سلام نو – سرویس سیاسی: این روزها اقتصاد ایران حال و روز عجیب و غریبی دارد. ناگهان قیمت لپ تاپ و وسایل کامپوتر در آن دو تا سه برابر میشود، بعضی برندهای خارجی ارزان میشوند، ارز ثابت میماند، پراید صعود میکند و بورس هم روز به روز بزرگتر میشود.
دولت میگوید کجا بهتر از بورس! مردم به به بورس بروند و ما هم میخواهیم دار و ندار دولت را در بورس عرضه کنیم. از شستا تا سرخابیها پشت در بورس میآیند.
از آن طرف مخالفان دولت و برخی از کاشناسان اقتصادی میگویند که بورس حباب دارد و داد میزنند: آی مردم! گول نخورید! به بورس نروید و پول خود را به باد ندهید.
پراید که گران میشود آقای نماینده میگوید: قیمت کارخانه ای این خودر اینقدر نیست و مردم باید با این بازار کاذبِ قیمت خودرو مبارزه منفی کنند.
دلار هم که ملتهب شده بود رئیس جمهور و رئیس کل بانک مرکزی میگفتند که مردم فریب سفته بازان را نخورند و اسیر دام دلالان ارز نشوند و به آرام شدن جو بازار کمک کنند.
از دلار و بورس تا پراید، مسئولین همیشه از مردم انتظار هوشمندی و مبارزه دارند و توقع دارند مردم با هوشیاری خود بحران را مهار کنند و اجازه بدتر شدن اوضاع را ندهند. انگار مسئولین امور فراموش کردهاند مردم در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری برای حل کردن همین مشکلات به آنها رای دادهاند.
حالا فرض بر این باشد که ما قبول کنیم که ما مردم هم سهمی در کنترل این بازارها داریم و به عنوان وظیفه شهروندی باید کاری بکنیم. لطفا مسئولین بگویند که مردم چطور با پراید 90 میلیون تومانی مبارزه منفی کنند؟ در حال حاضر بیشتر مردم حتی اگر بخواهند هم اصلا توان خرید پراید نو 90 میلیونی را ندارند و خود به خود در حال مبارزه منفی هستند.
آن کسی هم که 90 میلیون تومان پول دارد ترجیح میدهد یک 206 دست دوم بخرد تا یک پراید نو که با فاصله چند ماه از خرید به چند نوبت تعمیر جدی نیازمند باشد.
ماجرای بازار بورس هم که قصه دیگری است. مردم که عاشق چشم و ابروی بورس و ریسک کردن با سرمایه زندگی خود در آن نیستند. دولت و مسئولین ارشد کشور بودند که مردم را به بورس دعوت کردند، اگر بورس حباب دارد و بد است نمایندگان مجلس از اختیارات خود استفاده کنند و به دولت هشدار دهند.
در ماجرای دلار که هم مردم بیچاره توان خرید و فروش چند صد دلار بیشتر را نداشتند و دست آخر خود مسئولین هم اعلام کردند کسان دیگری بازار دلار را مختل کردند که از کشورهای خارجی حمایت میشدند.
واقعیت این است که مردم امروز در ضعیفترین دوران حیات اقتصادی خود قرار دارند و کمترین تاثیر را بر بازارهای کلان این چنینی دارند و اگر قرار باشد کسی کاری بکند، گول نخورد، اسیر حباب نشود و مبارزه منفی بکند آن کس مجلس، دولت و قوه قضاییه است.
مردم چطور میتوانند مشکل فاصله قیمت تمام شده پراید در کارخانه و قیمت فروشش را حل کنند؟ چطور حباب بورس را تشخیص دهند و آن را بترکانند!؟
بحران امروز بازار ایران بیش از آن که با ابتکار مردم حل شود وابسته به بهبود سیاستگذاری و تصمیمها است، سیاستگذاریای که در دست سیاستمدارانی است که بخشی از آنان منتخب مردم و بخشی دیگر غیرمنتخب هستند. تا این سیاستمداران سیاستها را اصلاح نکنند و تصمیمات قاطع نگیرند درِ اقتصاد ایران بر همین پاشنه خواهد چرخید.
بهبود این سیاستها و قاطعیت در تصمیم هم به شجاعت سیاستمداران و عمل به وعدههایشان بستگی دارد. به طور مشخص دولت حسن روحانی امروز بیش از آن که ضعف نظری داشته باشد مثل تمام هفت سال گذشته اسیر تعلل حسن روحانی و محافظهکاری بیحد و حصر او با هر کوچک و بزرگی است.
اگر نهاد سیاسی دولت و مجلس از حداقل پشتوانه تئوریک و نظر کارشناسی و حد معقولی از شجاعت در اعمال نظرات کارشناسی خود بهرهمند باشند بسیاری از بحرانهای فعلی در بخش اقتصادی رخ نمیدهد. در واقع به طور خلاصه میتواند گفت اصلاح نظام اقتصادی وابسته به اصلاح تصمیمات سیاسی است و تا اتاق فکر سیاستمداران اصلاح نشود هزاران نظر کارشناسی اقتصادی هم راه به جایی نخواهد برد.
در نتیجه بهتر است مسئولان به جای انتظارات پی در پی از مردم کمی، هم از خودشان انتظار داشته باشند و تصمیم درست بگیرند. برای نمونه تغییر رئیس بانک مرکزی توسط روحانی تصمیم درستی بود که سیاستمداران بر سر آن توافق کردند. این تغییر در نهایت منجر به کنترل بحران ارزی شد. از این تصمیمات سیاسی و اقتصادی درست باز هم میشود گرفت، تصمیماتی که مردم توان گرفتن آن را ندارند.