سلام نو – سرویس بین الملل: در حالی که این روزها بیشتر کشورهای جهان درگیر مهار کرونا هستند عراق در گیر و دار انتخاب نخست وزیر تازه است.
عدنان الزرفی آخرین نامزد برهم صالح برای نخست وزیری عراق این روزها هرچند با موانع زیادی مواجه شده اما ظاهرا قصد ندارد به همین سادگی از تشکیل کابینه خود کوتاه بیاید.
او در تازهترین گفتوگوی تلویزیونی خود از دوستی آمریکا و عراق سخن گفته و وعده داد در صورتی که موفق به تشکیل کابینه شود و تصدی کرسی نخستوزیری را برعهده گیرد، در قبال منازعه آمریکا و ایران بیطرف خواهد ماند و از آن در راستای منافع اقتصادی عراق استفاده خواهد کرد.
اما آیا الرزقی توان قصد چنین کاری را دارد و به همین سادگی میتواند در برابر ایران و آمریکا بیطرف بماند؟ این وعده هرچند در کشور بحران زدهای مثل عراق وعدهای خوشایند است، اما آنچنان ساده نیست و حتی چهرهای تکنوکرات و متخصص مثل عادل عبدالمهدی هم نتوانست در این زمینه و بالانس میان ایران و آمریکا و البته مبارزه با ناکارآمدی و فساد موفق شود.
اما چرا این چنین است و چرا وعده الرزقی چندان عملیاتی به نظر نمیرسد؟ چون ایران و آمریکا همیشه نگاه خاصی به عراق داشتند و به آن به شکل اولویتی ویژه نگاه میکردند.
آمریکا هر چند از اواخر دوران اوباما استراتژی خروج از غرب آسیا را پیگرفت و در دوران ترامپ سعی کرد به آن شدت ببخشد اما به دلایل مختلف عراق و البته بخشی از سوریه را از این استراتژی مستثنی کرد. حتی شخص دونالد ترامپ در دوران رقابتهای انتخاباتی نیز اقدام دولت اوباما در کاهش نیروهای نظامی آمریکا در عراق را به شکل جدی نقد کرد.
یکی از دلایل عدم خروج از عراق به خصوص در دوران ترامپ را میتوان غلبه اقتصاد در نگاه رییس جمهور آمریکا دانست. ترامپ در چند سخنرانی اعلام کرد که ما عراق را از شر دیکتاتوری صدام نجات دادیم اما هیچ بهرهای از نفت این کشور نبردیم. او همینطور بارها به هزینههایی که برای عراق کردند اشاره کرد و حتی پس از تصویب قانون خروج نیروهای آمریکا از عراق توسط پارلمان این کشور گفت آمریکا به شرطی از عراق خارج میشود که عراقیها هزینههای این سالها را بدهند.
در کنار این عموم استراتژیستهای نزدیک به ترامپ بر این باور هستند که با وجود ضرورت خروج آمریکا از خاورمیانه، کشور عراق در قلب خاورمیانه باید همچنان محل نفوذ این کشور باقی بماند تا هم جلوی تصاحب خاورمیانه توسط روسیه یا ایران را بگیرد و هم بتواند بیخ گوش ایران پایگاهی داشته باشد که در صورت ضرورت برای امنیت اسرائیل اقدام کند.
نگاهی شبیه به نگاه آمریکا در ایران هم وجود دارد. ایران از یک طرف عراق را بازار اقتصادی مهمی میداند و از سوی دیگر با توجه به سوابقی که با این کشور دارد نمیتواند تصور کند که عراق را به سادگی در اختیار دشمنانش قرار دهد. از این منظر ایران نه تنها عراق را یک بازار اقتصادی بلکه تنفسگاه دوران تحریم میبینید. با این تفاسیر ایران هم به سادگی میدان را برای آمریکا خالی نمیکند.
این مسئله باعث شده تا نوع رفتار ایران و آمریکا با یکدیگر در عراق یکی از راههای تشخیص رابطه دو طرف باشد. زمانهایی بود که هر دو طرف سعی میکردند گزینه نزدیک به خود را برای نخست وزیری حمایت کنند و زمانهایی هم همکاری حداقلی با هم داشتند. در واقع در عراق آن نخست وزیری موفق است که بتواند اعتماد تهران و واشنگتن را جلب کند و اطمینان دهد که عراق به میدان یکهتازی دیگری تبدیل نمیشود.
عدنان الزرفی به خودی خود دارای چنین پتانسیلی نیست. او نه سیاستمدار برجستهای است و نه اکنون به گروه و طیف متنفذی وابسته است که حرفش خریدار داشته باشد. همین پتانسیل کم این روزها بازار شایعات را داغ کرده که او نیز مانند گزینههای قبلی موفق به تشکیل کابینه نمیشود و برهم صالح گزینه دیگری را معرفی میکند.
هرچند گروهی از تحلیلگران معتقدند هوش سیاسی الرزفی به کارش میآید و او موفق میشود در میانه تنش ایران و آمریکا کرسی نخست وزیری را تصاحب کند و حتی در یک افق خوشبینانه تفاهمات حداقلی را بین دو طرف ایجاد کند. این تحلیل هرچند غیرممکن نیست اما با توجه به ظرفیت الرزفی کاری بسیار دشوار است.