سلام نو - سرویس بین‌الملل: ظهور کرونا و تبدیل شدن آن به یک بیماری پاندمیک یا جهان‌گیر باعث شده تا تمام دنیا بار سنگین عواقب این بیماری را به دوش بکشند و برای مبارزه با آن بکوشند.
بردلی.ای.تایر و لیانچائو هان در مقاله‌ای مشترک برای نشنال اینترست به پنج پیامد کرونا برای جهان می‌پردازند، پنج پیامدی که البته بیشتر بر چین متمرکز است.
در ادامه این پنج پیامد را به طور خلاصه مرور می‌کنیم.
1- رفتار بی‌پروا و خشن چین نسبت به کرونا باعث بی‌اعتباری و بی‌اعتمادی مردم این کشور و تمام دنیا نسبت به رژیم چین و مخدوش شدن تصویر حزب کمونیست شد و بعید است چین بتواند به وضعیت پیشا کرونایی خود باز گردد. با این تفاسیر رئیس جمهور و حلقه حاکم بر کشور اولویت خود را ترمیم ساختار امنیتی قرار می‌دهند تا به هر قیمت از فروپاشی سیستماتیک جلوگیری کنند.
در نتیجه این احتمال وجود دارد که چین در دوران پسا کرونا به روش سرکوب‌گرانه مائو باز گردد. از نشانه‌های چنین برخوردی می‌توان به نظامی‌تر شدن دولت در داخل و افزایش تنش نظامی در خارج اشاره کرد. هم‌چنین ظاهرا یک برنامه بسیج نظامی از سوی دولت چین در حال اجرا است که در بخشی از آن دانش آموزان سال آخر دبیرستان در این کشور هم اکنون به خدمت فراخوانده شدند و گروهی از ژنرال‌ها در سطح استان‌های این کشور ترفیع گرفته‌اند.
ظاهرا رئیس جمهور چین با این رویکرد تلاش می‌کند تا نقش دولت در وقوع این رخ‌داد را کاهش دهد. او هم‌چنین می‌تواند از تنش‌های خارجی به عنوان یک حواس پرتی بزرگ در عرصه بین‌المللی و عاملی برای اتحاد داخلی استفاده کند.
2- رئیس جمهور چین یک جنگ ایدئولوژیک و رسانه‌ای را علیه مردم خود و دنیا آغاز می‌کند و رسانه‌های چین در یک پروپاگاندای گسترده دست به باز تولید این تصویر می‌زنند که رئیس جمهور این کشور یک رهبر سرنوشت‌ساز، قهرمان ملی، ناجی جهانی و یک رهبر مادرزاد است و در نتیجه چین هیچ اشتباهی در مقابله با کرونا انجام نداده است.
در ادامه چین تلاش می‌کند آمریکا را مانع تلاش‌های ضد پاندمیک خود نشان دهند و تاکید کند که این آمریکا بود که کرونا را دست کم گرفت. چین با استفاده از بیگ دیتا، هوش مصنوعی کوشید تا اطلاعات غلط را علیه آمریکا و ارزش‌هایش پخش کند و هم‌چنین سیستم درمانی خود را در برابر سیستم درمانی کشورهای دمکراتیک تبلیغ کند.
3- جهان در پساکرونا وارد بحران اقتصادی خواهد شد و در این دوران تغییر شکل نظم اقتصادی و زنجیره تامین جهانی گریز ناپذیر به نظر می‌رسد. چین هم با مشکلات اقتصادی بی‌سابقه‌ای مواجه خواهد شد. رئیس جمهور چین باید اقتصاد منطقه‌ای را تثبیت کند و با موج ورشکستگی کارخانه‌ها و افزایش پرشمار بیکاران دست و پنجه نرم کند. پیش بینی می‌شود که چین رویکرد مائویی در پیش بگیرد و با افزایش کنترل دولت بر اقتصاد، محدود کردن بخش خصوصی و مصادره ثروتِ ثروتمندان به نفع دولت تلاش کند با بحران مقابله کند.
4- حزب کمونیست چین از کرونا هم به عنوان ابزار برای نبرد با آمریکا و غرب استفاده کرد. چین با کشف این ویرویس خود را برای مهار آن و حفاظت از خود آماده کرد و تلاش کرد تا شیوع آن را به آمریکا نسبت دهد و از فرصت این ویروس برای نبرد با غرب بهره ببرد آن هم در حالی که حتی یک گلوله شلیک نکرده.
5- با شیوع کرونا در جهان اکنون می‌توان تضادها بین دولت‌های دمکراتیک و دولت چین را دید و تفاوت بین پرنسیپ‌های سیاسی، احترام به حقوق بشر و برداشت‌های متفاوت از نظم بین المللی را مشاهده کرد. این مسئله نشان می‌دهد که چرا چین نمی‌تواند یک نظم بین الملل پایدار ایجاد کند، چون هر نظمی که چین ایجاد کند در واقعی نظامی سلسله مراتبی است که چین در صدر آن است.
آن‌چنان که مشخص است این مقاله ضدچین هرچند به ضعف‌های چین اشاره می‌کند، اما به موارد مشابه آمریکایی آن هیچ اشاره‌ای ندارد و در راستای تطهیر آمریکا و بزرگنمایی نقش چین حرکت می‌کند.
رئیس جمهور آمریکا تا همین دو سه هفته پیش کرونا را به شوخی می‌گرفت و بعد هم آن را ویروس چینی خواند، یعنی نه تنها نسبت به ویروس بی مسئولیت بود بلکه عملا پروپاگاندایی را علیه چین آغاز کرد. در سوی دیگر آمریکا نیز هم‌چون چین و تمام کشورهای دنیا با مشکلات اقتصادی زیاد مواجه خواهد بود.
این مسئله نیز غیرقابل انکار است که حکومت‌های چین و البته کوبا با وجود تمام ضعفها، سیستم درمانی به نسبت همه‌گیرتری برای مقابله با بیماری‌هایی مثل کرونا دارند.
در بخشی دیگر نویسندگان از استفاده چین از کرونا به عنوان یک فرصت علیه غرب انتقاد می‌کنند، اما از این نمی‌گویند که آمریکا با صراحت بیشتری در دوران کرونا ایران را تحت فشار گذاشته و از این ویروس به عنوان فرصتی برای تسلیم کردن ایران استفاده می‌کند.
در انتها نیز آن‌ها چین را به این دلیل فاقد شایستگی برای برقرار نظم جهانی می‌دانند که دنبال نظامی سلسله مراتبی است، چیزی که اتفاقا آمریکا هم به دنبال آن است!
این مقاله البته به درستی به ضعف‌های سیستماتیک چین و پنهان کردن ویروس و بحران اقتصادی دنیا در دوران پساکرونا اشاره می‌کند، بحرانی که واقعا گریز ناپذیر است.
