سلام نو – سرویس سیاسی: تا چند وقت پیش یا در واقع تا پیش از پایان انتخابات مجلس شورای اسلامی از هر کسی میپرسیدی که رئیس مجلس آینده کیست همه بدون لحظهای تردید نام محمد باقر قالیباف را میبردند، اما حالا همه چیز به همان راحتی که به نظر میرسید نیست.
قالیباف حالا دو رقیب جدی یعنی مصطفی میرسلیم و حمیدرضا حاجی بابایی را پیش روی خود دارد که تا این لحظه نیز قصد کنار کشیدن از رقابت را ندارند.
مصطفی میرسلیم نامزد رسمی و اصلی حزب موتلفه است ولی او با وجود پشتیبانی حزبی در شرایط عادی شانس چندانی برای رقابت با قالیباف و حاجی بابایی ندارد. امروز موتلفه و میرسلیم با وجود سابقه زیاد در سیاست جایگاه سابق خود را ندارند. نه موتلفه آن حزبی است که بزرگ اصولگرایان بود و نه میرسلیم نسبتی با میرسلیمی دارد که روزگاری وزیر فرهنگ و ارشاد بود.
ماجرای حمیدرضا حاجی بابایی اما فرق میکند. او چهار سال سابقه حضور در مجلس، پشتیبانی مدیران احمدینژاد، پشتیبانی علی نیکزاد و البته پشتیبانی بخشی از مخالفان قالیباف را میتواند به همراه داشته باشد. حاجی بابایی در واقع گزینه نهایی و نماینده مثلث نیکزاد، حاجی بابایی و حسینی است.
هرچند به نظر میرسید علی نیکزاد گزینه اصلی این مثلث باشد، اما ظاهرا او ترجیح داد در سال اول ورود به مجلس ریسک رقابت را به جان نخرد و از همکار سابق خود حمایت کند. امتیاز ویژه نیکزاد آذری زبان بودن او است که میتوانست پتانسیل حدود 100 نماینده را در مجلس 290 نفره به نفعش فعال کند. در کنار این، این مثلث سه نفره یک رای 50 تا 60 نفره هم از مدیران سابق دولت احمدینژاد دارد که هم اکنون در مجلس حاضرند.
حالا این مثلث احتمالا ریاست، نایب رییسی و ریاست کمیسیون اقتصادی را هدف گرفته است، هدفی که امیدوارند با سابقه حاجی بابایی و توان مذاکره او و رای پشت سر نیکزاد و حسینی محقق شود.
چرا قالیباف هنوز شانس اول و آخر ریاست مجلس است؟
با وجود نیکزاد، میرسلیم، حاجی بابایی و هر کس دیگری، قالیباف هنوز شانس اول و آخر ریاست مجلس است و گرفتن این پست از او به چیزی بیش از شانس، لابی و وزن سیاسی نیاز دارد.
محمدباقر قالیباف حتما و قطعا سیاستمدار درجه یکی نیست. او بارها از رفقای سیاسی خود بازی خورده. در انتخابات هشتاد و چهار آنهایی که قرار بود پشت و پشتیبانش باشند ناگهان حامی محمود احمدینژاد از آب در آمدند. در 92 بدنه ستادهایش شب انتخابات ستاد را ول کردند و صبحش به حسن روحانی رای دادند.
در 96 هم بعد از دوازده سال حمایت از اصولگرایان در ساختار شهرداری تهران، در چشم به هم زدنی او را به نفع سید ابراهیم رئیسی کنار کشیدند تا بار دیگر نشان دهند به او اعتماد ندارند.
با این همه محمدباقر قالیباف این بار به همان دلیل اطمینان دارد رئیس مجلس میشود که در شورای شهری با اکثریت اصلاح طلب اطمینان داشت شهردار میماند. او هر چقدر در لابی سطح بالا ضعیف است و توان جلب اعتماد ندارد در لابیها سطح میانی و در جاهایی مثل مجلس یا شورای شهر لابی گر خوبی است. خوب امتیاز میدهد و خوب هم امتیاز میگیرد.
در کنار این او این بار در حالی وارد مجلس شده که قول و قرارهای محکمی با بزرگان اصولگرا گذاشته و هزینه زیادی داده و حالا ریاست مجلس را به حق از آنان طلبکار است.
در کنار این، اصولگرایان و حتی شاید دولت به دلایل مختلف قالیباف را به عنوان رئیس و چهره مجلس انتخاب میکنند چون او حداقل در ظاهر از تمام گزینههای موجود برای اصولگرایان میانهروتر است و نمیتوان تندرو خطابش کرد. دولت هم میل دارد در سال آخر با رئیسی که مذاکره و داد و ستد بلد است طرف باشد.
آن طور که بهزاد نبوی گفته "اصولگرایان معتدل و میانهرو در مجلس هفتم قدرت بیشتری داشتند حال آن که در مجلس کنونی جایگاهی ندارند و شاید معتدلترین این گروهها در این مجلس حامیان آقای قالیباف باشد". و این در شرایط فعلی برای اصولگرایان امتیازی است تا از زیر عنوان تندروی فرار کنند.
مسئله دیگر این است که قالیباف ارشدترین چهره مجلس در لابی با لایههای بالای نظام است و هیچ کس توان لابی و چهره ملی او را ندارد و میرسلیم، حاجی بابایی یا نیکزد فرسنگها با او فاصله دارند.
بیشتر بخوانید: آرزوهای محمد باقر قالیباف: همیشه نامزد؛ هیچ وقت رییس جمهور
این نخستین بار است که قالیباف در چنین موقعیتی قرار دارد چون در 84، 92 و 96 او رقبایی مثل لاریجانی، کروبی، احمدینژاد، ولایتی، حداد و روحانی را پیش روی خود داشت که هر کدام توان و کانال خاص خود را برای ارتباطات سطح بالا داشتند. این بار این تنها قالیباف است که چنین توانی را دارد و این حتی از منظر نیروهای خارج از مجلس هم امتیاز بزرگی است.
با همه این ها محمدباقر قالیباف روزگار سختی در پیش دارد. او اگر مشکلی پیش نیاید و اتفاق خاصی در پشت صحنه نیافتد رئیس مجلس جدید خواهد بود، اما حتما دوران ریاستش ساده نخواهد بود. از همین حالا بخشی از اصولگرایان از جمله طیف احمدینژادیها دنبال کاهش اختیارات رئیس مجلس و گروهی دیگر دنبال تغییر ساختار مجلس هستند.
تمام اینها یعنی ریاست قالیباف هم با چالشهای بسیاری همراه است و بازی برای او به همین سادگی تمام نمیشود به ویژه اگر بدانیم که طیف یاران احمدینژاد بعد از برادران لاریجانی بیش از همه از محمدباقر قالیباف بیزار هستند.