ک دیدگاه که محافظه‌کارانه‌تر است معتقد است باید شیوه 92 و یار گیری از اردوگاه رقیب را ادامه دهیم. سردمدار این نگاه حزب کارگزاران است.در طرف مقابل طیف رادیکال‌تر اصلاح‌طلبان قرار دارند که معتقدند با توجه به عملکرد دولت و خروجی ناخوشایند ائتلاف با میانه‌روها، اصلاح‌طلبان باید مستقل و با پرچم اصلاح‌طلبی وارد میدان شوند تا بتوانند آب رفته را به جوی بازگردانند.

سلام نو – سرویس سیاسی: قبل از آن که انتخابات مجلس سر برسد بسیاری درباره نامزدهای اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 حرف می‌زدند. اصلاح‌طلبان به خوبی می‌دانستند که از انتخابات مجلس شورای اسلامی چیزی عاید آن‌ها نمی‌شود پس هدف اصلی را انتخابات ریاست جمهوری قرار دادند.

به گزارش سلام نو، اصلاح‌طلبان خودشان بهتر از هر کسی می‌دانند که برای انتخابات پیش رو کاری سخت‌تر از هر انتخابات دیگری دارند و حتی احتمالا با ادامه وضعیت فعلی قافیه را از پیش باخته‌اند.

آن‌ها با عملکرد ضعیف دولت، مجلس و شوراهای شهر اصلاح‌طلب رو به رو هستند، در طرف مقابل، رقیب اصولگرا نیز امکانات رسانه‌ای گسترده‌ای را برای فتح پاستور بسیج کرده و نقشه‌های بزرگی در سر دارد.

با توجه به این مسائل دو دیدگاه در بین اصلاح‌طلبان وجو دارد. یک دیدگاه که محافظه‌کارانه‌تر است معتقد است باید شیوه 92 و یار گیری از اردوگاه رقیب را ادامه دهیم. سردمدار این نگاه حزب کارگزاران است. فرزندان معنوی آیت‌الله هاشمی در رادیکال‌ترین حالت، معتقد به نامزدی جهانگیری هستند، اما گمان می‌کنند سرمایه‌گذاری روی چهره‌ای مثل لاریجانی هم منطقی است.

از نگاه این طیف از اصلاح‌طلبان، چهره‌های رادیکال‌تر اساسا از سد شورای نگهبان نمی‌گذرند و اگر هم بگذرند با توجه به عملکرد دولت و مجلس و شورای شهر آن اقبالی که باید را ندارند. به باور این گروه ادامه مسیر روحانی و جلوگیری از بازگشت رادیکالیسم مهم‌ترین اولویت سیاسی اصلاح‌طلبان است، نه این که صرفا یک چهره تمام اصلاح‌طلب را در انتخابات شرکت دهند.

محمد عطریانفر از اعضای ارشد حزب کارگزاران با اشاره به این مسئله معتقد است اگر اصلاح‌طلبان نتوانند چهره شاخص اصلاح‌طلبی را برای انتخابات معرفی کنند بهترین کار پیروی از الگوی 92 و 96 است.

او با اشاره به لاریجانی می‌گوید: شرایط او نسبت به سال ۸۴ در کل فرق کرده است. به هر حال تجربه سه دوره ریاست مجلس کافی است تا او به عنوان یکی از نامزد‌های اصلی و شاخص انتخابات ۱۴۰۰ مطرح شود.

در طرف مقابل طیف رادیکال‌تر اصلاح‌طلبان قرار دارند که معتقدند با توجه به عملکرد دولت و خروجی ناخوشایند ائتلاف با میانه‌روها، اصلاح‌طلبان باید مستقل و با پرچم اصلاح‌طلبی وارد میدان شوند تا بتوانند آب رفته را به جوی بازگردانند.

پرچمدار این نگاه حزب اتحاد ملت و برخی چهره‌های شناخته شده اصلاح‌طلب هستند. عبدالله ناصری عضو سابق سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و از مشاورین سید محمد خاتمی معتقد است "هیچ فرقی بین حمایت از ظریف، جهانگیری، عارف، محسن هاشمی، لاریجانی و ناطق نوری وجود ندارد."

او به نامه نیوز می‌گوید: من موکدا معتقدم دوره همه این آقایان گذشته است. هر دو جریان بعد از بررسی زمینه رای باید با چهره نو و اصلی به میدان بیایند. مثلا اصلاح‌طلبان اگر قرار باشد بیایند، باید با چهرهایی مثل آقایان معین و صفایی فراهانی که کاملا بر سر پیمان خود می‌مانند در میدان انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 حضور پیدا کنند.

اما این تمام ماجرا نیست و نامزدهای مهم دیگری هم می‌توانند در صحنه حاضر باشند که نگاه هر دو طرف طیف را به خود جلب کنند. محمدرضا عارف یکی از این چهره‌ها است که از فردای انتخابات 92 به سال 1400 نگاه می‌کرد و حالا هم با عدم شرکت در انتخابات مجلس عملا آماده حضور در انتخابات ریاست جمهوری شده.

مشکل اساسی این جا است که عارف با وجود تایید صلاحیت با عدم مشروعیت در بین اصلاح‌طلبان مواجه است. نه تنها حزب کارگزاران بلکه طیف گسترده‌ای از بدنه جوان اصلاح‌طلب فرقی بین او و لاریجانی نمی‌بینند. آن‌ها عارف را چهره‌ای به محافظه کاری لاریجانی اما ناکارآمدتر از او می‌دانند.

بازیگر مهم بعدی جواد ظریف است. هرچند احتمال نامزدی او در انتخابات آینده بسیار کم است اما طیف گسترده‌ای از اصلاح‌طلبان و حتی بخشی از اصولگرایان حاضرند از حضور او در انتخابات حمایت کنند.

اما چهره آخر از همه چهره‌ها مهم‌تر است و آن هم کسی نیست جز سورنا ستاری، معاون علم و فناوری حسن روحانی که جذابیت‌های خاص خود را دارد. او جوان است، اعتماد لایه‌های مختلف نظام را جلب کرده، اقتصاد و استارت آپ و فناوری می‌فهمد و کارنامه قابل دفاعی دارد. سابقه سیاسی ندارد و می‌تواند مورد حمایت هر گروهی باشد و حتی محمدباقر قالیباف و حسن روحانی را پیوند دهد.

ابراهیم فیاض جامعه شناسی است که انتخابات ریاست جمهوری 1400 را رقابت بین تکنوکراسی بومی می‌بیند و بر همین اساس می‌گوید: به نظرم رقابت در انتخابات ۱۴۰۰ بین بذرپاش و ستاری است چون معتقدم تکنوکراسی بومی در انتخابات ریاست جمهوری آینده پیروزی می شود.

البته پیش بینی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آینده آن هم از امروز امری دشوار است، اما مشخصا اصلاح‌طلبان راهی سخت برای برگزیدن نامزد و راهی سخت‌تر برای پیروزی در انتخابات در پیش روی خود دارند.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید