سلام نو – سرویس بین الملل: مرگ جورج فلوید، شهروند سیاهپوست که نفسش زیر پای مامور پلیس سفید پوست قطع شد، این روزها آمریکا را به وضعیتی متفاوت کشانده که حتی به گمان برخی تحلیلگران سیاسی میتواند تیر خلاص را به زندگی سیاسی دونالد ترامپ بزند و او را از کاخ سفید اخراج کند.
جورج فلوید آدم مشهوری نبود، در شهر مهم و مشهوری هم کشته نشد و تنها چیز نمادین باقی مانده از او آخرین جملهای بود که قبل از مرگ گفت: "نمیتوانم نفس بکشم". همین جمله نمادین باعث خیزش اعتراض به تبعیض نژادی شد، خیزشی که تنها منحصر به آمریکا نماند و امروز از انگلستان تا آلمان و استرالیا را در نوردیده.
نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا فلوید را شهید مینامد، مردم آمریکا مجسمه کریستوف کلمب را پایین میکشند و مردم انگلیس مجسمه برده فروشان را به ته آب میاندازند تا گستردگی و البته عمق اعتراضات ضد نژادی در آمریکا و دیگر نقاط جهان مشخص شود.
به نوشته اکونومیست موج اعتراضی اخیر علیه نژاد پرستی در آمریکا که یکی از بزرگترین موجهای اعتراضی در تاریخ این کشور است، با حضور تمام نژادها و بسیار صلح آمیز برگزار شده که باعث ناامیدی کسانی مثل دونالد ترامپ شد که امیدوار بودند با توسل به هرج و مرج و خشونت ناشی از اعتراضات، به نوعی به استراتژی انتخاباتی برای کسب رایهای الکترال برسند.
نشانه استراتژی مورد اشاره اکونومیست را در عکس عجیب و غریب ترامپ در کنار کلیسایی در نزدیکی کاخ سفید و میل او به استفاده از نیروی نظامی میتوان دید. عکسی که در نهایت باعث عذرخواهی فرمانده ستاد مشترک ارتش آمریکا از مردم این کشور شد. این ژنرال عالیرتبه آمریکا تاکید کرد که نیروهای نظامی دخالتی در سیاست داخلی نمیکنند و حضورش در آنجا اشتباه بوده.
در همین راستا امروز رسانههای دست راستی آمریکا با هیجان از سقوط سیاتل به دست آنتیفا گفتند و ترامپ گفت که اگر فرماندار اقدامی نکند خود او وارد عمل میشود، در حالی که سی ان ان میگوید اوضاع آن چنان که ترامپ وانمود میکند بحرانی نیست و سیاتل سقوط نکرده.
چرا مرگ جورج فلوید باعث اعتراض مردم شد؟
بسیاری این سوال را میپرسند که چرا جرقه این اعتراضات ضد نژاد پرستی و برابری خواهی امروز زده شد نه در سال 2014 و پس از کشته شدن یک سیاه پوست به دست افسران پلیس نیویورک؟ اکونومیست معتقد است شرایط برآمده از پاندمی و گسترش کمنظیر رسانههای اجتماعی در این زمینه بسیار موثر است.
دلیل دیگری که به باور اکونومیست در رخ دادن اعتراضات فعلی بسیار موثر است حضور رئیس جمهوری مثل دونالد ترامپ در کاخ سفید است. در سال 2014 رئیس جمهوری در کاخ سفید حضور داشت که در لحظات تنش نژادی میتوانست ملت آمریکا را متحد کند و وزارت دادگستری نیز در این مواقع پلیس را کنترل میکرد، حالا اما رئیس جمهور آمریکا با صراحت ملت را به دو پاره تقسیم میکند.
آمارها از نقاط روشن این تظاهرات نیز میگویند. میزان آمریکاییهایی که تبعیض نژادی در این کشور را یک مشکل بزرگ میبینند از 51 درصد در سال 2015 به 76 درصد رسیده است. نظرسنجیها در بریتانیا هم نشان میدهد که 52 درصد فکر میکنند جامعه بریتانیا تا حدی یا خیلی زیاد نژاد پرست است. سال گذشته نیز 77 درصد جامعه فرانسه فکر میکردند باید با تبعیض نژادی جنگید، این آمار در سال 2002 تنها 59 درصد مردم را شامل میشد.
اکونومیست با ستایش قدرت اعتراض از این میگوید که شش سال پیش از تولد جورج فلوید، ازدواج بین نژادی در 16 ایالت آمریکا ممنوع بود ولی حالا 90 درصد آمریکاییها از این مسئله حمایت میکنند، در نتیجه وقتی شهروندان در برابر بیعدالتی ایستادگی میکنند حتما میتوانند پیروز شوند و قدرت اعتراض را اثبات کنند.
اما آیا این اعتراضات آن حجم از تغییرات که مدنظر معترضین است را ایجاد میکند؟ آیا ترامپ میتواند با رادیکال کردن فضا و تحریک کردن آنتیفا به اقدام مسلحانه ، فضا را به نفع خود برگرداند؟ آیا رویه پلیس عوض میشود؟ پاسخ این سوالات را زمان مشخص خواهد کرد.