با این توصیف، از اینکه ورزش کاران در این عصر با بدن های برهنه و لباس هایی مختصر در سطح مسابقات ورزشی و در اجتماع حاضر میشدند نباید تعجب کرد. زیبایی بدنی ورزشکاران در قرن ششم قبل از میلاد، مجسمهسازی عالی یونان را به حرکت درآورد؛ و این حضور ورزش کاران عریان، باعث شد که مجسمه سازان برای ساختن صورتهای مجسم ایشان تحریک و دست به کار شوند.
در تاریخ یونان می خوانیم که: کوپسلوس در قرن هفتم، مسابقه زیبایی برای زنان ترتیب داد و بنا به گفته آتنایوس، این مسابقات تا پیدایش مسیحیت مرتباً به صورت ادواری تشکیل می شد. هموار دو موضوع سخت مطلوب پیکرتراشان یونانی بود، یکی جوان و دیگری دوشیزه که معمولاً به هیبتی برهنه و با قیافه ای آرام نمایش داده میشد. هنرهای دیگری همچون تئاتر و موسیقی و غیره نیز از این قاعده مستثنا بود تا آنجا که ارسطو میگوید: پرستش آلت از اجرای نمایش کمدی، آغاز شد!
در این دوران انواع و اقسام بازی ها نیز وجود داشت و از جمله آن ها انواع توپ بازی بود.
تا آنجا که در اسپارت لغات جوان و توپ باز، دو لفظ مترادف بودند. مهمترین مسابقاتی که در هر دوره المپیک برگزار میشد پنتا تلون یا پنج مسابقه نام داشت که عبارت بودند از: پرش، دیسک، پرتاب نیزه، دو و کشتی. یکی دیگر از ورزشهای کهن که از کرد و موکفای به سراسر یونانی رسید، مشت زنی است.
همه این ورزش ها در ورزشگاه های عمومی برگزار می شد و در میان آنها جوانان آتنی به انجام عملیات ورزشی مشغول می شدند. البته این حضور به شرط آن بود که از جور پدر آن جان سالم به در برده باشند، چرا که در یونان برای پیشگیری از افزایش جمعیت و تجزیه فقر آور اراضی، شرع و عرف، کشتن نوزادان را مباح میدانست. هر پدری که فرزندی ضعیف یا ناقص به وجود آورده یا او را از صلب خود نداند، در کشتن او مختار بود. فرزندان بردگان، به ندرت مجال زندگی می یافتند. دختران را بیش از پسران می کشند.
درروم باستان شرایط خیلی با یونان متفاوت نبود. ویل دورانت چنین گزارش میدهد:
رقبای مسابقات بعضاً غریب اما حرفه ای بودند و در مسابقاتی چون: کشتی و مشت زنی و پرتاب دیسک و مسابقات دو شرکت می کردند؛ و با اینکه مردم روم باستان علاقه ی خاصی به ورزش و مسابقات آن نداشتند اما از دیدن صحنههای نبرد خون بار گلادیاتورها لذت می بردند و به وجد میآمدند. ملکه و امپراتور و سناتورها نیز لذت جویی حیوانی در کنار و همراه مردم بودند. در این میان مردم فرودست به کار گرم کردن میدان و شرط بندی مشغول می آمدند، به طوری که ثروتهای بسیاری در طول روز دست به دست می شد. امروزه و پس از صدها سال، صدای هلهله شهروندان و فریاد گوش خراش گلادیاتورهای جدید را از کنار میدان های بوکس حرفهای و کشتی کج وحشیانه می توان شنید.