مرتب جهش صورت میگیرد اما جهشی که به صورت جدی در روند اپیدمی وجود داشته باشد، ما چنین جهشی را نداشتهایم. اگر بحث ضعیف شدن ویروس بخواهد مطرح شود باید این ویروس چند نسل را مبتلا بکند تا ضعیف شود و اکنون بسیار زود است تا درباره تغییر ماهیت و فعالیت ویروس کرونا صحبت کنیم؛ اکنون اصلاً این ویروس چنین شرایطی ندارد.
تحلیل شما درباره میزان شیوع کرونا در فصل تابستان، پاییز و زمستان چگونه است؟
قبلاً نیز عرض کردم که ویروس در برابر تغییرات درجه حرارت خیلی حساس نیست و فصل تابستان نیز مانند همه فصلهاست وقتی ما سفرهایمان زیاد باشد و جادهها انباشته از خودروها میشود، این موضوع قطعا باعث خواهد شد حتی شهرهایی که میزان آلودگی آنها کمتر است، میزان آلودگی آنها افزایش داشته باشد و افراد ویروس را به همراه خود جابهجا کنند و مردم این مناطق را در معرض خطر بیشتری قرار دهد.
*میزان کشندگی بیماری کرونا نسبت به روزهای اول بسیار کمتر شده
در خبرها داشتیم که در پکن ویروس کرونا مجدداً بازگشته، آیا ما از تجارب موفق کشورهای دیگر دنیا در مهار و جلوگیری از کرونا استفاده کردهایم؟
اولاً مشکل این اپیدمی بدون مشارکت جهانی حل شدنی نیست و مسألهای محلی، کشوری و منطقهای محسوب نمیشود و نیاز به همکاری جهانی دارد. طبعاً دانشی که امروز ما راجع به اپیدمی کرونا داریم نسبت به 4 ماه پیش بسیار بیشتر شده است؛ به همین دلیل است که مدیریت بیماری برای ما بهتر شده و اکنون میزان کشندگی بیماری کرونا نسبت به روزهای اول بسیار کمتر شده است.
اکنون کادر درمانی ما بهتر میداند بیماری را مدیریت کنند؛ مراقبتها بیشتر شده و افراد پرخطر بیشتر از خود محافظت میکنند، اما هنوز نیازمند آن هستیم که به این موضوع توجه جدی شود و طبیعتا یکسری از کشورها هستند که در این خصوص موفقتر بودهاند.
نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم، بحث مربوط به جابهجاییهاست؛ برای نمونه در کشورهای اروپایی که ویزای شینگن دارند و افراد آن جوامع خیلی نگران دریافت ویزا نیستند به مردم کشورهای مجاور خود اجازه نمیدهند تا به کشورشان بیایند. معنای این موضوع آن است که ما هم در سطح استانهای خود نیز همین موضوع را داریم.
بحث مرزهای کشورها همان معنایی را میدهد که ما لازم است در مرزهای استانها و شهرهای خود رعایت کنیم. برای نمونه در دنیا اگر فلان کشوری وجود داشته باشد که تا حدی توانسته باشد اپیدمی را کنترل کند اگر مرزهای خود را باز بگذارد و مردم ترددهای عادی خود را داشته باشند قطعاً اپیدمی در کشورش رخ خواهد داد.
اکنون در کشورهایی مانند چین همین طور است؛ درست است که مناطقی را کنترل کردهاند اما اپیدمی در سطح کشورشان وجود دارد و همین جابهجاییهایی که انجام شده باعث میشود اپیدمی شایع شده و مشکلاتی ایجاد کند.
آقای دکتر! بعضی افراد که قصد مسافرت دارند معتقد هستند به دلیل اینکه به نقطه مشخصی میروند مسافرتشان بیخطر است، آیا این موضوع صحیح است؟
بحث فقط خود فرد نیست؛ چرا که بخش وسیعی از افراد که به مسافرت میروند میتوانند به خاطر عدم رعایت دیگران به کرونا مبتلا شوند؛ یعنی اگر در جامعه 10 درصد مردم رعایت مسائل پیشگیرانه را داشته باشند باز درصد باقیمانده میتوانند باعث شیوع شوند.
به نظر جناب عالی پایان کرونا در ایران و جهان چه زمانی خواهد بود؟
این موضوع اولا بستگی به فعالیت ویروس و تغییراتی که ممکن است داشته باشد، دارد؛ این در شرایطی است که همه این بحثهای ما مربوط به شرایط عادی است؛ یعنی اگر زلزلهای رخ دهد یا اتفاق مضاعفی به وقوع بپیوندد، قطعا جوامع دچار دردسرهای جدیتری خواهند شد.
این در شرایطی است هنوز ویروس تغییر ماهیت نداده و اگر بخواهد، مشکلی ایجاد میکند. ما هنوز امیدوار هستیم افرادی که مبتلا شده یا بدون علامت مصونیت پیدا کردند، فعلا مبتلا نشوند.
آیا از نظر علمی هنوز تأیید نشده است فردی که مبتلا به کرونا شده و خوب میشود در مقابل این ویروس مصونیت پیدا کرده و دیگر به آن مبتلا نمیشود؟
البته شانس ابتلای فردی که مبتلا و خوب شده از اینکه مجددا به این ویروس مبتلا شود بسیار کم است، اما اگر ویروس تغییر ماهیت دهد معنای آن این است که ممکن است فردی که یک ماه پیش به این ویروس مبتلا شده دوباره نیز مبتلا شود.
موضوع دستساز بودن ویروس کرونا در آزمایشگاه یا ساخته شدن ویروس در طبیعت به کجا رسیده است؟
هیچ مستندی که تأیید کند این ویروس دستساز است وجود ندارد؛ البته یکسری مفروضات است اما هنوز مستنداتی در این خصوص نداریم.
به گزارش سلام نو، فارس نوشت: ویروس 5 گرمی کرونا چند ماهی است دنیا را فرا گرفته و مردم همه کشورهای دنیا روز وشب و خود را با اخبار مربوط به این ویروس آغاز و به پایان میرسانند. هر روز تعدادی از مردم در نقاط مختلف به این ویروس هزار چهره مبتلا شده و تعدادی نیز جان خود را از دست میدهند.
در کشورهای مختلف قوانین متعددی برای پیشگیری و جلوگیری از ابتلای افراد به کرونا وضع شده است و هر کشوری به فراخور وضعیت اجتماعی و فرهنگی خود، سعی در کنترل و مهار این بیماری دارد.
در کشورمان نیز حالا پس از گذشت 4 ماه از آغاز شیوع کرونا، روند اعمال محدودیتها در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی دچار تغییراتی شده است و کسب و کارها به حالت عادی خود بازگشته است.