وقتی به روابط بازپرس‌ و قاضی فاسد با اکبر طبری به عنوان یکی از چهره‌های اصلی این شبکه فساد نگاه می‌کنیم به رابطه تنگاتنگ فساد و بی‌عدالتی و سانسور پی‌ می‌بریم رابطه‌ای که چرایی فشار به روزنامه‌نگاران را به خوبی مشخص می‌کند.

سلام نو – سرویس سیاسی: دیروز که اکبر طبری با لباس زندان و دست بند و بیژن قاسم زاده با کت و شلوار به دادگاه آورده شدند بیش از همه این خبرنگاران بودند که لبخندی از سر رضایت می‌زدند، خبرنگارانی که قربانیان اصلی سه متهم مشهور این پرونده یعنی اکبر طبری، بیژن قاسم زاده و غلامرضا منصوری بودند.

از این بین منصوری و قاسم زاده دِروگرِ خبرنگاران و روزنامه‌نگارانی بودند که در بسیاری از موارد بدون هیچ گناهی قربانی کینه‌توزی یا تعصب تقلبی آن‌ها به نظام می‌شدند.

بیژن قاسم‌زاده چهره مشهوری است. مردم او را با حکم فیلتر تلگرام می‌شناسند، اما او برای رسانه‌ای‌ها جانشین برحق سعید مرتضوی بود که زور و صدای بلندش برای اهالی رسانه و سر به زیری و تواضعش برای قدرتمندان و ثروتمندان بود.

او هرچند سال‌ها است کت و شلوار پوش شده اما هیکل تنومند، ورزیده و گوش شکسته‌اش به سرعت به همه یادآوری می‌کند که متهم امروز روزی کشتی‌گیر بود.

بیژن قاسم‌زاده با حضور در کمیته انضباطی کشتی به شهرت رسید و بعد از آن هر جا پا گذاشت جنجالی به پا کرد و دردسری آفرید. در زمان حضور در فدارسیون کشتی پرونده حمایت او از تیم داماش بابل و محرومیت غلامرضا محمدی مطرح شده بود. در زمان حضورش در مقام رئیس دادسرای ورزش کارکنان دولت هم سوشا مکانی را به خاطر انتشار عکس‌های خصوصی به زندان فرستاد و علی دایی و علی پروین را نیز تهدید کرد که در آن پرونده دخالت نکنند.

اما آن طور که هیوا یوسفی، روزنامه‌نگار شناخته شده ورزشی می‌گوید قاسم‌زاده یک ویژگی مهم دیگر هم داشت و آن رفاقت با مهدی تاج بود. یوسفی با اشاره به این مسئله می‌نویسد:

بیژن قاسم‌زاده، بازپرس سابق دادسرای فرهنگ و رسانه، مردی که امروز به اتهام فساد دادگاهی شد، از دوستان مهدی تاج، رئیس سابق فدراسیون فوتبال بود. او حتی یک بار در مراسم برترین‌های سال فوتبال ایران، روی سن رفت و جایزه مرد اخلاق را داد.

مسئله‌ای که به شهادت روزنامه‌نگاران ورزشی باعث شد تا او فشار قابل توجهی به منتقدان تاج بیاورد و برای خاموش کردن آن‌ها هر تلاشی بکند.

گام بعدی بیژن قاسم‌زاده سرشاخ شدن با امیر تتلو بود، خواننده‌ای که آن روزها دنبال مجوز فعالیت بود و برای رسیدن به این هدف خیلی تلاش کرد. بهمن بابازاده در روایتی از دادگاه تتلو می‌نویسد:

وقتی مادر امیر تتلو وارد دادگاه شد و با صدای بلند خواستار آزادی پسرش شد،ایشان با لفظی باورنکردنی خواستار اخراج او از دادگاه شد تا امیر شیئی که روی میز بود سمتش پرت کند و از خود بی خود شود.

البته بازپرس پر زور بعدها نامه‌ای به خط خوش نوشت و از جنبه خصوصی جرم تتلو علیه خود گذشت تا این کار در جامعه ورزشی به عنوان منش پهلوانی ماندگار شود.

قاسم‌زاده در سال 96 حکم بازداشت بقایی را داد و در سال 97 هم حکم فیلتر تلگرام را امضا کرد تا شهرتش روز به روز بیشتر شود. ستاره بخت کشتی‌گیر سابق اما همین جا افول کرد و با خروج صادق لاریجانی از دستگاه قضا او با سرعتی باورنکردنی به عنوان متهم فاسد وارد زندان شد.

متهم مشهور بعدی غلامرضا منصوری قاضی وقت اجرایی لواسان بود که 500 هزار یورو رشوه گرفته و فرار کرده بود، مردی که برای اهالی رسانه با احکام سنگین و بی‌مورد شناخته می‌شود، به خصوص حکم بازداشت 20 روزنامه نگار در سال 91 که مسیر زندگی بسیاری را تغییر داد.

اکبر منتجبی که از جمله آن بیست روزنامه‌نگار بازداشتی است از این می‌گوید که حکم بازداشت بی موردش باعث تشدید بیماری ام اس در همسرش شد. هر چند منتجبی مدتی بعد آزاد شد اما هنوز بعد از 8 سال هنوز قرار وثیقه‌اش آزاد نشده.

امیلی امرایی، یکی دیگر از بیست روزنامه‌نگار بازداشتی درباره منصوری می‌نویسد:

قاضی منصوری برای روزنامه‌نگارها اسم آشناییه٬ حکم جلب خیلی‌ها رو ایشون صادر کرد. توی اوین سرم داد زد: چرا باید مدیرمسئول ایرانی با شما کار کنه؟ چرا گم نمی‌شید برید خارج از کشور؟

فساد، بی‌عدالتی و برخوردهای خشن و بی‌منطق منصوری اما تنها به دایره منتقدین بی‌پشت و پناه محدود نمانده و برخی از روزنامه‌نگاران اصولگرا هم او را خوب به خاطر دارند. از جمله کبری آسوپار به برخوردش با منصوری اشاره می‌کند و می‌نویسد:

سال ۹۱ که بخاطر یادداشتم در جوان، با شکایت جوانفکر، مشاور احمدی‌نژاد به دادسرای رسانه رفتم، بازپرس پرونده همین غلامرضا منصوری بود که امروز در دادگاه طبری، فرارش از کشور اعلام شد. بعدتر بخاطر دو روز تاخیر در تحویل دفاعیه، علیرغم هماهنگی وکیل روزنامه با او، حکم جلبم را صادر کرد.

اما آیا خود اکبر طبری روزنامه‌نگاری را قربانی کرده؟ جواب این سوال دقیق مشخص نیست اما می‌دانیم فشار و ترس از او باعث شد تا زینب نورانیان، خبرنگار وقت سرویس سیاسی ایرنا پلاس که برای نخستین بار نام او را افشا کرد مجبور به ترک ایرنا شود.

وقتی به روابط بازپرس‌ و قاضی فاسد با اکبر طبری به عنوان یکی از چهره‌های اصلی این شبکه فساد نگاه می‌کنیم به رابطه تنگاتنگ فساد و بی‌عدالتی و سانسور پی‌ می‌بریم. اگر قانون به گونه‌ای بود که روزنامه‌نگار به خاطر فشار و عافیت مجبور به سکوت نمی‌شدند شاید اکبر طبری نمی‌توانست چنان قدرتمند شود که حرفش حرف رئیس قوه قضاییه حساب شود.

درس دیگر این رخداد اما برای آنانی است که با کوچک‌ترین انتقادی روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب را به وابستگی و فساد متهم می‌کنند. آن‌هایی که اتهام ارتباط با سرویس‌های جاسوسی را به این روزنامه‌نگاران می‌زدند امروز با رشوه و پول بیت المال از ایران فرار کرده‌اند و به ریش همه می‌خندند و مصداق نفوذند ولی روزنامه‌نگاران هنوز باقی مانده‌اند.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید