سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر : مدتی میشود که رسانه ملی به خاطر اشتباهات مکرر و تصمیمات نابجا کارش از سکه افتاده است، این اشتباهات همیشه از تلویزیون سر میزند اما در سالهای اخیر این اشتباهات همچون نقل و نبات دائم از ساختمان شیشه ای صدا و سیما میبارد.
حال که تلویزیون به خاطر اشتباهاتش توسط مخاطبین طرد شده است، مسئولین برای احیایش از حربهای جدید برای جذب مخاطب استفاده کردهاند، حربهای که اوج بیسوادی و بیرحمی مسئولین تلویزیون نسبت به این رسانه را نشان میدهد.
حربهی جدید مسئولین، استفاده از سلبریتیها برای اجرای برنامههای تلویزیونی است، یکی از دلایلی که نشان میدهد پیشنهاد مسئولین درست نیست، این است که درحالی سلبریتیها برنامههای تلویزیونی را اجرا میکنند که مجریهای خوب و باتجربهی تلویزیون خانهنشین هستند، آیا بهتر نیست که هر کاری را به کاردانش سپرد؟!
اینکه باید کار را به کاردانش سپرد نیز یک وجه قضیه است، مشکل اینجاست حتی تحمل دیدن اجرای یک قسمت بعضی از این هنرمندان نامجری نیز سخت و گاه نشدنی است زیرا به شدت آماتور ظاهر میشوند، البته توقعی هم نمیشود از آنها داشت زیرا سواد این کار را ندارند ولی اینکه چرا بدون داشتن توانایی، انجام چنین کار مهم و خطیری را به عهده میگیرند سوال اصلی این ماجرا است.
سلبریتیها تنها با اتکا به شهرت و محبوبیتشان جلوی دوربین برنامههای تلویزیونی آمدهاند و حق مجریهای توانمند را نیز ضایع کردهاند، مجریهایی که چندین سال در تلویزیون زحمت کشیدهاند و از همه مهمتر اینکه سواد این کار را نیز دارند، بالاجبار در خانه هایشان بیکار شده اند و تماشای اجرای این سلبریتی ها یقیناً نمکی بر زخم هایشان خواهد بود.
چهرههای پرطرفدار بیشتر آمدند تا برنامههای بیمحتوا را پوشش دهند و به بیرونقی آنها رونق دهند، بااینکه قطعاً این سلبریتی ها برای اجرای چنین برنامه هایی دستمزد بسیار هنگفتی را از تهیه کنندگان و اسپانسرهای این برنامه ها که اغلب اپلیکیشن های موبایلی هستند، طلب می کنند، ولی میشود حدس زد درآمد نسبتا خوبی را هم کسب کرده باشند، اما یک برنامهی تلویزیونی پرطرفدار نباید عامل جذاب کنندهاش اجرای سلبریتی نامجری باشد بلکه باید آیتمهای خوب، اجرای درست و مهمانهای دوست داشتنی باشد اما اینگونه نشده و مجریهای بزرگ و قدیمی تلویزیون این روزها به خانهنشینی میپردازند.
اینکه یک بازیگر یا خواننده میآید مجری میشود، ناراحت کننده نیست، اما وقتی این قضیه ناراحت کننده میشود که اجرای این هنرمندان کاملا ناشیانه است و بدون داشتن ذرهای استعداد و سواد به این کار میپردازند، این ماجرا را غم انگیزتر می کند.
رامبد جوان، مهران مدیری و پژمان بازغی از بازیگرانی هستند که وارد عرصه اجرا شدهاند ولی موفق هستند و آنچنان نقدی هم بر آنها وارد نمیشود، بدون اغراق میتوان گفت این روزها تعداد نامجریها بیشتر از مجریان است و این یعنی عمق فاجعه.
در ادامه روی صحنه رفتن چهرههای دنیای بازیگری و خوانندگی در اواخر سال 1398 نوبت به محمد علیزاده خواننده پاپ کشورمان رسید، وی اجرای برنامه «بهار جان» شبکه ۵ را برعهده گرفت که تا لحظه سال تحویل نیز این برنامه ادامه داشت، مجری شدن بازیگران باز شاید به دلیل داشتن یک سری از قرابت های که این دو حرفه یعنی بازیگری و مجری گری از قبیل بیان، بدن، و ... دارد، باز قابل تحمل تر از اجرای خواننده ای است که بیشتر بخواهد به اجرا بپردازد در خلال برنامه اش برای مخاطبین آهنگ های خودش را اجرا کند.
البته از این طریق میشود میزان محبوبیت تلویزیون را نیز سنجید، وقتی که تعداد نامجری های مشهور در تلویزیون زیاد میشوند یعنی تلویزیون حال و شهرت خوبی ندارد و وقتی که مجریها سرجای خود، مشغول اجرای برنامه هستند یعنی تلویزیون حداقل حال بهتری را دارد، با این حساب میشود گفت تلویزیون در این روزها حال مناسبی ندارد، وقتی مجریان با سابقه ای همچون محمود شهریاری، بهمن هاشمی، محمدرضا شهیدی فر، حسین رفیعی، عادل فردوسی پور، فرزاد حسنی، احسان کرمی، سید جواد یحیوی، عبدالرضا امیر احمدی، اقبال واحدی و ... خانهنشین هستند.
امیدواریم در آینده ای نزدیک تلویزیون با برنامههای باکیفیت و اجرای مجریان توانمند و با سابقه، به روزهای خوب گذشته خود برگردد.